اثر غلظتهای مختلف روی بر برخی خصوصیات فیزیولوژیک
گیاه اسفرزه (Plantago ovata L.) تحت تنش شوری
پروانه حسین زاده1، احمد مهتدی*1، محسن موحدی دهنوی2 و طهماسب آسمانه1
1 گروه زیست شناسی، دانشکده علوم، دانشگاه یاسوج،2 گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه یاسوج
(تاریخ دریافت: 17/07/93، تاریخ پذیرش نهایی: 21/02/1394)
چکیده:
استفاده از کودهای ریزمغذی مانند روی در شرایط بروز عوامل محدودکننده طبیعی از جمله شوری میتواند کمک بسیار مهمی در توسعه کشت گیاهان دارویی در اکثر نقاط کشور نماید. به منظور بررسی عکس العمل گیاه دارویی اسفرزه (Plantago ovata L.) نسبت به مصرف روی در شرایط تنش شوری، در پاییز 1392 آزمایشی گلدانی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار اجرا شد. شوری با کلرید سدیم در پنج سطح (0، 50، 100، 150 و 200 میلیمولار) و روی از منبع سولفات روی با سه سطح (85/3 (شاهد)، 7/7 و 55/11 میکرومولار) انتخاب شدند. نتایج نشان داد اثر شوری و روی و برهمکنش آنها بر بیشتر شاخصهای فیزیولوژیک گیاه اسفرزه معنیدار بودند. با افزایش غلظت روی در سطوح شوری صفر، 100 و 150 میلیمولار، قند محلول برگ 50 درصد افزایش یافت. در سطح صفر و 200 میلیمولار شوری، با افزایش غلظت روی میزان پرولین بیش از دو برابر افزایش یافت. شوری موجب افزایش درصد نشت الکترولیتها شد به طوری که با افزایش هر سطح شوری میزان نشت از 30 تا 50 درصد افزایش نشان داد. پروتئین محلول برگ با افزایش مصرف روی 36 درصد افزایش یافت. به طور کلی مصرف 7/7 میکرومولار روی در همه صفات نتیجه بهتری را به همراه داشته است و از طرفی در سطوح شوری بالا در صورت مصرف مقادیر زیاد روی، مقدار مواد محلول سازگار (قندهای محلول و پرولین برگ) افزایش یافت. بنابراین می توان برای کاهش اثر شوری غلظت روی را در محلول هوگلند تا 7/7 میکرومولار افزایش داد.
کلمات کلیدی: اسفرزه، خصوصیات فیزیولوژیک، روی، شوری
مقدمه:
اسفرزه یکی از گیاهان دارویی است که به سبب سازگاری آن با مناطق بیابانی میتواند در شرایط بروز عوامل محدود کننده محیطی همانند شوری تا حدی رشد نماید. ارزش دارویی این گیاه به موسیلاژ موجود در لایه های سطحی پوست دانه های آن میباشد Patel and Mehta, 1986)). عناصر ریز مغذی برای رشد طبیعی گیاهان مورد نیاز هستند و ضمن شرکت در ساختار بعضی از اندامکها، در واکنشهای بیوشیمیایی دخالت دارند. روی یکی از ضروریترین عناصر ریزمغذی است که در بسیاری از اعمال زیستی نقش دارد، به عنوان مثال روی باعث ثبات غشای پلاسمایی سلولها شده و همچنین کوفاکتور بسیاری از آنزیمهای آنتی اکسیداتیو است (Zhao et al., 2005). گیاهان عمدتاً روی را به صورت کاتیون دو ظرفیتی جذب میکنند Nan et al., 2002)). شوری خاک به دلیل جلوگیری از جذب آب و عناصر غذایی به درون گیاه یکی از محدودیتهای رشد گیاهان زراعی محسوب میشود. واکنش معمول گیاهان به بالا رفتن غلظت نمک در محیط ریشه؛ تنش اسمزی، سمیت یونی و کمبود عناصر غذایی است. هنگامی که گیاه در شرایط شوری قرار میگیرد، جریان متعادل انتقال یون های سدیم، کلر و دیگر یونها مانند پتاسیم و کلسیم به هم میخورد Good and Zaplachiniski, 1994)). شوری موجب تغییرات ساختمانی در ساقه و بافت آوندی گیاهان تحت تنش شده بهطوری که بر اثر شوری تعداد دستجات آوندی کمتر و از اندازه آنها نیز کاسته میشود. ولی مصرف روی تشکیل دستجات آوندی را در گیاهان تحت تنش شوری بهبود می بخشد (کشاورز و ملکوتی، 1384). Hassan و همکاران (1970) همبستگی مثبت بین شوری، روی و منگنز و هبستگی منفی با آهن و مس را در جو (Hordeu mvulgare) گزارش نمودند. گزارش شده که اضافه نمودن روی اثر سوء کلرید سدیم را در برنج (Oryza sativa) و باقلا (Vicia faba) تعدیل مینماید. همچنین گزارش شده که روی نقش مهمی در بهبود عملکرد و درصد پروتئین گندم در شرایط شور دارد Khoshgoftarmanesh et al., 2002)).
با توجه به اهمیت و نقش گیاهان دارویی در صنایع مختلف و همچنین وجود منابع آب و خاک شور فراوان در کشور، نکته حائز اهمیت در تولید و پرورش این گونههای ارزشمند، افزایش تولید آنها با مدیریت صحیح میباشد. از نظر اقتصادی در بسیاری از موارد برای کاهش اثر خاک های خشک و شور از کود ریز مغذی روی استفاده می شود. لذا بررسی استفاده از کودهای ریزمغذی مانند روی در شرایط بروز عوامل محدودکننده طبیعی (شوری) میتواند کمک بسیار مهمی در توسعه کشت گیاه دارویی اسفرزه در اکثر نقاط کشور نماید. لذا تحقیق حاضر به منظور بررسی اثر روی بر برخی خصویات فیزیولوژیک گیاه اسفرزه در تنش شوری انجام شد.
مواد و روشها:
گیاه اسفرزه (Plantago ovata) از خانواده بارهنگ (Plantaginaceae) می باشد. بذر این گیاه از موسسه پاکان بذر اصفهان تهیه شد. این آزمایش گلدانی در پاییز 1392 در گلخانه دانشکده کشاورزی دانشگاه یاسوج انجام گرفت. آزمایش بصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار انجام شد. شوری با پنج سطح 0، 50 ، 100، 150 و 200 میلیمولار و روی با سه سطح 85/3 ، 7/7 و 55/11 میکرومولار بود (غلظت های مختلف روی از نمک سولفات روی (ZnSO4 * 7H2O Merck) و شوری از کلرید سدیم (NaCl Merck) تهیه گردید). با توجه به اینکه غلظت روی در محلول هوگلند مورد استفاده 85/3 میکرومولار بود لذا این غلظت روی به عنوان شاهد در نظر گرفته شد و 2 و 3 برابر این غلظت به عنوان سطوح تیمار استفاده شد.
واحدهای آزمایشی شامل گلدانهایی با ابعاد 20×20 و ارتفاع 25 سانتیمتر و حاوی ماسه نرم و کاملاً شسته شده بودند که به این منظور 5 بار با آب به خوبی شستشو شدند. در هر گلدان 10 تا 15 عدد بذر به عمق حدود 3 سانتیمتر قرار گرفت. از مرحلهی کاشت تا مرحلهی جوانهزنی آبیاری با آب صورت گرفت. سپس ماده غذایی یک چهارم هوگلند استفاده شد. در مرحله دو برگی به بعد با محلول غذایی یک دوم هوگلند (Hoagland and Arnon, 1950) آبیاری شدند. ترکیب محلول مورد استفاده عبارت است از:
1.755 mM Ca(NO3)2, 1.925 mM KNO3, 0.815 mM MgSO4, 0.318 mM NH4H2PO4 , 0.069 mM FeSO4, 0.082 mM H3BO3, 0.061 mM MnCl2, 0.004 mM ZnSO4, 0.002 mM CuSO4 and 0.0006 mM MoO3.
دو هفته بعد از استقرار، بوتهها در گلدان تنک شدند و 6 بوته در هر گلدان باقی ماند. در مرحله چهار برگی، ابتدا تیمار سولفات روی بر اساس تیمارهای آزمایشی ذکر شده اعمال و بعد از سه روز تیمار شوری اعمال گردید. میزان روی محاسبه شده در محلول نیم هوگلند 85/3 میکرومولار بود که به عنوان شاهد در نظر گرفته شد و بقیه تیمارها با اضافه کردن سولفات روی به محلول نیم هوگلند تهیه میشدند. جهت اعمال شوری، تیمارهای شوری به طور کامل از ابتدا اعمال نشد بلکه اضافه کردن شوری در ابتدا به میزان 50 میلیمولار شوری در هر سطح (جهت سازگار شدن گیاهان) انجام شد. در نوبتهای بعد این مقادیر افزایش یافت و بعد از حدود دو هفته کل تیمار شوری مربوط به هر سطح اعمال گردید و در نهایت به سطوح شوری مورد نظر (پنج سطح تنش شوری صفر، 50، 100، 150 و 200 میلیمولار محلول کلرید سدیم) رسید که معادل 3/1، 15/6، 89/11، 32/16 و 3/21 دسیزیمنس بر متربود. در زمان مشاهده شوره در سطح گلدانها، به منظور جلوگیری از تجمع بیش از حد نمک، علاوه بر زهکشی گلدانی، آبشویی با آب مقطر بهطور یکنواخت برای تمامی تیمارها صورت گرفت تا شوره از بین رفته و آبشویی کامل صورت گیرد (پس از مشاهده شوره به میزان حدود 1 لیتر در هر گلدان با آب مقطر آبشویی کامل صورت گرفت تا شوره مشاهده شده از بین رود).
دو ماه بعد از شروع اعمال شوری، از هر گلدان سه بوته انتخاب گردید. نمونهگیری از گلدانها در ساعت 8 صبح انجام شد. به منظور جلوگیری از تغییر میزان پرولین، رنگدانههای کلروفیل، پروتئین و قندهای محلول، نمونهها پس از قرارگرفتن در ظرف حاوی یخ، به آزمایشگاه منتقل شده و تا زمان استفاده در دمای 40- درجهسانتیگراد نگهداری شدند. در پایان آزمایش محتوای آب نسبی، درصد نشت الکترولیت، پرولین، قند محلول برگ، شاخص کلروفیل، پروتئین محلول برگ و مساحت برگهای یک بوته اندازهگیری شد. برای اندازهگیری میزان آب نسبی (RWC) از روش Mishra and Choudhuri (1999) و از برگ تازه گیاهی و بر اساس رابطه زیر استفاده شد.
RWC= {( وزن آماس) / (وزن خشک شده در آون _ وزن تر_ وزن خشک شده در آون)}× 100
برای اندازهگیری درصد نشت الکترولیت مطابق روش Beltrano and Ranco (2008) 2/0 گرم وزن تر برگ از هر تکرار انتخاب شد و به صورت برشهای 10 الی 15 میلیمتری قیچی گردید. سپس نمونهها در ظرف آب مقطر به مدت 24 ساعت در دمای اتاق نگهداری شد و EC آن اندازهگیری گردید. در مرحله بعد برگها در حمام آب جوش در دمای 75 درجه سانتیگراد به مدت 90 دقیقه گذاشته شد و برای بار دوم EC آنها (EC2) پس از سرد شدن اندازهگیری گردید. درصد هدایت الکتریکی بیانگر مقدار نشت الکتریکی مواد از غشاء میباشد که مطابق فرمول زیر محاسبه گردید. EC1 و EC2 هدایت الکتریکی محلولها به ترتیب قبل و بعد از جوشیدن بوده است.
%EC= (EC1/EC2) ×100
میزان پرولین از روش Paquine and Lechasseur (1979) و میزان کل قندهای محلول نیز از روش Irigoyen و همکاران (1992) اندازهگیری شد. برای اندازهگیری پرولین و قندهای محلول ابتدا از 5/0 گرم از بافت برگی عصاره اتانولی تهیه شد. سپس میزان پرولین با کمک معرف نین هیدرین و بنزن و با استفاده از منحنی استاندارد محاسبه شد. برای محاسبه قندهای محلول، 1/0 میلیلیتر از عصاره الکلی انتخاب شد و سپس 3 میلیلیتر آنترون تازه تهیه شده به آن اضافه و به مدت 10 دقیقه در حمام آب جوش قرار داده شد. پس از خنک شدن نمونهها در محیط آزمایشگاه، میزان جذب نمونهها در طول موج 625 نانومتر با استفاده از دستگاه اسپکتروفتومتر (مدل SHIMADZO 54A) قرائت گردید و با استفاده از منحنی استاندارد میزان قندهای محلول محاسبه گردید. شاخص کلروفیل برگ با دستگاه اسپاد (مدل SPAD-502PLUS) قرائت شد. جهت اندازهگیری میزان کمی پروتئین از روش Bradford (1976) استفاده شد که مقدار 2/0 گرم از بافت برگ نگهداری شده در فریزر (دمای 40- درجه سانتیگراد) در هاون چینی سرد و در ظرف یخ با 2 میلیلیتر بافر فسفات 1/0 مولار با اسیدیته 8/6 هموژن و سانتریفیوژ گردید. مایع بالایی بدست آمده برای اندازهگیری مقدار پروتئین محلول مورد استفاده قرار گرفت و جذب نمونه در طول موج 595 نانومتر با دستگاه اسپکتروفتومتر (مدل SHIMADZO 54A) قرائت گردید.
برای محاسبه متوسط مساحت برگ یک بوته، از هر گلدان 3 بوته انتخاب شد. سپس طول و عرض برگهای هرکدام از بوتهها بر حسب سانتیمتر در همدیگر و در ضریب 7/0 ضرب شدند و در نهایت میانگین مساحت برگ این سه بوته بر حسب سانتیمتر محاسبه گردید (براساس معادله رگرسیون خطی بین مساحت حقیقی و مساحت تخمینی (بزرگترین عرض × طول)، ضریب 7/0 یا شیب خط محاسبه گردید). تجزیه آماری با استفاده از نرم افزارهای SASو رسم نمودارها با Excelو مقایسه میانگینهای اثرات اصلی با آزمون حداقل میانگین مربعات (LSD) در سطح 5% و برای صفاتی که اثر متقابل معنیدار داشتند از روش برشدهی و مقایسه میانگین به روش L.S.Meansاستفاده گردید.
نتایج و بحث:
سطح برگ: جدول تجزیه واریانس (جدول 1) بیانگر معنیدار بودن برهمکنش شوری و روی برای سطح برگ در سطح احتمال 5% بود. مقایسه میانگین شوری و روی (جدول 2) نشان داد که در سطح شوری 100 میلیمولار، مصرف کمترین میزان روی موجب شد بیشترین سطح برگ (2/12 سانتیمتر مربع) بدست آید. کمترین سطح برگ (6/2 سانتیمتر مربع) نیز در بالاترین سطح شوری و بیشترین میزان روی مصرفی بدست آمد طوریکه با بیشترین سطح برگ 68/78 درصد اختلاف داشت. عناصری همانند روی، که به مقدار کم مورد نیاز هستند عناصر کم مصرف نام دارند. نیاز کم گیاهان به عناصرکممصرف را میتوان به علت مشارکت این عناصر در واکنشهای آنزیمی و شرکت در اجزاء هورمونهای گیاهی دانست. روی، مانند بسیاری از عناصر غذایی کممصرف دیگر اگر به مقدار زیاد استفاده شود برای گیاه سمی است. در این مطالعه اثر سمیت شوری و افزایش روی در محلول غذایی اثر هم افزایی داشته و باعث کاهش سطح برگ شدند.
جدول برش دهی (جدول 3) نیز نشان داد که اثر روی بر سطح برگ در همهی سطوح شوری (به جز سطح شوری 50 میلیمولار) معنیدار بود. در سطح اول شوری مصرف 7/7 میکرومولار روی با بیشترین سطح برگ همراه بود. در سطح سوم شوری با مصرف کمترین میزان روی بیشترین سطح برگ بدست آمد. در سطح چهارم نتایجی مشابه با سطح اول بدست آمد. و بالاخره در سظح 200 میلی مولار شوری مصرف کمترین میزان روی باعث شد بیشترین سطح برگ بدست آید (جدول 2). در این مطالعه در همه سطوح شوری، مصرف مقادیر زیاد روی با کاهش سطح برگ همراه بود. کاهش سطح برگ مهمترین دلیل کاهش رشد گیاه بر اثر شوری عنوان میشود (Wang et al., 2001). در اثر شوری سرعت گسترش برگها کاهش یافته و در واقع سریعترین واکنش در مقابله با تنش شوری کاهش توسعه سطح برگ است و به دنبال آن با افزایش شدت تنش، رشد و توسعه سطح برگ متوقف میشود (Zhu, 2001). طبق نتایج بدست آمده مصرف مقادیر زیاد روی با کاهش سطح برگ همراه بود. بهتاش و همکاران (1389) گزارش کردند که کاربرد روی در گیاه چغندر لبویی باعث افزایش معنیدار سطح برگ گردید. در این مطالعه مقادیر کم و متوسط کاربرد روی سطح برگ را افزایش داد اما کاربرد مقادیر زیاد روی به دلیل اثر سمیت، کاهش سطح برگ را موجب شد.
شاخص کلروفیل: تجزیه واریانس دادهها نشان داد که اثر تنش شوری در سطح 1% و روی در سطح احتمال 5% بر میزان شاخص کلروفیل معنیدار بودند اما برهمکنش شوری و روی بر این صفت معنیدار نشد (جدول 1). با توجه به شکل 1، افزایش سطح شوری موجب کاهش میزان شاخص کلروفیل شد. در تیمار بدون تنش بیشترین میزان شاخص کلروفیل (9/40) بدست آمد و کمترین میزان شاخص کلروفیل (3/35) مربوط به سطح شوری 150 میلیمولار بود، که البته با سطوح 100 و 200 میلی مولار تفاوت معنیداری نداشت. نتایج نشان داد که با افزایش غلظت شوری میزان شاخص کلروفیل 69/13 درصد کاهش یافت. در تأیید نتایج بدست آمده، حیدری و همکاران (1390) بیان کردند که با افزایش سطح تنش شوری از شاهد به 200 میلیمولار نمک NaCl در محیط ریشه، از میزان کلروفیل کاسته میشود. با افزایش غلظت نمک در محیط رشد، محتوای کلروفیل برگ به دلیل کمبود یونهای منیزیم و پتاسیم (به عنوان عناصر اصلی در سنتز کلروفیل) و کاهش نسبت پتاسیم به سدیم و همچنین تخریب ساختمان کلروفیل کاهش می یابد (Oraei et al., 2009) که نتایج این تحقیق نیز کاهش نسبت پتاسیم به سدیم را نشان داد. از دیگر دلایل کاهش محتوای کلروفیل، به علت مشترک بودن مسیر بیوسنتزی کلروفیل و آلفا توکوفرول میباشد که گیاه در این شرایط (تنش شوری) میتواند با توقف بیوسنتز کلروفیل، مسیر بیوسنتزی
منابع تغییر |
درجه آزادی |
سطح برگ |
شاخص کلروفیل |
قندهای محلول برگ |
پرولین برگ |
پروتئین |
درصد نشت الکترولیتها |
محتوای آب نسبی |
شوری |
4 |
08/27** |
99/71** |
31/19** |
56/1 n.s |
79/10* |
97/7718** |
73/231** |
روی |
2 |
80/139** |
84/21* |
25/6 n.s |
31/3** |
26/40** |
97/149ns |
83/82ns |
شوری × روی |
8 |
22/10* |
74/9n.s |
98/24** |
55/3** |
54/4ns |
99/353* |
74/67ns |
خطا |
45 |
65/4 |
39/6 |
41/4 |
61/0 |
37/3 |
58/142 |
60/37 |
ضریب تغییرات |
96/26 |
79/6 |
47/22 |
74/33 |
55/29 |
58/34 |
65/7 |
جدول 1- تجزیه واریانس سطح برگ، شاخص کلروفیل، محتوای قند، پرولین، پروتئین، درصد نشت الکترولیتها و محتوای آب نسبی اسفرزه
* و ** به ترتیب نشاندهنده معنیدار بودن در سطح احتمال 5 و 1 درصد و ns معنیدار نمیباشد.
جدول 2- اثر برهمکنش شوری و روی، بر قندهای محلول، پرولین و درصد نشت الکترولیتها در اسفرزه
عامل های آزمایش |
سطح برگ (سانتیمتر مربع) |
قندهای محلول برگ (میلیگرم بر گرم وزن تر برگ) |
پرولین برگ (میکرومول بر گرم وزن تر برگ) |
درصد نشت الکترولیتها |
|||||||||
شوری (میلی مولار) |
روی (میکرومولار) |
||||||||||||
صفر |
85/3 |
a 3/9 |
b 3/5 |
b 86/0 |
a 4/4 |
||||||||
7/7 |
a 06/12 |
a 9/9 |
a 76/1 |
a 8/5 |
|||||||||
55/11 |
b 4/5 |
a 5/10 |
a 45/2 |
a 9/5 |
|||||||||
50 |
85/3 |
a 3/9 |
a 9/10 |
a 04/2 |
a 9/10 |
||||||||
7/7 |
a 01/11 |
b 2/7 |
a 04/3 |
a 9/11 |
|||||||||
55/11 |
a 5/7 |
b 7/6 |
a 34/2 |
a 0/18 |
|||||||||
100 |
85/3 |
a 2/12 |
b 9/7 |
a 55/3 |
a 1/27 |
||||||||
7/7 |
b 6/7 |
a 8/10 |
b 80/1 |
a 7/40 |
|||||||||
55/11 |
c 3/5 |
b 2/6 |
b 04/2 |
a 2/37 |
|||||||||
150 |
85/3 |
a 6/9 |
b 09/8 |
a 18/2 |
a 4/54 |
||||||||
7/7 |
a 06/10 |
ab 7/10 |
a 00/3 |
a 7/53 |
|||||||||
55/11 |
b 8/3 |
a 4/12 |
a 90/1 |
a 5/52 |
|||||||||
200 |
85/3 |
a 2/7 |
a 1/11 |
b 71/1 |
a 2/80 |
||||||||
7/7 |
a 5/6 |
a 1/9 |
a 34/4 |
b 04/45 |
|||||||||
55/11 |
b 6/2 |
a 6/12 |
b 76/1 |
a 6/69 |
|||||||||
اعداد با حروف مشابه در هر ستون و در هر سطح شوری تفاوت معنیداری در سطح پنج درصد بر اساس آزمون L.S.Means ندارند.
آلفا توکوفرول را فعال نماید و همچنین ممکن است به دلیل تغییر مسیر متابولیسم نیتروژن در ساخت ترکیبهایی نظیر پرولین باشد که برای تنظیم اسمزی به کار میروند
(Kaya et al., 2001).
نتایج شکل 2، نشان داد که بیشترین میزان شاخص کلروفیل (2/38) با مصرف کمترین میزان روی (85/3 میکرومولار) بدست آمد که البته با مصرف 7/7 میکرومولار روی تفاوت معنیداری نداشت و با مصرف بیشترین میزان روی (55/11
جدول 3- تجزیه واریانس برش دهی اثر شوری بر سطح برگ، محتوای قند، پرولین و درصد نشت الکترولیتها در اسفرزه
سطوح شوری |
درجه آزادی |
سطح برگ |
قندهای محلول برگ |
پرولین برگ |
درصد نشت الکترولیتها |
صفر |
2 |
31/44** |
60/32** |
54/2* |
84/2ns |
50 |
2 |
97/11ns |
74/20* |
05/1ns |
01/58ns |
100 |
2 |
13/50** |
30/21* |
57/3** |
68/197ns |
150 |
2 |
59/48** |
45/19* |
29/1ns |
70/3ns |
200 |
2 |
67/25** |
06/12ns |
06/9** |
70/1303** |
* و ** به ترتیب نشاندهنده معنیدار بودن در سطح احتمال 5 و 1 درصد و ns معنیدار نمیباشد.