در مناطق سردسیری، سیبزمینی بصورت بهاره کشت میشود. از چالشهای پیش روی زراعت سیبزمینی در این مناطق، سرمای دیررس بهاره، سرمای زودرس پاییزه و گرمای تابستان میباشد؛ که در پژوهش حاضر به روشهای تعدیل این چالشها پرداخته شد. بدین منظور آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار در سالهای زراعی 1393 و 1394 در منطقه گندمان، استان چهارمحال و بختیاری اجرا شد. عامل اول شامل سه رقم جلی، فونتین و بورن و عامل دوم، ترکیبی از تیمارهای مختلف کلسیم و جاسمونیک اسید (با غلظت 5 میکرومولار) در شش سطح شامل: 1- کلسیم + جاسمونیک اسید در مرحله قبل از تشکیل ریزومها (T1)؛ 2- کلسیم + جاسمونیک اسید در مرحله بعد از تشکیل ریزومها (T2)؛ 3- جاسمونیک اسید در مرحله قبل از تشکیل ریزومها (T3)؛ 4- جاسمونیک اسید در مرحله بعد از تشکیل ریزومها (T4)؛ 5- کلسیم از منبع نیترات کلسیم (T5)؛ 6- شاهد (عدم کاربرد هر دو فاکتور (T6)) بود. بر اساس نتایج حاصله هر دو فاکتور جاسمونیک اسید و کلسیم دارای تاثیر مثبتی بر ارقام مورد بررسی بودند؛ بطوریکه رقم جلی نسبت به سایر ارقام عکسالعمل بهتری داشت. در بین تیمارهای مورد بررسی نیز تیمار T1 در کلیه صفات مورد بررسی بجز اتفاء غیر فتوشیمیایی، در هر سه رقم مورد آزمایش بیشترین میانگین را به نام خود ثبت کرد. با توجه به نتایج، چنین میتوان استنباط نمود که جاسمونیک اسید و کلسیم، در هر دو مرحله قبل و بعد از ریزومدهی، باعث کاهش اثرات نا مطلوب تنش دمایی و کمبود عناصر غذایی شدهاند؛ بعلاوه این اثرات مثبت، زمانیکه جاسمونیک اسید و کلسیم بصورت ترکیبی و در زمان قبل از ریزومدهی اعمال شد، بیشتر بود.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |