جستجو در مقالات منتشر شده


۴۰ نتیجه برای Leakage

روح الله سعیدی ابواسحقی، علیرضا یدوی ، محسن موحدی دهنوی، حمید رضا بلوچی،
جلد ۳، شماره ۷ - ( ۶-۱۳۹۳ )
چکیده

یکی از آثار سوء تنش رطوبتی بر رشد و تولید گیاهان زراعی کاهش جذب عناصر ریز مغذی توسط ریشه گیاهان می باشد. لذا به ‌منظور بررسی اثر محلول‌پاشی عناصر آهن و روی بر برخی صفات فیزیولوژیک و مورفولوژیک لوبیا قرمز (رقم اختر) تحت شرایط تنش رطوبتی این آزمایش به صورت کرت‌های خرد شده در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. آبیاری به عنوان کرت اصلی در سه سطح ( آبیاری پس از ۵۰، ۷۵ و ۱۰۰ میلی‌متر تبخیر از تشتک تبخیر) و محلول‌پاشی عناصر ریزمغذی به ‌عنوان کرت فرعی در چهار سطح ( محلول‌پاشی با آب (شاهد)، سولفات آهن، سولفات روی و ترکیب سولفات آهن و سولفات روی (هر کدام با غلظت سه در هزار)) به کار برده شدند. نتایج نشان داد تاخیر در آبیاری محتوای نسبی آب برگ، میزان کلروفیل، ارتفاع بوته، تعداد شاخه جانبی و عملکرد دانه را کاهش و نشت الکترولیت‌ها، میزان پرولین و قندهای محلول برگ را نسبت به تیمار شاهد افزایش دادند. اثر تیمارهای محلول‌پاشی بر تمامی صفات مورد مطالعه بجز قندهای محلول برگ و ارتفاع بوته معنی‌دار شد. محلول‌پاشی آهن و روی به‌طور معنی‌داری محتوای آب نسبی برگ، میزان کلروفیل، تعداد شاخه جانبی و عملکرد دانه را افزایش و نشت الکترولیت‌ها و میزان پرولین در برگ را کاهش داد. با توجه به نتایج به‌دست آمده محلول‌پاشی با آهن و روی با بهبود خصوصیات فیزیولوژیک و ایجاد تحمل در گیاه باعث شد که گیاه دیرتر با شرایط تنش رطوبتی مواجه شده و در نتیجه عملکرد بهتری تولید کند..
راحیل تاجمیر ریاحی، نعمت اله اعتمادی ، فروغ مرتضایی نژاد، امیر صادقی،
جلد ۳، شماره ۷ - ( ۶-۱۳۹۳ )
چکیده

در اکثر نقاط ایران به دلیل وجود شوری آب و خاک مشکلات زیادی در زمینه پرورش چمن در فضای سبز شهری وجود دارد. یکی از راهکارهای مناسب جهت حل این مشکل استفاده از گیاهان بومی متحمل به شوری میباشد. بر این اساس پژوهشی به منظور بررسی تاثیر چهار سطح شوری (شاهد با شوری ۳۶/۰، ۴، ۸ و ۱۶ دسی زیمنس بر متر) بر شاخص‌های مورفولوژیک و فیزیولوژیک در گونه بومی علف گندمی بیابانی به صورت طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار به اجرا در آمد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد با افزایش شوری رنگ، وزن تر و خشک اندام هوایی و ریشه، محتوای آب نسبی برگها و میزان پتاسیم موجود در اندام هوایی و ریشه کاهش یافت. همچنیین شوری باعث افزایش سدیم اندام هوایی و ریشه، نشت یونی برگها، پرولین و فعالیت آنزیمهای کاتالاز، پراکسیداز، آسکوربات پر اکسیداز گردید. با توجه به کاهش کیفیت ظاهری (رنگ)، محتوای آب نسبی برگها و همچنین افزایش نشت یونی غشا به نظر می رسد افزایش تولید پرولین و فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدانی نتوانسته است خسارات ناشی از تنش شوری را کاهش دهد. تمامی شاخصهای اندازه گیری شده در این آزمایش از همان شوری ۴ دسی زیمنس بر متر تفاوت معنیداری را با شاهد نشان داد. به طور کلی نتایج این آزمایش نشان داد گیاه علف گندمی بیابانی حساس به شوری بوده و تحمل آن کمتر از ۴ دسی زیمنس بر متر می‌باشد.
محسن زواره، سمانه اسدی صنم، همت الله پیردشتی، فاطمه سفید کن ، قربانعلی نعمت زاده،
جلد ۴، شماره ۱۲ - ( ۵-۱۳۹۴ )
چکیده

با هدف بررسی پاسخ‌های بیوشیمیایی و فیزیولوژیک گیاه دارویی سرخارگل به تنش دمای پایین، پژوهشی به‌‌صورت طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری در سال ۱۳۹۲، اجرا شد. گیاهچه‌های پنج ماهه سرخارگل به‌مدت شش ساعت در سه سطح دمایی ۲۳ (شاهد)، ۴ و ۴- درجه سلسیوس قرار داده شدند و سپس مقدار نشت یونی (EL) و مالون‌دی‌آلدهید (MDA)، فعالیت آنزیم‌های سوپر‌اکسید‌دیسموتاز (SOD)، پراکسیداز (POD)، کاتالاز (CAT)، آسکوربات پراکسیداز (APX) و پلی فنول اکسیداز (PPO)، اکسیداسیون پروتئین‌ برگ‌ها، میزان فنل، فلاونوئید کل و ظرفیت آنتی‌اکسیدانی (DPPH) و نیز، متغیرهای فلورسانس کلروفیل از جمله Fm'، Fv'/Fm'، NPQ و qP اندازه‌گیری شدند. نتایج آزمایش افزایش معنی‌دار مقدار نشت یونی و MDA را در برگ‌های سرخارگل به دنبال داشته است به‌طوری‌که بیشترین مقدار نشت یونی (۷/۵۵ درصد) و MDA (۳/۱۲ نانومول بر گرم بافت تازه)، در دمای ۴- درجه سلسیوس به‌دست آمد. در این مطالعه، بیشترین فعالیت آنزیم‌های آنتی‌اکسیدانی SOD، CAT و APX در گیاهچه‌هایی ثبت شد که تحت تنش سرما (۴ درجه سلسیوس) قرار داشتند. فعالیت دو آنزیم POD و PPO با کاهش دما به ۴- درجه سلسیوس کاهش یافت. بیشترین مقدار پروتئین هم، در شرایط سرما محاسبه شد که نسبت به تیمار شاهد در حدود ۵/۶۵ درصد افزایش داشت. تنش دمای پایین، میزان فنل و فلاونوئید کل سرخارگل‌ها را کاهش داد. بیشترین ظرفیت آنتی‌اکسیدانی (۹۳/۰ درصد) در تیمار شاهد به‌دست آمد. اختلاف معنی‌داری در بین متغیرهای فلورسانس در شرایط تاریکی مشاهده نشد با این‌حال، مقدار Fm' و Fv'/Fm' با افزایش تنش کاهش یافت و بیشترین مقدار NPQ و qP هم، در دمای ۴- درجه سلسیوس ثبت شد. به‌طور کلی، می‌توان اظهار داشت که گیاه سرخارگل تحمل نسبتاً خوبی به تنش دمای پایین تا ۴- درجه سلسیوس دارد.
سید محمد حسینی ملا، آیت اله رضایی، محمد علی عسکری سرچشمه، اورنگ خادمی،
جلد ۴، شماره ۱۴ - ( ۱۰-۱۳۹۴ )
چکیده

در خاکهای آهکی و قلیایی که بیشتر خاکهای ایران را شامل میشود کمبود آهن شایع است. مهمترین عامل ایجاد زردی کمبود آهن pH بالای خاک است. در بین درختان میوه، هلو حساسیت زیادی به کمبود آهن نشان میدهد. کودهای کلاته آهن با قابلیت زیادی که در ایجاد آهن محلول و قابل جذب برای گیاه دارند، جهت رفع کمبود آهن بکار میروند. به این منظور آزمایشی در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار طراحی و اثر محلول پاشی برگی با کلات آهن در سه غلظت ۰، ۵ و ۱۰ میلیگرم بر لیتر روی کیفیت میوه هلو رقم آلبرتا بررسی شد. در این آزمایش شاخص های مقدار مواد جامد محلول، اسید قابل تیتراسیون، شاخص طعم، سفتی بافت میوه، فعالیت آنتی اکسیدانی، مقدار ویتامین C، نشت الکترولیت غشای سلولی و تولید اتیلن و همچنین رنگیزه های برگی مورد بررسی قرار گرفت نتایج نشان داد که با افزایش غلظت آهن میزان کلروفیل برگ و فعالیت آنتی اکسیدانی میوه افزایش یافت. غلظتهای مختلف آهن اثر معنی داری بر میزان کاروتنویید برگ، ویتامین C و سفتی بافت میوه نداشت. همچنین با افزایش غلظت آهن کاهش تولید اتیلن و نشت الکترولیت غشای سلولی مشاهده گردید. با توجه به نتایج بدست آمده کاربرد محلول پاشی کلات آهن طی مراحل رشد، روی بهبود کیفیت میوه هلو موثر بود.


زهرا توحیدی نژاد، حسن فرح بخش، علی اکبر مقصودی مود،
جلد ۵، شماره ۱۶ - ( ۴-۱۳۹۵ )
چکیده

  برای بررسی تأثیر اسید سالیسیلیک (صفر، ۱۰، ۱۵ و ۲۰ میکرو مولار) بر برخی صفات فیزیولوژیک شنبلیله (Trigonella foenum-graecum L.) تحت تنش خشکی (۰، ۳- و ۶- بار) ، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سال زراعی ۱۳۹۱ در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه شهید باهنر کرمان انجام شد. نتایج نشان داد که تنش خشکی میزان نشت یونی، پرولین و قندهای احیا کننده را به طور معنی داری افزایش داد اما سبب کاهش معنی دار سایر صفات(محتوای نسبی آب، شاخص پایداری غشاء، کلروفیل های a ، b ، a+b و کاروتنوئید) شد. افزایش سطح اسید سالیسلیک توانست اثر تنش خشکی را بر صفات ذکر شده به جزء پرولین و قندهای احیاء کننده کاهش دهد و منجر به افزایش میزان محتوای نسبی آب، شاخص پایداری غشاء، کلروفیل های a ، b ، a+b و کاروتنوئید و کاهش نشت یونی، در شرایط تنش خشکی شد. همچنین اثر متقابل بر روی همه ی صفات به جزء پرولین و قندهای احیا معنی دار گشت، که بیانگر پاسخ نسبتاً متفاوت اسید سالیسیلیک در سطوح تنش مختلف می باشد. بنابراین تیمار با سالیسیلیک اسید تحت شرایط تنش می تواند در کاهش و تعدیل اثرات تنش نقش داشته باشد.


الهام عنافچه، محمدرضا صالحی سلمی، محمدحسین دانشور، علی اکبر مرآتان،
جلد ۶، شماره ۲۱ - ( ۸-۱۳۹۶ )
چکیده

در این پژوهش اثر غلظت­های بهینه و بیش از حد بهینه کلریدسدیم (۰، ۲۵۰، ۵۰۰ و ۷۵۰ میلی­مولار) بر رشد، میزان کلروفیل، کربوهیدرات­های محلول، پرولین، غلظت یون­ها و فعالیت آنزیم­های آنتی­اکسیدانتی خرفه ساحلی بررسی شد. در تیمار شوری ۲۵۰ میلی­مولار کلریدسدیم افزایش معنی­داری در رشد و میزان آب برگ مشاهده شد. همچنین در این شرایط کمترین آسیب یاخته­ای و بیشترین تعادل اسمزی بهمراه میزان بالایی کربوهیدرات محلول و یون سدیم و کمترین تولید پرولین وجود داشت. در شرایط رشد مطلوب، فعالیت بهینه آنزیم­های آنتی اکسیدانتی (سوپراکسیددیسموتاز و آسکوربات پراکسیداز) نیز یافت شد. در مقابل، در رشد زیر  (آب مقطر) و بیش (۷۵۰ میلی­مولار کلریدسدیم) از حد بهینه  به­طور قابل توجهی رشد، میزان آب برگ و نشت الکترونی، با توجه به تجمع یون­های سمی، افزایش یافت. تجمع زیاد پرولین و افزایش فعالیت آنزیم­های آنتی اکسیدانتی بمنظور تعادل اسمزی و زندمانی در شرایط زیر و بیش از حد بهینه کلریدسدیم، سبب کاهش رشد گردید.


کبری مهدویان،
جلد ۶، شماره ۲۲ - ( ۱۰-۱۳۹۶ )
چکیده

هدف از این مطالعه بررسی اثرات SA بر روی گیاهان مقاوم به UV-A، UV-B و UV-C است. داده ها نشان می دهد که SA اثرات مضر UV روی فلفل را کاهش داده است. جوانه های فلفل (Capsicum annuum L.) با اسپری سالیسیلیک اسید (SA) و با UV-A (۳۲۰-۳۹۰ نانومتر)، UV-B (۳۱۲ نانومتر) و UV-C (۲۵۴ نانومتر) از ۶,۱، ۵.۸ و ۵.۷ W m-۲، به ترتیب. UV به طور قابل ملاحظه ای محتوای آسکوربات، dehydro ascorbate، کل آسکوربات، پرولین، آلدهید، کورستین، نشت الکترولیت و اتیلن کل را افزایش داد. SA درمان آسکوربات، dehydro ascorbate، کل آسکوربات، آلدهید، نشت الکترولیت و افزایش کل اتیلن در گیاهان درمان شده با UV. مقدار پرولین و کورستین در گیاهانی که تحت درمان UV و SA قرار داشتند، به طور قابل توجهی افزایش یافت. کاربرد بی رویه (اسپری برگ) SA اثرات UV بر فلفل را مقابله کرد.


زهرا پشنگه، منصوره شمیلی،
جلد ۷، شماره ۲۳ - ( ۲-۱۳۹۷ )
چکیده

ازآنجائی که ­اسید جیبرلیک در افزایش تحمل گیاهان به تنش­های غیر­زیستی، نقش دارد، لذا ارزیابی واکنش­های فیزیولوژیک دانهال گواوا به تنش شوری آب و تیمار اسید جیبرلیک  در این تحقیق موردتوجه قرار گرفت. این آزمایش به­صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی و در ۴ تکرار اجرا شد. تیمار­ها شامل نمک کلرید سدیم (۰، ۵۰ و ۱۰۰ میلی­مولار) و اسید جیبرلیک (صفر، ۲۵۰ و ۵۰۰ پی­پی­ام) بود. بر اساس نتایج، شوری باعث کاهش میزان کلروفیل a، کلروفیل b، کلروفیل کل، کاروتنوئید، میزان فعالیت آنزیم­های پراکسیداز و پلی­فنل­اکسیداز و افزایش در فعالیت کاتالاز گردید. حتی سطح پائین نمک (۵۰ میلی مولار) باعث اثرات منفی بر خصوصیات فیزیولوژیک و بیوشیمیائی گردید. اسید جیبرلیک (۵۰۰ پی پی ام) باعث بهبود خصوصیات فیزیولوژیک دانه رُست گردید. لذا تیمار با اسید جیبرلیک در نهالستان­ها می‌تواند به‌عنوان تیماری کارآمد جهت مواجهه بعدی نهال­های گواوا با آب‌وخاک شور مثمرثمر واقع شود.
سعید باقری کیا، محمدهادی پهلوانی، احد یامچی، خلیل زینلی نژاد، علی مصطفایی،
جلد ۷، شماره ۲۴ - ( ۵-۱۳۹۷ )
چکیده

مواد ژنتیکی موتانت‌ ابزاری بسیار ارزشمند در درک فیزیولوژیکی انتقال مجدد هستند و می‌توانند در ایجاد رقم متحمل به تنش خشکی مفید باشند. دو لاین موتانت پیشرفته گندم نان (T-۶۷-۶۰ وT-۶۵-۷-۱ ) به همراه رقم تیپ وحشی آن‌ها (رقم طبسی) در دو شرایط رطوبتی (مطلوب و ۴۰-۳۰ درصـد ظرفیت مزرعه) به منظور بررسی انتقال مجدد کربوهیدرات‌های محلول ساقه به صورت یک آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار کشت شدند. آغاز اعمال تنش در مرحله ظهور کامل سنبله (زادوکس ۶۰) بود و کربوهیدرات‌های محلول در ۵ مرحله (۰، ۷، ۱۴، ۲۱ و ۲۸ روز پس از گرده‌افشانی) به تفکیک میانگره‌های ساقه اندازه‌گیری شد. بر اساس نتایج می‌توان گفت تغییرات در دریافت سیگنال‌های پدیده پیری در اثر تنش خشکی، در قدرت مخزن، در مقدار ذخایر ساقه پیش از گرده‌افشانی و در استفاده از ظرفیت ذخایر طول ساقه از عوامل تأثیرگذار در بروز تنوع ژنوتیپ‌ها در انتقال مجدد کربوهیدرات‌های محلول ساقه در اثر تنش خشکی هستند. به نظر می‌رسد لاین‌ موتانت T-۶۵-۷-۱ از نظر انتقال مجدد و کارایی آن در تنش خشکی نسبت به رقم تیپ وحشی با دریافت سریع‌تر سیگنال‌های پیری (به عنوان عامل محرک انتقال مجدد)، قدرت مخزن بالاتر (عملکرد دانه بیشتر) و ظرفیت ذخیره بالاتر (حداکثر غلظت و چگالی محتوای کربوهیدرات بیشتر) به طور معنی‌داری بهتر عمل می‌کند. همچنین لاین‌ موتانت T-۶۵-۷-۱ از پتانسیل همه بخش‌های ساقه در انتقال مجدد کربوهیدرات‌های محلول ساقه به دانه در طی پر شدن دانه استفاده کرده است.


نسرین رزمی، علی عبادی، جهانفر دانشیان، سدایه جهانبخش،
جلد ۷، شماره ۲۶ - ( ۸-۱۳۹۷ )
چکیده

چکیده

   به منظور بررسی تاثیر تنش خشکی و سالیسیلیک اسید بر برخی خصوصیات فیزیولوژیکی و محتوی عناصر معدنی آزمایش گلخانه­ای به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در ۳ تکرار در سال ۱۳۹۳ در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه محقق اردبیلی انجام شد. عامل اول شامل سه سطح تنش کم­آبی(۸۵%، ۶۵% و ۴۵% ظرفیت زراعی) و عامل دوم شامل ۳ سطح محلول­پاشی سالیسیلیک اسید (صفر یا آب مقطر، ۰/۴ و ۰/۸ میلی­مول) و عامل سوم ژنوتیپ­های سویا با نام­های Williams، L۱۷ وD۴۲X۱۹  بود. نتایج نشان داد با افزایش شدت تنش کم­آبی میزان غلظت سدیم، سدیم/پتاسیم، نشت الکترولیتی، غلظت مالون دآلدئید و گلایسین بتائین افزایش یافت و میزان غلظت فسفر، کلسیم، پتاسیم، محتوی نسبی رطوبت برگ و مساحت برگ در بوته کاهش یافت. واکنش ژنوتیپ­های سویا نسبت به تنش کم­آبی متفاوت بود. ویلیامز و L۱۷ به ترتیب بیشترین و کمترین میزان غلظت کلسیم، پتاسیم، محتوی نسبی رطوبت و مساحت برگ در بوته را داشتند. سالیسیلیک اسید موجب کاهش میزان مالون دآلدئید، نشت الکترولیتی و افزایش غلظت گلایسین بتائین و مساحت برگ در بوته شد. اثر متقابل سالیسیلیک اسید و ژنوتیپ بر صفات مورد بررسی معنی­دار بود. کاربرد ۰/۴ میلی­مول سالیسیلیک اسید با کاهش محدودیت در جذب و تجمع یون­های کلسیم، پتاسیم و فسفر و افزایش محتوی نسبی رطوبت برگ و حفظ انسجام و یکپارچگی غشای سلولی، تاثیر تنش کم آبی را در ژنوتیپ های سویا به خصوص در رقم ویلیامز کاهش داد. رقم ویلیامز در تیمار محلول پاشی باغلظت۰/۴ میلی­مول  سالیسیلیک اسید بیشترین میزان مساحت برگ در بوته را در شرایط تنش کم­آبی نشان داد.


اکرم قربانپور، اعظم سلیمی، محمد علی تاجیک قنبری، همت اله پیردشتی، علی دهستانی،
جلد ۷، شماره ۲۷ - ( ۱۱-۱۳۹۷ )
چکیده

تنش سرما از جمله مهمترین تنش­های محیطی است که رشد و عملکرد گیاه گوجه­فرنگی را محدود می­کند. در این مطالعه دو رقم تجاری گوجه­فرنگی، CaljN۳ و PetoMeck  پس از چهار هفته رشد در معرض تنش سرمای   ۸ درجه سانتی‌گراد قرار داده شدند و در پنج زمان ۲، ۵، ۲۴، ۷۲، ۱۴۴ ساعت پس از تیمار مورد بررسی قرار گرفتند. در نمونه­های برداشت شده شاخص بیشینه کارآیی فتوشیمیایی فتوسیستم ΙΙ (Fv/Fm)، محتوای قند محلول و نامحلول، شاخص نشت الکترولیتی و میزان بیان ژن فاکتورهای رونویسی  CBF۱   و SlNAC۱  با روش  qRT-PCR اندازه­گیری شد.نتایج نشان داد که تحت تنش سرما شاخص بیشینه کارآیی فتوشیمیایی فتوسیستم II در هر دو رقم کاهش یافت. محتوای قند محلول و نامحلول در رقم  CaljN۳  تحت تنش سرما، به ترتیب افزایش و کاهش یافت در حالی­که در رقم Meck  Peto تغییر محسوسی مشاهده نشد.  همچنین نتایج آنالیزReal time PCR  نشان داد که بیان SlNAC۱ در پنج ساعت تیمار سرما، ۵/۷ و ۵/۳ برابر در ارقام Peto Meck  و  CaljN۳  افزایش یافت، درحالی­که میزان بیان ژن CBF۱  تنها در رقم CaljN۳  افزایش یافت. همچنین روند افزایش و کاهش نشت یونی با افزایش و کاهش نسخه­های عوامل رونویسی همبستگی داشت. نتایج این مطالعه پیشنهاد می­کند که تغییر بیان فاکتورهای رونویسی CBF۱   و SlNAC۱  با تحمل به سرما مرتبط بوده و نتایج بدست آمده نشان می­دهد رقم  CaljN۳  دارای مکانیسم مقاومتی بهتر و کارآمدتری نسبت به رقم  Peto Meck  بوده که می­توان آن را به بیان بیشتر  CBF۱  نسبت داد و در نتیجه متحمل­تر به تنش سرما می­باشد.


سمانه حسینی، محمد رفیعی الحسینی، پرتو روشندل،
جلد ۷، شماره ۲۷ - ( ۱۱-۱۳۹۷ )
چکیده

به‌منظور بهبود رشد گیاه دان‌سیاه (Guizotia abyssinica (L.F) Cass) تحت تنش خشکی، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با ۳ تکرار بر روی بذرهای این گیاه در گلخانه پژوهشی دانشگاه شهرکرد در سال ۱۳۹۴ انجام شد. فاکتور اول شدت‌های مختلف میدان مغناطیسی شامل: صفر، ۵۰، ۱۰۰، ۱۵۰ و ۲۰۰ میلی‌تسلا (در مدت زمان پنج دقیقه) بعنوان پیش‌تیمار فیزیکی و فاکتور دوم تنش خشکی (۲، ۴ و ۶ روز دور آبیاری) بود. نتایج نشان داد که اثرات متقابل سطوح مختلف شدت‌ میدان مغناطیسی و تنش خشکی بر تمام صفات مورد بررسی در سطح احتمال ۱ درصد معنی‌دار گردید. کمترین میزان نشت الکترولیتی غشاء و بیشترین فعالیت آنزیم‌های آسکوربات پراکسیداز و گایاکول پراکسیداز و محتوای آب نسبی برگ در شدت میدان ۲۰۰ میلی‌تسلا تحت دور آبیاری ۲ روز، بیشترین فعالیت کاتالاز در شدت میدان ۱۰۰ میلی‌تسلا تحت دور آبیاری ۴ روز، بیشترین میزان وزن خشک برگ و حجم ریشه در شدت میدان ۱۰۰ میلی‌تسلا تحت دور آبیاری ۲ روز و بیشترین وزن خشک گل و ریشه در شدت میدان ۱۵۰ میلی‌تسلا تحت دور آبیاری ۲ روز مشاهده گردید. اکثر صفات مورد بررسی با افزایش دور آبیاری در شدت‌های مختلف میدان مغناطیسی روند کاهشی را نشان دادند. به‌طور کلی، برای دور آبیاری ۲ روز شدت میدان‌های ۱۵۰ و ۲۰۰ میلی‌تسلا، برای دور آبیاری ۴ روز شدت میدان‌های ۱۰۰ و ۱۵۰ میلی‌تسلا و برای دور آبیاری ۶ روز شدت میدان‌های ۱۰۰ و ۲۰۰ میلی‌تسلا موثرترین شدت‌ها جهت بهبود و افزایش کارایی صفات تحت شرایط تنش خشکی بودند.
 


حسین فتحی، محمد اسماعیل امیری، علی ایمانی، جعفر حاجیلو، جعفر نیکبخت،
جلد ۸، شماره ۲۹ - ( ۲-۱۳۹۸ )
چکیده

انتخاب ارقام مناسب بادام (Prunus dulcis Mill.) در مناطق خشک و نیمه خشک مانند ایران به منظور تولید بهینه محصول اهمیت زیادی دارد. به منظور بررسی تحمل به تنش کم آبی نهال یک ساله پنج رقم و ژنوتیپ بادام روی پایه GN۱۵، آزمایشی به صورت فاکتوریل با دو فاکتور رقم/ ژنوتیپ در ۵ سطح ( فرانیس، سهند و ژنوتیپ های K۳-۳-۱، H و ۱۳۴۰ ) و کم آبیاری در سه سطح: آبیاری کامل (Mpa۳۳/۰- )، تنش ملایم (۷۰ درصد یا Mpa۸/۰- ) و تنش شدید (۴۰ درصد یا  Mpa۶/۱- ) آب قابل نگهداری خاک با سه تکرار در ایستگاه تحقیقات باغبانی سهند (مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی آذربایجان شرقی) انجام شد. در این تحقیق صفات رشد رویشی، تعداد میانگره ها، پرولین، پروتئین، فنل کل، کاروتنوئید کل موجود در برگ، درصد نشت یونی (%EL) و فلورسنس کلروفیل مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد با افزایش شدت تنش غلظت پرولین در رقم سهند و ژنوتیپ H (به ترتیب ۱۳/۸۳ و ۲/۸۴ میلی گرم ) دارای بیشترین و ژنوتیپ ۱۳-۴۰ با ۶۵/۵۳ میلی گرم دارای کمترین پرولین بودند. ترکیب پیوندی فرانیس/GN۱۵ دارای ۲۸/۱۶و GN۱۵/۱۳-۴۰ دارای ۴۸/۱۱ میلی گرم پروتئین کل در برگ ها بودند. مقدار فنل کل در برگ های ارقام بادام از ۶۹۸ در تیمار شاهد به ۹۴۸ واحد در تیمار تنش شدید خشکی رسید. رقم سهند با ۵/۹۱۲ واحد فنل بیشترین فعالیت فنلی را از خود نشان داد و میانگین درصد نشت الکترولیت ها (%EL ) از ۵۹/۱۱ تا ۵۹% در تنش شدید خشکی افزایش یافت. تنش شدید کم آبی از طریق افزایش میزان فلورسانس حداقل و کاهش میزان فلورسانس حداکثر باعث کاهش دامنه فلورسانسی در نهال ها شد و نسبت فلورسانس متغیر به فلورسانس حداکثر (Fv/Fm) را از ۸۳/۰ در گیاهان شاهد به ۷۶/۰در برگ های رقم سهند و در برگ های رقم فرانیس از ۸۱/۰ به ۷۷/۰ روی پایه GN۱۵ کاهش داد و سبب کاهش، وزن خشک، سطح و تعداد برگ و باعث افزایش وزن ویژه برگ ها شد. با کاهش تعداد میانگره ها سبب کاهش رشد کلی نهال های جوان گردید. پنج رقم و ژنوتیپ روی پایه GN۱۵، تنش ملایم (Ψw =-۰,۸ Mpa) را تحمل و پارامتر های فیزیولوژیکی را کنترل نمودند اما تنش شدید (Ψw =-۱,۶ Mpa) را فقط رقم فرانیس و ژنوتیپ سهند و تا حدودی ژنوتیپ H تحمل نمودند اما دو ژنوتیپ K۳-۳-۱ و ۱۳۴۰ با تنش شدید دچار کم آبی شدید شده و بیش از ۸۰ درصد برگ ها ریزش نمودند و این ژنوتیپ ها به عنوان حساس ترین و رقم سهند و فرانیس به عنوان متحمل ترین و ژنوتیپ H با تحمل متوسط به تنش شدید روی پایه GN۱۵ تشخیص داده شدند.


- ملیحه نامدار، سید محمد جوا د آروین، نادیا بهره مند،
جلد ۸، شماره ۳۰ - ( ۳-۱۳۹۸ )
چکیده

افزایش تحمل گیاهان به تنش‌های زنده و غیرزنده موضوع قابل بحث و بااهمیتی است. سلنیوم می‌تواند در کاهش اثرات تنش نقش داشته باشد. به همین منظور، در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه شهید باهنر کرمان در سال ۱۳۹۲، آزمایشی به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با دو تیمار، کلرید کادمیوم در دو سطح (۰ و۱۰ میلی‌گرم در کیلوگرم) از طریق خاک و سلنات سدیم دارای سه سطح (۰، ۵۰۰ و ۱۰۰۰ میلی‌گرم در لیتر) به شکل محلول‌پاشی برگی، با چهار تکرار انجام شد. نتایج نشان داد، کادمیوم سبب کاهش زیست توده گیاه، رنگیزه‌های فتوسنتزی، محتوی نسبی رطوبت برگ و افزایش پراکسید هیدروژن، ولی سلنیوم ۵۰۰ میلی‌گرم در لیتر، وزن تر و خشک شاخساره، ریشه و سوخ سیر، کلروفیل، کاروتنوئید، محتوی نسبی رطوبت و پراکسیدهیدروژن را به ترتیب افزایش و کاهش داد. سلنیوم ۵۰۰ میلی‌گرم در لیتر در شرایط تنش کادمیوم، باعث افزایش طول شاخساره (۱/۱۶ درصد)، طول ریشه (۱۹ درصد)، کاهش میزان مالون دی آلدئید (۳/۱۵ درصد)، و نشت یونی (درصد ۱۴)، پرولین (۱۱ درصد)، قندهای احیاکننده (۲۵ درصد)، افزایش فعالیت آنزیمی سوپراکسید دیسموتاز (۲/۲۲ درصد)، کاتالاز (۸/۴۱ درصد)، آسکوربات پراکسیداز (۲۷ درصد)، گایاکول پراکسیداز (۱/۱۰ درصد)، پلی‌فنل اکسیداز (۱۷ درصد) و آنتی‌اکسیدان‌های غیرآنزیمی آنتوسیانین (۲۸ درصد) و فلاونوئید جذب ۳۳۰ نانومتر (۲۱ درصد) در برگ گیاه، نسبت به تیمار کادمیوم گردید. در اغلب موارد، سلنیوم ۱۰۰۰ میلی‌گرم در لیتر نقش بازدارنده داشت. برطبق نتایج حاصل، سلنیوم ۵۰۰ میلی‌گرم در لیتر می‌تواند در کاهش اثرات مخرب کادمیوم و فعال کردن سیستم دفاعی گیاه سیر در شرایط سمیت کادمیوم نقش داشته باشد. 
صفورا سعادتی، بهرام بانی نسب، مصطفی مبلی، مهدیه غلامی،
جلد ۸، شماره ۳۰ - ( ۳-۱۳۹۸ )
چکیده

چکیده:
دما یکی از مهم­ترین عوامل محدود کننده تولید و گسترش زیتون به شمار می­رود. ارقام مختلف زیتون واکنش­های متفاوتی نسبت به دمای پایین دارند. بنابراین گزینش و معرفی ارقام متحمل به یخ­زدگی، مؤثرترین روش برای اجتناب از خسارات یخ­زدگی به شمار می­رود. هدف اصلی این پژوهش، مقایسه میزان تحمل به یخ­زدگی هفت رقم زیتون و بررسی رابطه بین تحمل به یخ­زدگی با حداکثر عملکرد کوانتومی فتوسیستم دو (Fv/Fm)، کربوهیدرات­های محلول، مالون دی آلدهید، تراکم روزنه، چگالی برگ و محتوای نسبی آب برگ در مرحله سازگاری به سرما بود. پس از اندازه­گیری حداکثر عملکرد کوانتومی فتوسیستم دو ، نمونه­های برگ از هر رقم جمع آوری و به دو گروه تقسیم شدند. گروه اول به منظور تعیین تحمل به یخ­زدگی به مدت ۱۲ ساعت در شرایط دمایی مختلف شامل (۰، ۵-، ۱۰-، ۱۵-، ۲۰- و ۲۵- درجه سانتی­گراد) قرار گرفتند و گروه دوم نمونه­ها برای اندازه­گیری برخی صفات بیوشیمیایی و فیزیولوژیکی استفاده شدند. نتایج نشان داد اختلاف معنی­داری بین تحمل به یخ­زدگی ارقام زیتون مورد مطالعه مشاهده شد. بیشترین تحمل به یخ­زدگی برآورد شده مربوط به رقم­های ’آمفی سیس‘، ’شنگه‘ و ’کنسروالیا‘ (به ترتیب LT۵۰ برابر با °C ۱۴/۱۳-، ۷۲/۱۱- و ۲۰/۱۱-) و کم­ترین تحمل مربوط به رقم ’رشید‘ (LT۵۰ برابر با °C ۹۰/۶-) بود. شاخص Fv/Fm، کربوهیدرات­های محلول و چگالی برگ در ارقام متحمل به یخ­زدگی از قبیل ’آمفی سیس‘، ’شنگه‘ و ’کنسروالیا‘ بیش از سایر ارقام بود که حاکی از ارتباط مثبت این پارامتر­ها با تحمل به یخ­زدگی است. غلظت مالون دی آلدهید، تراکم روزنه­ای و محتوای نسبی آب برگ در ارقام متحمل به یخ­زدگی نظیر ’آمفی سیس‘، ’شنگه‘ و ’کنسروالیا‘ کمتر از رقم حساس به یخ­زدگی ’رشید‘ بود.
 
بهروز محمدپرست، اعظم مؤیدی نژاد، قاسم حسینی سالکده، محمد علی نجاتیان، احسان محسنی فرد،
جلد ۸، شماره ۳۲ - ( ۷-۱۳۹۸ )
چکیده

تنش خشکی مهم­ترین فاکتور محیطی محدودکننده رشد، عملکرد و کیفیت محصولات زراعی و باغی در سراسر جهان است. این پژوهش باهدف بررسی و مقایسه برخی از پاسخ­های فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی دو رقم انگور متفاوت ازنظر تحمل به خشکی، به سطوح مختلف محدودیت آب صورت گرفت. به­ این منظور، آزمایشی به­صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با شش تکرار، در شرایط گلخانه­ای، انجام گرفت. تنش خشکی به­صورت قطع آبیاری در چهار سطح: صفر(شاهد)، ۶، ۱۲ و ۱۸ روز، بر روی دو رقم یاقوتی و بیدانه­سفید، اعمال شد. نتایج نشان داد که تنش خشکی به‌طور معنی­داری، محتوای نسبی آب برگ را در هر دو رقم، کاهش داد. در شرایط تنش حداکثر (۱۸ روز)، کاهش در محتوای نسبی آب برگ برای رقم یاقوتی ۹/۱۶ و برای رقم بیدانه­سفید ۸/۲۳ درصد بود. تحت تأثیر دوره­های مختلف تنش خشکی در پژوهش حاضر، رقم متحمل یاقوتی مقادیر کمتری از پراکسید هیدروژن، مالون­دی­آلدئید و نشت یونی را در مقایسه با رقم حساس بیدانه­سفید، نشان داد. فعالیت آنزیم‌های کاتالاز، پراکسیداز و سوپراکسیددیسموتاز در دوره تنشی  ۱۸ روزه در رقم یاقوتی، به ترتیب ۱/۲، ۶/۱ و ۶/۱ برابر، بیشتر از رقم بیدانه­سفید بود. درمجموع به نظر می­رسد رقم یاقوتی با داشتن سیستم آنتی­اکسیدانی قدرتمندتر، از توانایی بیشتری برای کاهش صدمات اکسیداتیو ناشی از تنش خشکی، بخصوص در شرایط تنش شدید برخوردار است. علاوه بر بررسی­های فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی، آزمایشات مولکولی نیز باهدف شناسایی ژن­های دخیل در تحمل خشکی این رقم و ارقام متحمل دیگر، در پیشرفت برنامه­های اصلاحی انگور، بسیار مفید و مؤثر خواهد بود.


اسماعیل قلی نژاد،
جلد ۸، شماره ۳۳ - ( ۱۰-۱۳۹۸ )
چکیده

به­منطور بررسی تأثیر سطوح مختلف تنش خشکی و محلول­پاشی با تعدیل­کننده­های تنش، آزمایشی به­صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار از آبان ماه تا اسفند ماه سال ۱۳۹۷ در گلخانه و آزمایشگاه کشاورزی دانشگاه پیام­نور ارومیه اجرا شد. فاکتورهای آزمایش شامل دور آبیاری با چهار سطح (۳، ۶، ۹ و ۱۲ روز) و تعدیل­کننده­های تنش خشکی در چهار سطح (عدم محلول­پاشی (شاهد)، محلول­پاشی با سالیسیلیک اسید با غلظت ۲ میلی­مولار، گلایسین بتائین با غلظت ۵ میلی­مولار و سولفات روی با غلظت ۵ در هزار) بودند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد تأثیر سطوح مختلف تنش خشکی و تعدیل­کننده­های تنش بر صفات مورفولوژیک، رنگیزه­های فتوسنتزی و درصد و عملکرد اسانس معنی­دار بود. بیشترین (۴۱۹/۰ گرم در گلدان) و کمترین (۰۴۵/۰ گرم در گلدان) وزن خشک ریشه به­ترتیب از تیمار دور آبیاری سه روز در شرایط محلول­پاشی با سولفات روی و دور آبیاری ۱۲ روز در شرایط بدون محلول­پاشی به­دست آمد. با افزایش دور آبیاری از سه روز به ۱۲ روز ارتفاع بوته، طول ریشه، قطر ریشه، قطر ساقه، محتوای کلروفیل a و b و محتوای نسبی آب برگ کاهش یافت اما پرولین، نشت الکترولیت، درصد اسانس و دمای برگ افزایش معنی­داری پیدا کرد. به­نظر می­رسد در تمام سطوح آبیاری محلول­پاشی با گلایسین بتائین در مقایسه با سایر تعدیل­کننده­ها در افزایش محتوای کلروفیل a، محتوای نسبی آب برگ و کاهش نشت الکترولیت در تمام سطوح آبیاری مؤثرتر بود. میزان پرولین با کاربرد سولفات روی افزایش معنی­ داری یافت و محلول­پاشی با سالیسیلیک اسید باعث کاهش دمای داخلی برگ گردید. بیشترین دمای داخلی برگ (۹۳/۲۳ سانتی­گراد) و پرولین (۹۹/۱۸۰ میلی­مول در کیلوگرم وزن خشک برگ) و کمترین دمای داخلی برگ (۱۲/۲۱ سانتی­گراد) و پرولین (۰۲/۱۳۱ میلی­مول در کیلوگرم وزن خشک برگ) به­ ترتیب از تیمار دور آبیاری ۱۲ و ۳ روز حاصل شد. اگر چه بیشترین درصد اسانس (۱۳/۰ درصد) از دور آبیاری ۹ روز حاصل شد اما با توجه به کاهش شدید رشد گیاه عملکرد اسانس در این تیمار کاهش معنی­داری یافت و کمترین مقدار عملکرد اسانس از دور آبیاری ۱۲ روز (۰/۰۰۷ گرم بر گلدان) به ­دست آمد. بر­اساس نتایج به­ دست آمده در این آزمایش می­توان بیان کرد که هر چند با افزایش فواصل آبیاری و به­تبع آن بروز تنش خشکی از عملکرد گیاه همیشه ­بهار کاسته می­ شود اما با کاربرد تعدیل­کننده ­های تنش خشکی می­توان تا حدی اثرات سوء تنش خشکی بر این گیاه را کاهش داد.
مژگان امیدیان، زینب روئین، محمد علی شیری،
جلد ۹، شماره ۳۶ - ( ۲-۱۳۹۹ )
چکیده

پلی­آمین­ها از جمله اسپرمیدین نقش مهمی در تحمل گیاهان به تنش کم‌آبی دارند. به منظور بررسی تأثیر اسپرمیدین بر صفات فیزیولوژیک گل سوسن در شرایط تنش کم‌آبیاری، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل چهار سطح کم‌آبیاری (۱۰۰، ۷۵، ۵۰ و ۲۵ درصد ظرفیت زراعی) و سطوح مختلف اسپرمیدین (۰، ۱، و ۲ میلی‏مولار) بود. بر اساس نتایج، تنش شدید کم‌آبیاری (۲۵ درصد ظرفیت زراعی)  به ترتیب باعث افزایش ۱۷۴ درصدی و ۵۵ درصدی پرولین و نشت الکترولیت نسبت به شاهد شد. برخلاف آن کاهش ۳۳ درصدی و ۲۶ درصدی در میزان کاروتنوئید و پروتئین نسبت به تیمار بدون تنش مشاهده شد. نتایج نشان داد که کاهش دسترسی به آب در گیاه سوسن سبب تحریک فعالیت آنزیمهای کاتالاز، آسکوربات پراکسیداز، پراکسیداز و مالون‌دی‌آلدهید می­شود، ولی مقدار کلروفیل برگها کاهش می­یابد. همچنین، تحت تنش شدید (۲۵ درصد ظرفیت زراعی) با کاربرد اسپرمیدین (۲ میلیمولار) میزان فعالیت آنزیم­ها افزایش و میزان مالوندیآلدهید کاهش یافت. بنابراین، محلول­پاشی برگی اسپرمیدین (۲ میلی‌مولار) و تنش ملایم (۷۵ درصد ظرفیت زراعی) یک روش قابل اجرا برای صرفه جویی در مصرف آب و حفظ کیفیت شاخساره سوسن است.
خانی شاکرمی، بهمن زاهدی، عبدالحسین رضایی نژاد، صادق موسوی فرد، محمد حسین عظیمی،
جلد ۹، شماره ۳۶ - ( ۲-۱۳۹۹ )
چکیده

چکیده
گل مریم یکی از گل­های پیازی معطر در مناطق گرمسیری و نیمه گرمسیری می­باشد. به منظور بررسی تأثیر ملاتونین (M) روی برخی از پارامترهای فیزیولوژیکی گل شاخه بریده مریم، پژوهشی در قالب طرح کاملاً تصادفی با ۳ تکرار و ۱۵ شاخه گل در در هر تکرار اجرا شد. ملاتونین (در غلظت­های صفر و ۲۵۰ میکرولیتر در لیتر به مدت چهار ساعت) به صورت پیش تیمار استفاده شد. تیمار ملاتونین مانع کاهش محتوای آب نسبی (RWC)، مانع افزایش نشت الکترولیت (EL) و میزان مالون دی آلدئید (MDA) در بافت­ها (برگ و گلبرگ­ها) نسبت به تیمار شاهد شد. همچنین ملاتونین باعث افزایش میزان آسکوربات پراکسیداز (APX) و پراکسیداز (POD) در روز ششم نگهداری گل­ها نسبت به روزهای سوم و صفر شد. فعالیت پراکسیداز در تیمار شاهد و در روزهای سوم و ششم کاهش نشان داد. در حالی که در تیمار ملاتونین فعالیت این آنزیم افزایش یافت. میزان کاتالاز (CAT) بافت­ها در روز سوم دوره نگهداری افزایش و در روز ششم کاهش نشان داد. با توجه به نتایج به نظر می­رسد که ملاتونین احتمالا در کاهش تنش­های اکسیداتیو و کاهش اکسیداسیون لیپیدها کمک کرده و باعث تاخیر در مرحله پیری در گل مریم شود.
واژه­های کلیدی: آنزیم­های آنتی اکسیدان، مالون دی آلدئید، محتوای آب نسبی، ملاتونین، نشت یونی.
منصوره شمیلی،
جلد ۹، شماره ۳۶ - ( ۲-۱۳۹۹ )
چکیده

در مناطق جنوب و جنوب شرق ایران، میوه گواوا در زمره گیاهان اقتصادی با دو فصل میوه­دهی در سال می­باشد. اما شوری، توسعه کشت این گیاه را تحت­تاثیر قرار داده و ضرورت معرفی ژنوتیپهای متحمل به شوری در آن را پررنگ کرده است. لذا طی سال­های ۱۳۹۸-۱۳۹۷ در شهرستان بندرعباس آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب کاملا تصادفی طراحی و  ۱۵ ژنوتیپ برتر گواوا تحت تیمار کلرید سدیم (۲ و ۶ دسی‌زیمنس‌بر‌متر) قرار گرفت. سپس محتوای نسبی آب برگ، محتوای کلروفیل، کاروتنوئید، قند­های محلول، نشت یونی، فلورسانس کلروفیل، فعالیت آنزیم­های کاتالاز و پراکسیداز در آنها بررسی شد. در تحقیق حاضر محتوای نسبی آب برگ و فلورسانس کلروفیل ژنوتیپ‌های گواوا در مواجه با شوری کاهش پیدا کرد. محتوای کلروفیل(آ، ب و کل) و کاروتنوئید در اکثر ژنوتیپهای گواوا بعد از مواجه با شوری کاهش معنی‌داری داشت. همچنین، شوری افزایش فعالیت کاتالاز، پراکسیداز و نشت یونی را در اکثر ژنویپ‌های مواجه شده با نمک باعث گردید، اما شدت افزایش متفاوت بود. بر اساس تجزیه به عاملها، محتوای نسبی آب برگ، فلورسانس کلروفیل، قند محلول و نشت یونی ۳۰/۶۰ از واریانس کل را توجیه نمودند. بالا بودن محتوای رنگدانههای کلروفیل، کاروتنوئید و فعالیت آنتی‌اکسیدانی آنزیمی، ژنوتیپهای G۱۱، G۱۳ و G۲۲ را به عنوان ژنوتیپ‌های متحمل به شوری دستهبندی کرد. ژنوتیپ های G۱۸، G۱۹ و G۲۵ به عنوان ژنوتیپ‌های حساس به تنش شوری و سایر ژنوتیپ‌ها در حد فاصل قرار گرفتند.

صفحه ۱ از ۲    
اولین
قبلی
۱
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فرآیند و کارکرد گیاهی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Plant Process and Function

Designed & Developed by : Yektaweb