جستجو در مقالات منتشر شده


۲۲ نتیجه برای میکوریز

لیلا شبانی، سمانه باقری، معصومه احمدی خویی، پریسا حیدری زاده، محمد علی ابراهیمی،
جلد ۲، شماره ۴ - ( ۶-۱۳۹۲ )
چکیده

چکیده تاثیر قارچ‌های آربسکولار میکوریز Glomus mosseae و Glomus etunicatum بر کلونیزاسیون ریشه، رشد و جذب مواد غذایی در شش ژنوتیپ از نعناع سبز در شرایط گلخانه‌ای بررسی گردید. افزایش وزن تر و خشک اندام هوایی، محتوای کلروفیل (a، b، کل و کاروتنوئید)، فسفر، منگنز و روی در ریشه و اندام هوایی و میزان کربوهیدرات اندام هوایی در گیاهچه‌های تلقیح شده در مقایسه با نمونه‌های شاهد مشاهده گردیدند. نتایج این تحقیق نشان داد که گیاهچه‌های نعناع تلقیح شده با هر یک از دو گونه قارچ گلوموس بیوماس بیشتری در مقایسه با گیاهچه‌های غیر میکوریزی تولید کرده‌اند و پاسخ‌ها به نوع ژنوتیپ نعناع بستگی داشته است. همچنین، نتایج نشان دادند که تلقیح با قارچ G. etunicatum تأثیر بیشتری در مقایسه با قارچ G. mosseae بر بیوماس ژنوتیپ‌های نعناع داشته است.
خانم شکیبا عزیزبیگی، دکتر جلیل خارا،
جلد ۲، شماره ۶ - ( ۱۲-۱۳۹۲ )
چکیده

تاثیر غلظت‌های مختلف عصاره آبی برگ گردو بر روی خصوصیات فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی گیاه جعفری تلقیح شده با قارچ میکوریز Glomus versiforme و گیاهان غیرمیکوریزی در شرایط گلخانه‌ای مطالعه شد. در این مطالعه ۳ غلظت متفاوت از عصاره آبی برگ گردو (عصاره کامل، نیم و یک چهارم غلظت عصاره کامل) استفاده شد. نتایج بدست آمده در گیاهان ۴۵ روزه نشان داد که افزایش غلظت عصاره‌ آبی برگ گردو باعث کاهش میزان کلروفیل a و b و افزایش محتوای کاروتنوئید می‌شود که این افزایش در گیاهان میکوریزی بیشتر از گیاهان غیرمیکوریزی بود. محتوای پروتئین کل در اندام هوایی گیاهان میکوریزی و غیرمیکوریزی در غلظت یک چهارم، افزایش و سپس در غلظت‌های بیشتر کاهش یافت. با افزایش غلظت عصاره‌ آبی برگ گردو محتوای پرولین و اسیدهای آمینه آزاد در گیاهان افزایش یافت که این افزایش در گیاهان غیرمیکوریزی بیشتر از گیاهان میکوریزی بود. فعالیت آنزیم‌های آسکوربات پراکسیداز (APX) و گایاکول پراکسیداز (GPX) در گیاهان میکوریزی و غیرمیکوریزی نیز افزایش یافت؛ اما افزایش فعالیت این آنزیم‌ها در گیاهان میکوریزی بالاتر بود. به طور کلی، نتایج نشان داد که با تلقیح قارچ میکوریز با ریشه گیاه جعفری می‌توان تا حدودی اثرات نامطلوب عصاره آللوپاتیک بر ویژگی‌های فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی این گیاهان را کاهش داد.
معصومه رفیعی دمنه، لیلا شبانی، مجید شریفی تهرانی،
جلد ۳، شماره ۸ - ( ۸-۱۳۹۳ )
چکیده

تنش فلزات سنگین در گیاهان به ایجاد تنش اکسیداتیو و تولید گونه های اکسیژن فعال منجر می شود. گیاهان برای تعدیل این تنش دفاع آنتی اکسیداتیو از جمله افزایش فعالیت آنزیم‌های آنتی اکسیدان را در پیش می گیرند. در این مطالعه نقش قارچ میکوریز آربسکولار Glomus intraradices به عنوان یکی از میکروارگانیسم‌های همزیست با گیاه بر برخی شاخص های رشد و فعالیت آنزیم‌های آنتی اکسیدان تحت تنش فلز سنگین نیکل بررسی شد. در این آزمایش گیاهچه های فستوکا به دو حالت آلوده به قارچ (M+) و عاری از آن (M-) تحت ۴ غلطت نیکل (۰، ۳۰، ۹۰ و ۱۸۰ میلی گرم در کیلوگرم) در خاک استریل به مدت سه ماه کشت داده شد. نتایج آزمایش نشان داد که تیمار نیکل باعث کاهش وزن تر و طول اندام هوایی شد در حالی که این شاخص های رشد در گیاهچه های فستوکای M‏+ بیشتر از انواع M- آنها بود. با افزایش غلظت نیکل شاخص نشت الکترولیتی غشاء افزایش یافت و مقدار آن در گیاهچه های فستوکای M- بیشتر از گیاهان M+ بود. همچنین نتایج حاصل از اندازه گیری میزان فعالیت آنزیم‌های آنتی اکسیدان نشان داد حضور قارچ، سبب افزایش فعالیت آنزیم‌های کاتالاز، گایاکول پراکسیداز و گلوتاتیون ردوکتاز در برابر اثرات سمی نیکل شد، و تأثیری بر فعالیت آنزیم‌های آسکوربات پراکسیداز و سوپراکسید دیسموتاز نداشت، و بر فعالیت آنزیم گلوتاتیون اس ترانسفراز اثر منفی نشان داد. حضور قارچ Glomus intraradices در گیاهچه های M+ فستوکا باعث تقویت سیستم آنتی اکسیدن شده و همچنین اثرات منفی تیمار نیکل را در این گیاهچه ها تعدیل نمود.
معصومه رفیعی دمنه، لیلا شبانی،
جلد ۳، شماره ۱۰ - ( ۱۲-۱۳۹۳ )
چکیده

همزیستی قارچ ـ گیاه یکی از مهمترین روابط متقابل مفید در اکوسیستم است که اثرات مثبت آن بر رشد، فیزیولوژی و اکولوژی گیاهان مختلف در گذشته اثبات شده است. از آن‌جایی که یکی از روش‌های کاهش اثرات نامطلوب آلودگی خاک‌ها به فلزات سنگین استفاده از روش‌های زیستی همچون استفاده از قارچ‌های همزیست با ریشه (قارچ‌های میکوریز آربسکولار) است، بر این اساس در این مطالعه نقش قارچ‌ میکوریز آربسکولار Glomus intraradices به عنوان یکی از میکروارگانیسم‌های همزیست با گیاه بر شاخص‌های رشد شامل وزن خشک ریشه و اندام هوایی و نسبت وزن خشک ریشه به وزن خشک اندام هوایی، میزان کلروفیل و کاروتنوئید اندام هوایی، کربوهیدرات محلول ریشه، میزان عناصر غذایی (مس، روی، آهن، منگنز و فسفر) در ریشه و اندام هوایی و میزان نیکل در ریشه و اندام هوایی گیاه فستوکا تحت تنش فلز سنگین نیکل بررسی شد. در این تحقیق گیاه فستوکا به دو حالت آلوده به قارچ (M+) و عاری از آن (M-) تحت ۴ غلطت نیکل (کنترل، ۳۰، ۹۰ و ۱۸۰ میلی گرم بر کیلوگرم) در خاک استریل به مدت سه ماه کشت داده شد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که قارچ G. intraradices سبب افزایش میزان کلروفیل و کاروتنوئید اندام هوایی، کربوهیدرات محلول ریشه و میزان عناصر مس، آهن، منگنز و فسفر ریشه و اندام هوایی در گیاهچه های فستوکا M+ نسبت به گیاهچه های فستوکا M- تحت تنش فلز سنگین نیکل شد، اما بر میزان روی ریشه و اندام هوایی اثر مثبت نشان نداد. همچنین حضور قارچ سبب کاهش میزان فلز سنگین نیکل در گیاهچه‌های فستوکا M+ نسبت به گیاهان M- شد و افزایش وزن خشک ریشه و اندام هوایی و نسبت وزن خشک ریشه به وزن خشک اندام هوایی را در گیاهان M+ نسبت به گیاهان M- را به دنبال داشت و باعث افزایش مقاومت گیاه به تنش فلز سنگین نیکل شد.
شکوفه انتشاری، سمانه شکیبایی،
جلد ۴، شماره ۱۲ - ( ۵-۱۳۹۴ )
چکیده

خشکی مهمترین فاکتور محدود کننده رشد گیاهان است. قارچ های میکوریزی قادرند اثرات نامطلوب خشکی را در گیاهان با بهبود روابط آبی و جذب بهتر آب و فسفر تعدیل بخشند. از طرفی سیلیکون با بهبود وضعیت آب در خاک به عنوان یک عامل مثبت درکاهش اثرات تنش های غیرزیستی و زیستی در بعضی از گیاهان و مقاوم سازی آنها در برابر تنش شناخته شده است. از آنجایی که گیاه خیار در مراحل اولیه رشد نیاز آبی بالایی دارد و کم آبی به شدت باعث کاهش عملکرد آن می شود؛ این امر سبب استفاده زیاد آب در کشت های گلخانه ای و ایجاد بیماری های قارچی می شود. از این رو هدف از این آزمایش بررسی و استفاده از قارچ میکوریز آربوسکولار و سیلیکون و مقایسه نقش این دو در کاهش نیاز آبی در خیار گلخانه ای تحت شرایط کاهش آب آبیاری است. بدین منظور آزمایشی به صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی با ۴ تکرار با تیمارهای سیلیکون ۲/۰ میلی مولار، قارچ میکوریز آربوسکولار (Glomus intraradices) و خشکی در شرایط کشت گلخانه ای بر روی گیاه خیار انجام شد. نتایج این آزمایش نشان داد که میکوریز به تنهایی و به همراه خشکی باعث افزایش معنی دار میزان فسفر میوه، ریشه و برگ گیاه شد. همچنین تنش خشکی باعث افزایش معنی دار میزان پرولین، قند احیا و محلول در گیاه شد. کاربرد سیلیکون و اعمال تنش نیز باعث بالا رفتن مقدار قند در میوه، برگ و ریشه گیاه شد؛ که این افزایش در سطح ۵% معنی دار شد. درگیاهان میکوریزی نیز افزایش معنی داری در میزان قند محلول برگ و ریشه نشان داده شد. بطور کلی میکوریز و سیلیکون توانستند با افزایش میزان قند و پرولین در گیاه خیار، مقاومت گیاه را در برابر اثرات نامطلوب تنش تعدیل بخشند و عملکرد گیاه را در برابر تنش افزایش دهند. خشکی، سیلیکون، قارچ میکوریز آربوسکولار، خیار،
علی تدین، مریم سلطانیان،
جلد ۵، شماره ۱۵ - ( ۱-۱۳۹۵ )
چکیده

یکی از مهم‌ترین عوامل محدود کننده رشد گیاهان زراعی مناطق خشک و نیمه خشک، کمبود آب است. قارچ‌های میکوریزایی یکی از مهم‌ترین میکروارگانیسم‌های محیط ریشه محسوب می‌شوند. اثرات این قارچ‌ها از طریق ایجاد تغییرات روی برخی از خصوصیات ریشه و جذب عناصر غذایی در گیاهان میزبان در شرایط تنش خشکی اعمال می‌شود. به منظور بررسی تأثیر قارچ میکوریزای آربوسکولار در شرایط تنش خشکی بر روی بزرک آزمایشی روی بزرک در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شهرکرد به صورت کرت‌های خرد شده در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار در سال ۱۳۹۲ انجام شد. تنش خشکی در چهار سطح آبیاری: ۱۰۰ (بدون تنش)، ۷۵ (تنش ملایم)، ۵۰ (تنش متوسط) و ۲۵ (تنش شدید) درصد نیاز آبی گیاه، به عنوان فاکتور اصلی و تلقیح بذر گیاه بزرک با دو گونه میکوریزا شامل Glomus intraradices و Glomus mosseae و یک تیمار بدون تلقیح میکوریزا به عنوان فاکتور فرعی، منظور گردید. نتایج آزمایش نشان داد که اثر تلقیح میکوریزا و تنش خشکی بر تمام صفات اندازه‌گیری شده معنی‌دار بود.اثر متقابل میکوریزا و تنش خشکی، به غیر از وزن تر اندام هوایی و ریشه، طول ریشه، نسبت وزن خشک ریشه به اندام هوایی و جذب فسفر، بر سایر صفات مورد بررسی معنی‌دار بود. تنش خشکی باعث کاهش صفات مورد بررسی شد، ولی نسبت وزن خشک ریشه به اندام هوایی را افزایش داد. میکوریزا باعث افزایش صفات مورد بررسی گردید.نتایج نشان داد که بیشترین درصد کلونیزاسیون ریشه گیاه بزرک (۸۲/۳۲ درصد) در تیمار بدون تنش خشکی و تلقیح با گونه G. intraradices و کم‌ترین میزان (۶۸/۸ درصد) در تیمار تنش شدید و شاهد بدون تلقیح مشاهده گردید.بر اساس نتایج حاصل از این آزمایش هم‌زیستی بزرک با قارچ‌های میکوریزا آربوسکولار توانست موجب افزایش صفات مورد بررسی در شرایط تنش خشکی گردد.


خانم زهرا سادات شمشیرگران، دکتر فاطمه سعید نعمت پور، دکتر اکبر صفی پور افشار،
جلد ۵، شماره ۱۷ - ( ۶-۱۳۹۵ )
چکیده

تغییرات زیست‌محیطی ناشی از فعالیت‌های انسانی باعث آلودگی اکوسیستم‌های طبیعی و زمین‌های کشاورزی با فلزات سنگینی مثل کادمیوم شده است که از جمله مهم‌ترین آلاینده‌های زیست محیطی به شمار می‌رود. این آزمایش به منظور مطالعه تاثیر کادمیوم و همزیستی میکوریزایی بر پارامتر‌های رشدی و فیزیولوژیکی و همچنین میزان تجمع کادمیوم در گیاه سیاهدانه (Nigella sativa L.) انجام شد. آزمایش به صورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملا تصادفی با استفاده از ۴ غلظت فلز کادمیوم (صفر، ۲۵۰، ۷۵۰‌ و ۲۵۰۰ میکرومولار به صورت کلرید کادمیوم در حضور و غیاب قارچ میکوریزا گونه‌ی  intraradices Glomus و با سه تکرار صورت گرفت. دانه‌رست‌ها در مرحله چهار برگی با کلریدکادمیوم، سه بار در هفته تیمار شدند و بعد از ۴۵ روز، برداشت گیاهان جهت سنجش پارامترهای مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی صورت گرفت. نتایج نشان داد که کادمیوم باعث کاهش معنیدار شاخص‌های رشدی گردید در حالیکه با افزایش غلظت کادمیوم مقدار پرولین و قند‌های محلول افزایش یافت. همزیستی میکوریزایی به­طور معنی‌داری باعث افزایش شاخص‌های رشدی شد. در گیاهان میکوریزایی مقدار پرولین، قندهای محلول و میزان تجمع کادمیوم به­طور معنی­داری بیشتر از گیاهان غیرمیکوریزایی بود. نتایج نشان داد که میزان کادمیوم منتقل شده از ریشه به بخش هوایی در گیاهان همزیست شده با قارچ کمتر از گیاهان غیر همزیست است. بنابراین با وجود جذب بیشتر کادمیوم در گیاهان میکوریزایی میزان انتقال به بخش هوایی کاهش یافته است. 


مژگان سپهری، داوود رحمانی ایرانشاهی، مهدی زارعی،
جلد ۶، شماره ۱۹ - ( ۱۲-۱۳۹۶ )
چکیده

قارچهای اندوفیت به عنوان یکی از مهمترین میکروارگانیسم‌های خاکزی از طریق برقراری رابطه همزیستی های با گیاهان مختلف، نقش مهمی در بهبود رشد و تغذیه معدنی گیاهان میزبان خود ایفا می نمایند. این پژوهش به بررسی اثر تیمارهای قارچ Piriformospora indica و قارچ‌های میکوریز بر شاخص‌های فسفر کارایی و افزایش تحمل گیاه گندم (.Triticum aestivum L) به تنش کمبود فسفر می‌پردازد. بدین منظورآزمایشی گلخانه ای در قالب طرح کاملاً تصادفی به صورت فاکتوریل با دو تیمار قارچی شامل قارچ P. indica (عدم تلقیح و تلقیح قارچ) و قارچهای آربوسکولارمیکوریزا (عدم تلقیح، G. Intraradices + G. mossea ,Glomus intraradices ,Glomus mossea) در شرایط کمبود فسفر در سه تکرار انجام پذیرفت. پس از گذشت ۶۰ روز از کشت گیاهان و اندازه گیری پارامترهایی نظیروزن خشک ریشه و شاخساره، میزان فسفر شاخساره و فعالیت آنزیم‌ آنتی اکسیدان گایاکول پراکسیداز شاخساره، شاخص‌های فسفر کارایی محاسبه شد. نتایج نشان داد که اثر ریزجانداران مورد مطالعه بر شاخص‌های مذکور در سطح احتمال ۵ درصد معنی‌دار بود، به طوری که در شرایط تنش کمبود فسفر، تیمار تلقیح توأم قارچ‌های G. intraradices و P. indica در افزایش پارامترهای رشد، کارایی جذب فسفر، فسفر کارایی ریشه و شاخساره و شاخص تحمل تنش، مؤثرترین تیمار میکروبی گزارش گردید. تیمار تلقیح انفرادی قارچ P. indica نسبت به سایر تیمارها به دلیل دارا بودن توان بیشتر در انتقال فسفر از ریشه به اندام هوایی، نقش مؤثری در افزایش غلظت این عنصر در بخش هوایی گیاه داشت. نتایج این پژوهش نشان می دهد که قارچهای مورد مطالعه در شرایط کمبود فسفر از طریق افزایش جذب فسفر، بهبود رشد ریشه و شاخساره گیاه و اثر افزایشی بر فعالیت آنزیم گایاکول پراکسیداز، موجب افزایش تحمل گندم به تنش کمبود فسفر می شوند. شایان ذکر است که تأثیر قارچهای مورد مطالعه بر ارقام مختلف گندم و نیز پاسخ آنتی اکسیداتیو آن‌ها به تنش کمبود فسفر ممکن است یکسان نباشد.


سجاد رحیمی، علیرضا پیرزاد، جلال جلیلیان، مهدی تاجبخش،
جلد ۶، شماره ۲۱ - ( ۸-۱۳۹۶ )
چکیده

کودهای زیستی شامل موادی هستند جامد، مایع یا نیمه جامد که حاوی یک و یا چند گونه میکروارگانیسم بوده و باعث گسترش سیستم ریشه­ای شده و موجب جذب بهتر آب و عناصر غذایی و در نتیجه رشد بیشتر گیاه می­شود. به منظور بررسی اثر تنش کمبود آب و کود فسفره زیستی و شیمیایی بر تجمع عناصر غذایی در برگ و تولید زیست­توده گیاهی همیشه بهار، یک آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوک­های کامل تصادفی با ۳ تکرار در سال ۱۳۹۳ در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه ارومیه اجرا گردید. تیمار­های آزمایش شامل آبیاری (در ۵۰% و ۸۰% ظرفیت زراعی) و نوع کود فسفره (شاهد، سوپر فسفات تریپل به میزان ۱۰۰ کیلوگرم در هکتار، باکتری­های حل کننده فسفات و گونه­های قارچ میکوریزا از جنس گلوموس (Glomus intraradices, G. mosseae, G. hoi) بودند. نتایج نشان داد که در شرایط تنش کمبود آب میزان فسفر برگ به­صورت معنی­داری در مقایسه با شرایط طبیعی کاهش یافت، همچنین تأثیر نوع کود بر درصد کلنیزاسیون ریشه، و اثر متقابل بین آبیاری و کود بر میزان پروتئین برگ و عملکرد زیستی معنی­دار بود. بیشترین افزایش کلنیزاسیون ریشه همیشه بهار نسبت به شاهد در گیاهان تیمار شده با گونه­ G. hoi مشاهده گردید. به­طور کلی در شرایط تنش کمبود آب، تولید زیست­توده کاهش یافت که می­تواند ناشی از کاهش دسترسی ریشه گیاه به عناصر غذایی در این شرایط باشد. اما عملکرد پروتئین برگ در شرایط تنش کمبود آب نسبت به شرایط طبیعی بیشتر بود.


معصومه قاسمی، مرتضی زاهدی،
جلد ۷، شماره ۲۴ - ( ۵-۱۳۹۷ )
چکیده

این مطالعه به منظور بررسی تأثیر تلقیح با قارچ میکوریزا بر واکنش ژنوتیپ‌های مختلف گیاه سورگوم (Sorghum bicolor (L.)) به تنش شوری اجرا گردید. در این تحقیق تعداد ۱۰ ژنوتیپ در دو سطح شوری صفر و ۱۰۰ میلی مولار کلرید سدیم و در دو شرایط تلقیح و عدم تلقیح با قارچ میکوریزا در آزمایش فاکتوریل در قالب طرح پایه کاملاً تصادفی در ۳ تکرار مورد ارزیابی قرار گرفتند. در این مطالعه اثر متقابل شوری، میکوریزا و ژنوتیپ بر صفات مورد بررسی معنی‌دار بود. در اثر شوری در غالب ژنوتیپ ها غلظت عناصر فسفر و پتاسیم، محتوای نسبی آب و در کلیه ژنوتیپ ها میزان آغشتگی میکوریزایی، محتوای کلروفیل و وزن خشک اندام هوایی کاهش و غلظت سدیم افزایش یافت. در بین ژنوتیپ های مورد مطالعه، در هر دو شرایط تلقیح و عدم تلقیح با قارچ میکوریزا، ژنوتیپIUA۲۸  متحمل‌ترین ژنوتیپ به تنش شوری بود. بطور کلی، تلقیح با قارچ میکوریزا موجب افزایش غلظت فسفر، پتاسیم و کلروفیل و کاهش غلظت سدیم گردید. در شرایط شور عملکرد ماده خشک در کلیه ژنوتیپ ها، به استثنای ژنوتیپMGS۵، در اثر تلقیح افزایش یافت و بیشترین میزان افزایش رشد به ژنوتیپ MGS۲ تعلق داشت. در شرایط شور افزایش نسبت پتاسیم به سدیم نقش مهمی در بهبود رشد گیاهان تلقیح شده با قارچ میکوریزا داشت. در حالی که در شرایط غیرشور، تلقیح با قارچ میکوریزا، به استثنای ژنوتیپ KGS۳۳، موجب بهبود رشد نگردید. نتایج این آزمایش نشان داد که تلقیح گیاه سورگوم با قارچ میکوریزا می تواند اثرات مخرب تنش شوری را بر رشد گیاه تعدیل نماید و تفاوت قابل ملاحظه ای از این نظر بین ژنوتیپ های این گیاه وجود دارد.


شهریار کاظمی، اسفندیار فرهمندفر، همت اله پیردشتی، مجتبی محمودی، ولی اله بابایی زاد،
جلد ۷، شماره ۲۶ - ( ۸-۱۳۹۷ )
چکیده

به­منظور بررسی کارایی همزیستی قارچ­های شبه­میکوریزا Piriformospora indica و میکوریزا Glomus mosseae بر بهبود میزان رنگیزه­های فتوسنتزی و شاخص­های فلورسانس در ذرت (رقم سینگل­کراس ۷۰۴) در سطوح مختلف آبیاری و فسفر، پژوهشی مزرعه­ای در سال ۱۳۹۴ در دو منطقه قراخیل (قائم­شهر) و بایع­کلا (نکا) به­صورت اسپلیت فاکتوریل در قالب طرح بلوک­های کامل تصادفی با سه تکرار انجام گرفت. روش­های مختلف آبیاری در سه سطح (آبیاری کامل، ۷۵ و ۵۰ درصد نیاز آبی گیاه) در کرت­های اصلی و چهار سطح تلقیح (بدون تلقیح، تلقیح با قارچ میکوریز، تلقیح با قارچ شبه­میکوریزا و تلقیح همزمان دو قارچ) به­همراه سه سطح کود فسفره (عدم مصرف، ۵۰ و ۱۰۰ درصد مورد نیاز) در کرت­های فرعی قرار گرفتند. مطابق نتایج، با اعمال تیمارهای کم­آبیاری میزان کلروفیل a، b، a+b و حداکثر کارایی کوانتومی فتوسیستم II (Fv/Fm) در مقایسه با تیمار آبیاری کامل به­طور معنی­داری در هر دو ایستگاه کاهش یافت. همچنین، نتایج این پژوهش حاکی از اثربخشی مثبت تلقیح قارچ (به­ویژه تیمار تلقیح همزمان) بر کارایی کوانتومی فتوسیستم II از طریق افزایش معنی­دار میزان فلورسانس حداکثر بود. هرچند، کارایی کوانتومی غیرفتوشیمیایی تنظیم­شده فتوسیستم II (Y(NPQ)) با اعمال تیمارهای کم­آبی افزایش یافت، اما تیمارهای تلقیح با قارچ سبب کاهش معنی­دار میزان این شاخص گردید. میزان کاهش در تیمار تلقیح همزمان از ۲۲ درصد در ایستگاه قراخیل تا حدود ۳۳ درصد در ایستگاه بایع­کلا متغیر بود. در مجموع، نتایج بیانگر کارایی مطلوب این قارچ­ها در کاهش اثرات منفی تنش کم­آبی روی میزان رنگیزه­های برگ و عملکرد کوانتومی فتوسیستم II از طریق کاهش آسیب به مراکز واکنشی فتوسیستم بود.


رئوف سید شریفی، یونس خیری زاده آروق،
جلد ۷، شماره ۲۶ - ( ۸-۱۳۹۷ )
چکیده

چکیده
به منظور مطالعه تأثیر کاربرد کودهای زیستی و روی بر عملکرد، روند تغییرات عملکرد کوانتومی، هدایت روزنه­ای و برخی صفات فیزیولوژیک تریتیکاله در شرایط قطع آبیاری، آزمایشی به ‌صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک‌های کامل تصادفی در سه تکرار در مزرعه پژوهشی دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه محقق اردبیلی در سال ۱۳۹۳ اجرا شد. فاکتورهای مورد بررسی شامل قطع آبیاری در سه سطح (آبیاری کامل به عنوان شاهد، محدودیت ملایم آبی یا قطع آبیاری در ۵۰% مرحله سنبله­دهی (Heading stage)، محدودیت شدید آبی شدید یا قطع آبیاری در ۵۰ درصد مرحله آبستنی (Booting stage))، کودهای زیستی در چهار سطح (عدم کاربرد کود زیستی، کاربرد میکوریز، کاربرد توأم باکتری­های محرک رشد سودوموناس پوتیدا استرین ۱۸۶ و ازتوباکتر کروکوکوم استرین ۵، کاربرد توأم میکوریز و باکتری­های محرک رشد) و محلول پاشی با نانواکسید روی در چهار سطح (عدم مصرف، مصرف ۳/۰، ۶/۰ و ۹/۰ گرم در لیتر) بودند. نتایج نشان داد که در شرایط قطع آبیاری کارایی فتوشیمیایی فتوسیستمII  (Fv/Fm)، شاخص کلروفیل، هدایت روزنه­ای، محتوای نسبی آب و عملکرد دانه کاهش یافت. در حالی­ که هدایت الکتریکی و پروتئین دانه افزایش یافت. مقایسه میانگین­ها نشان داد بالاترین عملکرد، کارایی فتوشیمیایی فتوسیستم II، هدایت روزنه­ای، محتوای نسبی آب و شاخص کلروفیل در حالت کاربرد توأم باکتری­های محرک رشد و میکوریز، محلول پاشی ۹/۰ گرم در لیتر نانواکسید روی و آبیاری کامل به دست آمد. بیشترین پروتئین دانه در شرایط کاربرد توأم باکتری­های محرک رشد و میکوریز، محلول پاشی ۹/۰ گرم در لیتر نانواکسید روی و آبیاری تا ۵۰% مرحله آبستنی به دست آمد. بیش­ترین عملکرد دانه (۲۶/۶۶۳ گرم در مترمربع) در آبیاری کامل، کاربرد توأم باکتری­های محرک رشد و میکوریزی و محلول پاشی ۹/۰ گرم در لیتر نانواکسید روی و کم­ترین آن (۴۶/۱۹۸ گرم در مترمربع) در آبیاری تا ۵۰ درصد مرحله آبستنی، عدم کاربرد کودهای زیستی و عدم محلول پاشی به دست آمد. اعمال محدودیت آبی در مراحل ۵۰% سنبله­دهی و آبستنی، عملکرد دانه را به ترتیب ۲۲ و ۴۲ درصد کاهش داد و استفاده توأم کودهای زیستی و نانواکسید روی به ترتیب ۵۲ و ۵۳ درصد از این کاهش عملکرد را جبران کرد. به نظر می­رسد کاربرد کودهای زیستی و محلول پاشی با نانواکسید روی به دلیل بهبود برخی صفات فیزیولوژیک مانند کارایی فتوشیمیایی فتوسیستمII  ( )، شاخص کلروفیل، هدایت روزنه­ای و محتوای نسبی آب می­تواند برای سودمندی تولید تریتیکاله تحت شرایط قطع آبیاری توصیه شود.
 
 


رامین رستمی، ماشااله دانشور، احمد اسماعیلی، مرتضی زاهدی،
جلد ۸، شماره ۳۰ - ( ۳-۱۳۹۸ )
چکیده

یک آزمایش گلدانی به منظور مطالعه اثر قارچ میکوریزا آربوسکولار (Glomus intraradices) بر رشد، غلظت کادمیم و فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی (سوپر اکسید دیسموتاز (SOD) و کاتالاز (CAT)) در آفتابگردان و گلرنگ در چهار سطح کادمیم (۰، ۵/۲، ۵ و ۲۵ میلی‌گرم بر کیلوگرم خاک) به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار در شرایط گلخانه اجرا شد. در این تحقیق با افزایش سطح کادمیم خاک، وزن خشک ریشه و اندام هوایی هر دو گیاه و فعالیت آنزیم CAT در گلرنگ کاهش یافت. در حالی که، غلظت کادمیم در ریشه و اندام هوایی، فعالیت SOD<span style="font-family:;" new="" b="" roman";"="" calibri;="" roman";="" "times="" lotus";=""> در هر دو گیاه و فعالیت CAT در آفتابگردان افزایش یافت. در اثر تلقیح میکوریزا، وزن خشک ریشه و اندام هوایی، غلظت کادمیم در اندام هوایی آفتابگردان و فعالیت CAT در گلرنگ در مقایسه با گیاهان غیر میکوریزایی افزایش ولی غلظت کادمیم ریشه، فعالیت SOD در گیاهان میکوریزایی هر دو گیاه و فعالیت CAT در آفتابگردان کاهش یافت. نتایج نشان داد که تلقیح قارچ میکوریزا می تواند از طریق افزایش تولید زیست توده و تغییر فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان باعث بهبود تحمل این گیاهان در برابر سمیت کادمیم و بهبود گیاه جذبی (Phytoextration) آن توسط آفتابگردان از خاک های آلوده گردد.


سیده زهره صادری، پروانه ابریشم چی، علی گنجعلی، طیبه رجبیان،
جلد ۹، شماره ۳۸ - ( ۶-۱۳۹۹ )
چکیده

افزایش تقاضا برای استفاده از گیاهان دارویی، اهمیت دستیابی به روش‌های موثر جهت توسعه کشت و تولید این گیاهان را بیش از پیش افزایش داده است. همزیستی گیاهان دارویی با میکوریز آربوسکولار می‌تواند با تأثیر بر متابولیسم گیاه، الگوی تولید و تجمع متابولیت‌های ثانویه را تغییر دهد. بادرنجبویه، گیاه دارویی مهمی از خانواده نعناعیان است که از قرون وسطی برای درمان بیماری‌های مختلف استفاده می‌شود. در این مطالعه، تأثیر همزیستی بادرنجبویه با میکوریزهای Glomus mosseae و Glomus intraradices بر رشد، محتوای ترکیبات فنلی و فعالیت برخی آنزیم‌های دخیل در سنتز این ترکیبات بررسی شد. بذرهای بادرنجبویه در خاک حاوی مایه تلقیح قارچ کاشته شدند. بعد از پنج ماه رشد در محیط کنترل شده، علاوه بر شاخص‌های رشد، محتوای فنل، فلاونوئید، اسیدهای فنلی و آنتوسیانین کل و مقدار رزمارینیک اسید، سالویانولیک اسید B و کافئیک اسید، هم‌چنین فعالیت آنزیم‌های فنیل‌آلانین آمونیالیاز و تیروزین آمینوترانسفراز مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج نشان داد بادرنجبویه همزیستی موفقیت آمیزی با گونه‌‌های قارچی دارد، هم‌چنین بیشترین درصد ریشه‌های آلوده به میکوریز و بهبود رشد در گیاهان همزیست با G. mosseae مشاهده شد. گیاهان همزیست نسبت به گیاهان شاهد از نظر محتوای پلی‌فنل‌ها و فعالیت آنزیم‌های مورد بررسی افزایش چشمگیری را نشان دادند. براساس نتایج این مطالعه، به‌کارگیری میکوریز در کنار پیشبرد رشد گیاه، می‌تواند هم‌راستا با افزایش فعالیت آنزیم‌های مسئول سنتز پلی‌فنل‌ها، موجب بهبود محتوای این ترکیبات شود. این نتایج اهمیت همزیستی میکوریزایی را در ارتقای ارزش غذایی و دارویی بادرنجبویه تأیید می‌کنند

فرامرز یقینی، رئوف سید شریفی، سعید خماری، معرفت قاسمی،
جلد ۹، شماره ۳۹ - ( ۱۰-۱۳۹۹ )
چکیده

به­منظور بررسی تاثیر آبیاری تکمیلی و تلقیح بذر با کودهای زیستی بر عملکرد و برخی صفات فیزیولوژیک گندم دیم رقم رصد، آزمایش فاکتوریلی در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در ایستگاه تحقیقات جهاد کشاورزی اردبیل در سال ۱۳۹۵ اجرا شد. فاکتورهای آزمایشی شامل آبیاری تکمیلی در سه سطح، یک آبیاری در مرحله چکمه­ای شدن (I۱)، یک آبیاری در مرحله سنبله­دهی (I۲) و عدم آبیاری یا کشت دیم (I۳) و کودهای زیستی در چهار سطح بدون کاربرد کودهای زیستی به عنوان شاهد (B۱)، تلقیح بذر با آزوسپریلیوم (B۲)، کاربرد میکوریزا (B۳)، کاربرد توام میکوریز و آزوسپریلیوم (B۴) بودند. مقایسه میانگین­ها نشان داد که انجام یک آبیاری در مرحله چکمه­ای شدن و سنبله دهی و کاربرد توام میکوریز با آزوسپریلیوم، عملکرد دانه را به­ ترتیب ۲۷/۳۵ و ۹/۲۸ درصد در مقایسه با عدم کاربرد کوهای زیستی تحت شرایط دیم افزایش داد. کاربرد توام آزوسپریلیوم و میکوریز و یک آبیاری در مرحله چکمه­ای شدن، فلورسانس حداکثر (Fm)، فلورسانس متغیر (Fv)، شاخص کلروفیل و محتوای نسبی آب برگ پرچم را در مقایسه با عدم کاربرد کودهای زیستی تحت شرایط دیم افزایش داد. شرایط دیم موجب افزایش هدایت الکتریکی و فلورسانس حداقل (F۰) شد.
 


فرشته محمدحسنی جور، علی احمدی مقدم،
جلد ۱۰، شماره ۴۲ - ( ۳-۱۴۰۰ )
چکیده

در پژوهش حاضر، به منظور بررسی و اثبات نقش مثبت و احتمالی همزیستی اکتومیکوریزی گیاه پسته رقم فندقی با قارچ Agaricus bisporus در مقاومت به غلظت های متفاوت از فلز منگنز ، آزمایشی به حالت فاکتوریل در قالب طرح  کاملا تصادفی با پنج سطح فلز منگنز( ۰، ۲۰۰، ۴۰۰، ۶۰۰ و ۸۰۰ میکرولیتر) و دو سطح تلقیح و عدم تلقیح با این قارچ، در سه تکرار اجرا گردید و تاثیر این همزیستی بر پاسخ آنتی‌اکسیدانی گیاه، پراکسیداسیون لیپیدی، درصد آغشتگی ریشه ها و میزان تجمع فلزی در اندام هوایی و ریشه‌های گیاهان میکوریزی وغیرمیکوریزی مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس نتایج، تحت شرایط تنش فلز سنگین منگنز، افزایش فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدان و کاهش میزان پراکسیداسیون لیپیدی در گیاهان میکوریزی در مقایسه با گیاهان غیرمیکوریزی مشاهده شد. کاهش محتوای آسکوربات و گلوتاتیون و کاهش معنی دار درصد آغشتگی ریشه‌ها نیز با افزایش غلظت فلز سنگین مشاهده شد. میزان  فلز منگنز منتقل شده از ریشه به بخش هوایی در گیاهان همزیست شده با قارچ کمتر از گیاهان غیرهمزیست بود. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که قارچ میکوریزی Agaricus bisporus به لحاظ بهبود سیستم دفاعی آنتی اکسیدان و ممانعت از انتقال فلز سنگین به بخش هوایی،  خطرات ناشی از تنش فلزات سنگین بر رشد گیاه پسته را تعدیل می‌نماید.
 
معصومه قاسمی، مرتضی زاهدی،
جلد ۱۰، شماره ۴۴ - ( ۴-۱۴۰۰ )
چکیده

یک آزمایش گلدانی به منظور ارزیابی تأثیر تلقیح گیاهان با گونه‌های مختلف قارچ میکوریزا (Funneliformis mosseae,
Rhizophagus irregularis, Claroideoglomus. claroideum, Cl. etanicatum, Glomus versiform, G. fasciculatum, G. caledonium  وG. geosporum ) بر صفات مرتبط با رشد دو رقم کنجد (یکتا و ناز تک شاخه) در فضای باز مجاور گلخانه‌های علمی-پژوهشی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان بصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار اجرا گردید. در این آزمایش برهمکنش میکوریزا و رقم بر میزان آغشتگی میکوریزایی، غلظت فسفر، پتاسیم، آهن، روی، کلروفیل، کارتنوئید، کربوهیدرات‌های محلول و وزن خشک اندام هوایی معنی‌دار بود. بیشترین میزان آغشتگی میکوریزایی برای هر دو رقم در تلقیح با گونه قارچ Cl. claroideum بدست آمد. در اثر تلقیح گیاهان غلظت فسفر، پتاسیم، آهن و روی در غالب موارد افزایش یافت. بیشترین میزان افزایش غلظت فسفر (۷۲%)، آهن (۱۲۶%) و روی (%۵۴) به ترتیب به گیاهان تلقیح شده رقم یکتا با گونه‌های قارچG.fasciculatum ، Cl.claroideum و G.geosporum ولی بیشترین میزان افزایش غلظت پتاسیم (۳۸%) به گیاهان تلقیح شده رقم ناز تک شاخه با گونه‌های قارچG.fasciculatum ، Cl.etanicatum و F. mosseaeبدون تفاوت معنی‌دار با یکدیگر تعلق داشت. تلقیح گیاهان با میکوریزا بسته به نوع رقم و گونه قارچ موجب افزایش و یا کاهش محتوای کلروفیل، کارتنوئید، قندهای محلول و وزن خشک اندام هوایی گردید. وزن خشک اندام هوایی در رقم یکتا تلقیح شده با گونه هایR. irregularis وF. mosseae  به ترتیب ۲۰ و ۲۳ درصد و در رقم ناز تک شاخه تلقیح شده با گونه‌هایG. fasciculatum  و Cl. clarodium به ترتیب ۱۷ و ۴۱ درصد افزایش نشان داد و بر این اساس، این چهار گونه مؤثرترین گونه‌های قارچ میکوریزا در همزیستی با ارقام کنجد شناخته شدند.

 
مریم جانبازی رودسری، حمیدرضا دورودیان، ناصر محمدیان روشن، سید مصطفی صادقی، مجید عاشوری،
جلد ۱۲، شماره ۵۳ - ( ۳-۱۴۰۲ )
چکیده

بادام زمینی غنی از پروتئین و انرژی بوده و در اکثر کشورها جهت تأمین نیازهای غذایی استفاده می­شود. در این مطالعه تأثیر گچ، کمپوست زباله جامد شهری و میکوریزا بر ویژگی­های دانه و فعالیت کاتالاز و پراکسیداز بادام زمینی طی دو سال زراعی در قالب طرح اسپلیت پلات فاکتوریل مورد بررسی قرار گرفت. در سال زراعی اول، بیشترین تعداد غلاف (۳۳/۱۲۱ عدد در بوته)، طول دانه (۰۷/۲۲ میلی­متر)، وزن هزار دانه (۹۲/۱۱۷ گرم)، تعداد دانه (۳۳/۱۵۶ عدد در بوته) و عملکرد دانه (۲/۱۳۷۴۶ کیلوگرم در هکتار) به­ترتیب با وجود میکروریزا و عدم کاربرد گچ و کمپوست، کاربرد ۱۵۰ کیلوگرم در هکتار گچ با وجود میکوریزا و بدون کاربرد کمپوست، بدون وجود میکوریزا و کاربرد شش تن در هکتار کمپوست و با وجود میکوریزا، بدون کاربرد گچ و استفاده از چهار تن در هکتار کمپوست بدست آمد. در سال زراعی دوم، بیشترین فعالیت کاتالاز و پراکسیداز (۱۸/۳۶ و ۲۶/۹۲ واحد در میلی­گرم پروتئین)، مقدار کلسیم و آهن دانه (۴۵/۷ و ۵۷/۸۸ میلی­گرم در کیلوگرم)، درصد روغن (۷۶/۵۴ درصد) و درصد پروتئین (۶۲/۲۷ درصد) به­ترتیب با وجود میکوریزا، کاربرد ۱۵۰ کیلوگرم در هکتار گچ و هشت تن در هکتار کمپوست، با وجود میکوریزا و عدم کاربرد گچ و افزودن هشت تن در هکتار کمپوست، عدم کاربرد گچ، با وجود میکوریزا و کاربرد چهار تن در هکتار کمپوست و با وجود میکوریزا و کاربرد ۱۵۰ کیلوگرم در هکتار گچ و دو تن در هکتار کمپوست بدست آمد. در این مطالعه استفاده همزمان از کمپوست زباله جامد شهری و میکوریزا پیشنهاد می­شود.
سمیه نقدی، زهره طغرانگار، الهه وطن خواه، ستاره امانی فر، مهناز وفادار،
جلد ۱۲، شماره ۵۴ - ( ۴-۱۴۰۲ )
چکیده

گیاه سنبل‌الطیب یکی از مهم‌ترین گیاهان دارویی شناخته­شده در دنیا و بومی اروپا و آسیا است که از گذشته‌های دور در طب سنتی مورد توجه و استفاده بشر بوده است. در این مطالعه به‌منظور ارزیابی اثر کلنیزاسیون قارچ Funneliformis mosseae و تنش کم‌آبی بر برخی ویژگی­ها از‌ جمله شاخص‌های رشد، تنظیم اسمزی و جذب فسفر سنبل‌الطیب، آزمایشی به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار به‌مدت دو ماه انجام شد. فاکتورهای آزمایشی شامل دو سطح قارچ (بدون تلقیح (شاهد) و تلقیح­شده) و سه سطح تنش خشکی (%۹۰-۱۰۰ (شاهد)،۷۰-۶۰% و ۵۰-۴۰% ظرفیت ‌زراعی (FC)) بود. نتایج نشان داد تنش کم‌آبی به‌طور معنی‌داری زیست‌توده، محتوای نسبی آب برگ و غلظت فسفر بخش هوایی و زیرزمینی را در هر دو سطح FC۶۰-۷۰% و FC۴۰-۵۰% و محتوای کلروفیل‌ها را در سطح FC۴۰-۵۰% کاهش داد. در این تحقیق شاخص‌های رشدی، محتوای کلروفیل‌ها و غلظت فسفر در اثر کلنیزاسیون F. mosseae در هر دو سطح تنش افزایش یافتند. بررسی‌های بیوشیمیایی نیز نشان داد که محتوای قند‌های محلول، پروتئین و مالون ‌دی‌آلدهید (MDA) بخش هوایی و زیرزمینی سنبل‌الطیب به‌طور معنی‌داری تحت تنش خشکی افزایش یافتند. تلقیح میکوریزی با گیاه سنبل‌الطیب سبب افزایش پروتئین بخش هوایی در سطح FC۶۰-۷۰% و برعکس کاهش محتوای قند‌های محلول و MDA بخش هوایی و زیرزمینی و پروتئین بخش زیرزمینی در هر دو سطح FC۶۰-۷۰% و FC۴۰-۵۰% در مقایسه با گیاهان بدون تلقیح شد. درمجموع کلنیزاسیون گیاه سنبل‌الطیب با قارچ F. mosseae با تعدیل اثر تنش خشکی می‌تواند روش مناسب و کارآمدی در کاهش اثرات مخرب تنش خشکی در گیاه همزیست باشد.

شهرام شاهمارزاده، رئوف سید شریفی،
جلد ۱۳، شماره ۶۲ - ( ۷-۱۴۰۳ )
چکیده


به منظور بررسی تأثیر قارچ میکوریز و اسید هیومیک بر محتوای اسمولیت­های سازگار، هدایت روزنه­ای، فعالیت آنزیم­های آنتی­اکسیدانی و برخی صفات گندم نان در شرایط محدودیت آبی، آزمایشی به­صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک­های کاملاً تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه محقق اردبیلی با سه تکرار در سال زراعی ۱۳۹۸-۱۳۹۷ اجرا شد. عامل‌های مورد بررسی شامل آبیاری در سه سطح (آبیاری کامل، قطع آبیاری در ۵۰ درصد مراحل آبستنی و خوشه­دهی به­ترتیب به­عنوان محدودیت شدید و ملایم آبی معادل با کد ۴۳ و ۵۵ مقیاس HCBB) و کاربرد قارچ میکوریز و اسید هیومیک در هشت سطح (کاربرد میکوریز intraradiceslomus G، میکوریز mosseae .G، کاربرد توأم دو قارچ، کاربرد اسید هیومیک، کاربرد میکوریز intraradices .G با اسید هیومیک، کاربرد mosseae .G با اسید هیومیک، کاربرد همزمان دو قارچ و اسید هیومیک، عدم کاربرد میکوریز و اسید هیومیک به­عنوان شاهد) بود. مقایسه میانگین­ها نشان داد که کاربرد توأم دو قارچ با اسید هیومیک، هدایت روزنه­ایی و محتوای نسبی آب را (به­ترتیب ۶۰ و ۱/۴۷ درصد) نسبت به عدم کاربرد میکوریز و اسید هیومیک افزایش داد. همچنین محدودیت شدید آبی، فعالیت آنزیم­های کاتالاز، پراکسیداز و پلی­فنل اکسیداز را همراه با عملکرد دانه در مقایسه با عدم کرت­های تلقیح نشده بدون کاربرد اسید هیومیک، به­ترتیب ۳۸، ۴/۲۵، ۸۳ و ۲۴ درصد در همین سطح از آبیاری افزایش داد.



صفحه ۱ از ۲    
اولین
قبلی
۱
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فرآیند و کارکرد گیاهی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Plant Process and Function

Designed & Developed by : Yektaweb