جستجو در مقالات منتشر شده


۹ نتیجه برای محرک رشد

سيد محمدرضا احتشامی، زهرا امین‌دلدار،
جلد ۱، شماره ۲ - ( ۱۰-۱۳۹۱ )
چکیده

چکیده: به منظور بررسی تأثیر سویه‌های مختلف سودوموناس بر کارائی جذب عناصر غذائی و عملکرد برنج، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی در ۴ تکرار در سال زراعی ۸۹-۱۳۸۸ در مزرعه پژوهشی موسسه‌ تحقیقات برنج کشور در رشت به اجرا درآمد. عامل رقم در ۲ سطح (هاشمی و خزر) و تلقیح بذر با باکتری Pesuodomonas fluorescens در هشت سطح (سویه های ۹۳، ۱۰۳، ۱۳۶، ۴، ۱۶۸، ۱۶۹ و ۱۷۷ به همراه شاهد (بدون باکتری)) در نظر گرفته شدند. صفت‌های مورد مطالعه عبارت بودند از: کارایی مصرف نیتروژن، کارایی مصرف فسفر، کارایی مصرف پتاسیم، شاخص برداشت فسفر، کارایی بازیافت ظاهری نیتروژن و فسفر، کارایی فیزیولوژیک نیتروژن و فسفر، کارایی زراعی نیتروژن و فسفر، عملکرد و اجزای عملکرد (تعداد دانه در خوشه، تعداد خوشه در بوته و وزن هزار دانه). در این آزمایش اثر باکتری بر اکثر صفت‌های مورد مطالعه معنی‌دار بود. نتایج آزمایش نشان‌دهنده تأثیر باکتری‌ها بر روی رقم بود، به طوری‌که در اکثر ویژگی‌های مورد مطالعه، رقم خزر نسبت به رقم هاشمی واکنش بهتری نشان داد. بین سویه‌های مختلف باکتری، تیمار تلقیح بذر با سویه ۱۶۸ نسبت به بقیه سویه‌ها اثر معنی‌داری بر صفت‌های مورد ارزیابی داشت. یافته‌های این تحقیق نشان داد که باکتری‌های محرک رشد به دلیل تأثیر بر افزایش رشد و جذب عناصر غذایی به‌ویژه فسفر و نیز افزایش حلالیت یون‌ها از طریق افزایش فعالیت آنزیم‌ها و افزایش تولید هورمون‌های رشد می‌توانند منجر به افزایش عملکرد گیاه شوند.
رئوف سید شریفی، حسین کمری،
جلد ۴، شماره ۱۳ - ( ۷-۱۳۹۴ )
چکیده

کاربرد باکتری های افزاینده رشد و محلول پاشی با نانواکسید روی روشی مناسب و ارزان برای افزایش عملکرد تریتیکاله است. در این راستا به منظور بررسی تأثیر نانو اکسید روی و تلقیح بذر با باکتری‌های افزاینده رشد بر میزان مشارکت انتقال مجدد ماده خشک و ذخایر ساقه در عملکرد دانه، محتوای کلروفیل، هدایت روزنه‌ای و برخی شاخص‌های فیزیولوژیک تریتیکاله، آزمایشی با سه تکرار در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه محقق اردبیلی به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک‌های کامل تصادفی در سال ۱۳۹۲ اجرا گردید. فاکتورهای مورد بررسی شامل محلول‌ پاشی با نانو اکسید روی در پنج سطح (عدم محلول ‌پاشی به عنوان شاهد، ۲۵/۰، ۵/۰، ۷۵/۰ و ۱ گرم در لیتر) و چهار سطح تلقیح بذر شامل عدم تلقیح بذر با باکتری به‌ عنوان شاهد، تلقیح بذر با ازتوباکتر کروکوکوم استرین ۵، آزوسپریلیوم لیپوفروم استرین OFو سودوموناس پوتیدا استرین۹ بودند. بیش‌ترین مشارکت انتقال مجدد ماده خشک و ذخایر ساقه در عملکرد دانه در عدم تلقیح بذر با باکتری‌ها و عدم محلول پاشی نانو اکسید روی به دست آمد. مقایسه میانگین‌ها نشان داد که بالاترین عملکرد و اجزای عملکرد، محتوای کلروفیل و هدایت روزنه‌ای، بیوماس کل و سرعت رشد محصول در تلقیح بذر با آزوسپریلیوم و ازتوباکتر × محلول‌پاشی یک گرم در لیتر نانو اکسید روی و کم‌ترین آن‌ها در حالت عدم تلقیح بذر با باکتری‌های افزاینده رشد × عدم محلول‌ پاشی با نانو اکسید روی به دست آمد. از این رو به منظور افزایش عملکرد دانه، محتوای کلروفیل، هدایت روزنه‌ای و برخی شاخص‌های فیزیولوژیک نظیر زیست توده کل و سرعت رشد محصول می‌توان پیشنهاد کرد که تلقیح بذر تریتیکاله با ازتوباکتر و آزوسپریلیوم × محلول پاشی یک گرم در لیتر نانو اکسید روی به کار برده شود.
رئوف سید شریفی، یونس خیری زاده آروق،
جلد ۷، شماره ۲۶ - ( ۸-۱۳۹۷ )
چکیده

چکیده
به منظور مطالعه تأثیر کاربرد کودهای زیستی و روی بر عملکرد، روند تغییرات عملکرد کوانتومی، هدایت روزنه­ای و برخی صفات فیزیولوژیک تریتیکاله در شرایط قطع آبیاری، آزمایشی به ‌صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک‌های کامل تصادفی در سه تکرار در مزرعه پژوهشی دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه محقق اردبیلی در سال ۱۳۹۳ اجرا شد. فاکتورهای مورد بررسی شامل قطع آبیاری در سه سطح (آبیاری کامل به عنوان شاهد، محدودیت ملایم آبی یا قطع آبیاری در ۵۰% مرحله سنبله­دهی (Heading stage)، محدودیت شدید آبی شدید یا قطع آبیاری در ۵۰ درصد مرحله آبستنی (Booting stage))، کودهای زیستی در چهار سطح (عدم کاربرد کود زیستی، کاربرد میکوریز، کاربرد توأم باکتری­های محرک رشد سودوموناس پوتیدا استرین ۱۸۶ و ازتوباکتر کروکوکوم استرین ۵، کاربرد توأم میکوریز و باکتری­های محرک رشد) و محلول پاشی با نانواکسید روی در چهار سطح (عدم مصرف، مصرف ۳/۰، ۶/۰ و ۹/۰ گرم در لیتر) بودند. نتایج نشان داد که در شرایط قطع آبیاری کارایی فتوشیمیایی فتوسیستمII  (Fv/Fm)، شاخص کلروفیل، هدایت روزنه­ای، محتوای نسبی آب و عملکرد دانه کاهش یافت. در حالی­ که هدایت الکتریکی و پروتئین دانه افزایش یافت. مقایسه میانگین­ها نشان داد بالاترین عملکرد، کارایی فتوشیمیایی فتوسیستم II، هدایت روزنه­ای، محتوای نسبی آب و شاخص کلروفیل در حالت کاربرد توأم باکتری­های محرک رشد و میکوریز، محلول پاشی ۹/۰ گرم در لیتر نانواکسید روی و آبیاری کامل به دست آمد. بیشترین پروتئین دانه در شرایط کاربرد توأم باکتری­های محرک رشد و میکوریز، محلول پاشی ۹/۰ گرم در لیتر نانواکسید روی و آبیاری تا ۵۰% مرحله آبستنی به دست آمد. بیش­ترین عملکرد دانه (۲۶/۶۶۳ گرم در مترمربع) در آبیاری کامل، کاربرد توأم باکتری­های محرک رشد و میکوریزی و محلول پاشی ۹/۰ گرم در لیتر نانواکسید روی و کم­ترین آن (۴۶/۱۹۸ گرم در مترمربع) در آبیاری تا ۵۰ درصد مرحله آبستنی، عدم کاربرد کودهای زیستی و عدم محلول پاشی به دست آمد. اعمال محدودیت آبی در مراحل ۵۰% سنبله­دهی و آبستنی، عملکرد دانه را به ترتیب ۲۲ و ۴۲ درصد کاهش داد و استفاده توأم کودهای زیستی و نانواکسید روی به ترتیب ۵۲ و ۵۳ درصد از این کاهش عملکرد را جبران کرد. به نظر می­رسد کاربرد کودهای زیستی و محلول پاشی با نانواکسید روی به دلیل بهبود برخی صفات فیزیولوژیک مانند کارایی فتوشیمیایی فتوسیستمII  ( )، شاخص کلروفیل، هدایت روزنه­ای و محتوای نسبی آب می­تواند برای سودمندی تولید تریتیکاله تحت شرایط قطع آبیاری توصیه شود.
 
 


رئوف سید شریفی، رضا سید شریفی،
جلد ۸، شماره ۲۹ - ( ۲-۱۳۹۸ )
چکیده

      به منظور بررسی اثر مصرف کودهای زیستی بر عملکرد کمی و کیفی، محتوای پرولین و فعالیت برخی آنزیم های آنتی اکسیدانی آفتابگردان روغنی  (Helianthus annuus L.) رقم یوروفلور در سطوح مختلف قطع آبیاری، آزمایش فاکتوریلی در قالب طرح پایه بلوک­های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه پژوهشی دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه محقق اردبیلی در سال زراعی ۱۳۹۴ اجرا گردید. تیمارهای مورد بررسی شامل مصرف کودهای زیستی در چهار سطح )میکوریز از نوع Glomus mosseae، ازتوباکتر کروکوکوم استرین ۵، کاربرد توام میکوریز و ازتوباکتر، شاهد یا عدم استفاده از کودهای زیستی( و سه سطح آبیاری ­)آبیاری کامل به­عنوان شاهد، قطع آبیاری در مرحله ۵۰ درصد گلدهی و قطع آبیاری در مرحله ۵۰ درصد پر شدن دانه( بودند. نتایج نشان داد که حداکثر کارایی فتوشیمیایی فتوسیستم دو (Fv/Fm) (۶۴/۰) در شرایط آبیاری کامل و کاربرد توام میکوریز و ازتوباکتر به‌دست آمد. مقایسه میانگین­ها نشان داد که حداکثر محتوای پرولین، فعالیت آانزیم­های انتی اکسیدانی مانند کاتالاز، پراکسیداز و پلی فنل اکسیداز درشرایط قطع آبیاری در مرحله ۵۰ درصد گلدهی و کاربرد توام میکوریز و ازتوباکتر به­دست آمد. بیشترین درصد روغن (۳۳/۴۳ درصد) و محتوای کلروفیل در شرایط آبیاری کامل به­دست آمد. در حالی که بالاترین قندهای محلول در شرایط قطع آبیاری در مرحله ۵۰ درصد گلدهی به­دست آمد. کاربرد توام کودهای زیستی محتوای کلروفیل، قندهای محلول و درصد روغن را در مقایسه با عدم کاربرد آنها به ترتیب ۱۶/۳۰ ،۲۳/۳۳ و ۲۵/۹ درصد افزایش داد. آبیاری کامل محتوای کلروفیل و درصد روغن را در مقایسه با قطع آبیاری در مرحله ۵۰ درصد گلدهی به ترتیب ۴۲ و ۸۵/۱۶ درصد افزایش داد. بیشترین عملکرد دانه (۵/۲۷۴۳ کیلوگرم در هکتار) در کاربرد توام کودهای زیستی و آبیاری کامل به دست آمد و کمترین آن (۵/۱۶۹۶ کیلوگرم در هکتار) به قطع آبیاری در ۵۰ درصد مراحل گلدهی و بدون کاربرد کودهای زیستی تعلق داشت. تحت شرایط قطع آبیاری در ۵۰ درصد مراحل گلدهی و پر شدن دانه و بدون کاربرد کودهای زیستی (میکوریز و ازتوباکتر)، عملکرد دانه نسبت به آبیاری کامل ۵۴/۲۴ و ۶۰ درصد کاهش یافت. تحت شرایط قطع آبیاری در ۵۰ درصد مراحل گلدهی و پر شدن دانه، کاربرد توام میکوریز و ازتوباکتر عملکرد دانه را به ترتیب ۳/۱۳ و ۵۲/۲۳ درصد در مقایسه با عدم کاربرد انها در همان سطح از قطع آییاری افزایش داد. بر اساس نتایج آزمایش حاضر به نظر می­رسد که کاربرد توام ازتوباکتر و میکوریز می­تواند به عنوان یک راهکار مناسب برای بهبود عملکرد دانه افتابگردان تحت شرایط قطع آبیاری باشد.
 


حامد عالی پور، علی نیکبخت، نعمت الله اعتمادی، فرهاد رجالی، محسن سلیمانی،
جلد ۸، شماره ۳۲ - ( ۷-۱۳۹۸ )
چکیده

                    درختان موجود در فضای سبز همواره به علت‌های مختلف شادابی خود را از دست داده و دچار زوال و یا خشکیدگی می‌شوند. ازجمله عواملی که می‌تواند بر زوال درختان تأثیر بگذارد می‌توان به تنش خشکی اشاره کرد. این مطالعه به­منظور بررسی تأثیر تلقیح با قارچ­های میکوریزا (Rhizophagus irregularis وFunneliformis mosseae  و ترکیب دو گونه) و باکتری محرک رشد Pseudomonas flourescens بر واکنش گیاه سرو نقره‌ای به تنش کم‌آبیاری به­صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه کاملاً تصادفی در ۳ تکرار اجرا گردید. در این مطالعه برهمکنش قارچ، باکتری و کم‌آبیاری بر غلظت فسفر و آهن، درصد نشت یونی، محتوای پرولین و وزن خشک اندام هوایی معنی‌دار بود. در اثر کم‌آبیاری در غالب تیمارها میزان آغشتگی میکوریزایی (۳۹%)، غلظت عناصر فسفر (۳۳%)، پتاسیم (۱۶%) و آهن (۲۵%)، محتوای نسبی آب (%۲۵)، محتوای کلروفیل (۷۶%)، ارتفاع (۲۹%)، وزن خشک اندام هوایی (۴۱%) و شادابی (۳۵%) نهال  سرو نقره‌ای کاهش و درصد نشت یونی (۳۶%) و محتوای پرولین (۱۲۲%) افزایش یافت. به‌طورکلی، تلقیح با قارچ میکوریزا موجب افزایش غلظت فسفر و آهن، محتوای نسبی آب، محتوای کلروفیل، ارتفاع، وزن خشک اندام هوایی و کاهش نشت یونی و محتوای پرولین و به دنبال آن بهبود وضعیت ظاهری و شادابی گیاه گردید. حضور باکتری سودوموناس به‌تنهایی نقش چندانی در بهبود رشد گیاهان در شرایط تنش آبی نداشت، اما در تعامل با قارچ میکوریزا اثرات مثبت آن نمایان شد. نتایج این آزمایش نشان داد که تلقیح گیاه سرو نقره‌ای با قارچ میکوریزا به همراه استفاده از باکتری سودوموناس فلورسنس می­تواند اثر مثبتی بر بقای این گیاه در شرایط تنش آبی داشته باشد.
اصغر مصلح آرانی، علیرضا امینی حاج آباد، سمیه قاسمی، محمد هادی راد،
جلد ۱۰، شماره ۴۵ - ( ۹-۱۴۰۰ )
چکیده

شوری از جمله مهمترین تنش­های غیر­زیستی کاهنده رشد و نمو گندم است. کاهش اثرات شوری به کمک باکتری­های ریزوسفری محرک رشد به­عنوان یک راهکار سازگار با محیط­زیست مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. در تحقیق حاضر، برخی واکنش­های فیزیولوژیک گندم رقم نارین به باکتری محرک رشد مقاوم به شوری جدا شده از ریزوسفر گیاهان آتریپلکس (Torr.) S. Watson) Atriplex lentiformisشور گزLedeb)  (Tamarix ramosissima، اشنان (Seidlitzia rosmarinus Ehrenb. ex Bois) و سنبله نمکی ( (Moq.) Botsch. Halostachys belangeriana) در شرایط شور بررسی گردید. گندم رقم نارین پس از تلقیح با باکتری­های شناسایی شده (Bacillus safensis، B. pumilus و Zhihengliuella halotolerans) در گلدان کشت و با آب آبیاری با شوری ۲/۰ دسی­زیمنس بر متر به­عنوان شاهد و شوری­ ۴، ۸ و ۱۶ دسی­زیمنس بر متر آبیاری گردید. نتایج نشان داد که باکتری­های شناسایی شده دارای توان تولید اکسین، سیدروفور، سیانید هیدروژن، ۱- آمینـو سـیکلوپروپان -۱- کربوکـسیلیک اسید دآمینازACC)  دآمیناز) و توان انحلال فسفات بودند. با افزایش شوری، محتوای کلروفیل در تمام تیمارها نسبت به شاهد کاهش یافت. استفاده از باکتری­ها، باعث افزایش ۵/۲۱ تا ۳/۹۴، ۶ تا ۱۷۵ و ۱۷ تا ۳۴ درصدی به ترتیب در میزان کلروفیل a، b و کل در بین تیمارهای شوری شد. افزایش ۱۳ تا ۱۳۶ درصد پرولین، ۱۱ تا ۵/۹۲ درصدی فنل کل، ۵/۱۲ تا ۹۰ درصدی مهارکنندگی رادیکالهای آزاد و ۵/۷ تا ۵/۱۷ درصدی قندهای محلول در بین تیمارهای شوری تلقیح شده با باکتری­ها نسبت به شاهد بدون باکتری دیده شد. بهبود شرایط فیزیولویک گیاه تحت تاثیر اثر مثبت باکتری­ها در نهایت باعث افزایش زیست­توده گیاه شد که در این میان نقش باکتری B. safensis بیشتر از دو باکتری دیگر بود. نتایج این مطالعه نشان داد که باکتری­های محرک رشد گیاهان مرتعی شور­پسند می­توانند در بهبود شاخص­های رشد گیاه گندم در شرایط تنش شوری نقش داشته باشند.


رضا رحیمی، فرزاد پاک نژاد، مهدی صادقی شعاع، محمد نبی ایلکایی، مهدی رضایی،
جلد ۱۱، شماره ۴۷ - ( ۱۱-۱۴۰۱ )
چکیده

استفاده از باکتریهای محرک رشد باعث افزایش رشد رویشی شده و به همراه آن مصرف به موقع و با غلظت مناسب کند کننده رشد می‌تواند در تسهیم مواد پرورده به بخش‌های هوایی و ریشه نقش داشته باشد و در نتیجه باعث بهبود تحمل به کم آبی شود. به این منظور در این پژوهش واکنش گندم تحت شرایط رژیم آبیاری همراه با مصرف باکتری‌های محرک رشد و کاربرد کندکننده رشد پاکلوبوترازول مورد بررسی قرار گرفت. این پژوهش به صورت فاکتوریل اسپلیت پلات در قالب طرح پایه بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار در دو منطقه قم و همدان انجام شد. فاکتور اول شامل میزان آبیاری با سه سطح و فاکتور دوم شامل محلول‌پاشی پاکلوبوترازول در سه سطح (محلول‌پاشی صفر، ۵۰ و ۱۰۰ پی پی ام) و فاکتور سوم شامل باکتری‌های محرک رشد در پنج سطح (عدم مصرف، مایکوباکتریوم، ازتوباکتر و آزوسپریلیوم و تلفیق سه باکتری) بودند. طبق نتایج جدول تجزیه واریانس اثرات اصلی بر صفات عملکرد دانه، پارامترهای فلورسانس کلروفیل، محتوای رطوبت نسبی برگ پرچم، میزان کلروفیل برگ پرچم و فعالیت روبیسکو معنی‌دار شد. نتایج نشان دادند اثر متقابل رژیم آبیاری در پاکلوبوترازول بر عملکرد دانه معنی‌دار شد، به صورتی که در سطح آبیاری سوم، استفاده از پاکلوبوترازول با غلظت ۱۰۰ پی پی ام باعث افزایش عملکرد دانه شد. اثر متقابل رژیم آبیاری در پاکلوبوترازول بر صفت فعالیت روبیسکو معنی‌دار شد بدین ترتیب که در سطح اول رژیم آبیاری اختلاف معنی‌داری بین سطوح پاکلوبوترازول مشاهده نشد، اما در سطح دوم و سوم رژیم آبیاری بیشترین مقدار روبیسکو به فاکتور غلظت ۱۰۰ پی پی ام پاکلوبوترازول به ترتیب با ۶۳/۳۷ و ۲۷/۲۹ واحد تعلق داشت و کمترین میزان صفت به فاکتور شاهد بود.
مهراب یادگاری،
جلد ۱۳، شماره ۶۲ - ( ۷-۱۴۰۳ )
چکیده

آویشن باغی (Thymus vulgaris L.) گیاهی دارویی مهم از تیره نعناع (Lamiaceae) است که مصارف متعددی در صنایع غذایی و دارویی دارد. پژوهش حاضر جهت بررسی اثر محلول­پاشی محرک‌های نانوذرات دی­اکسید تیتانیوم و متیل جاسمونات بر خصوصیات مورفوفیزیولوژیکی و اسانس این گیاه در دو سال زراعی ۱۴۰۰-۱۴۰۱ و ۱۴۰۱-۱۴۰۲ در قالب دو آزمایش مستقل بر پایه طرح بلوک­های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرکرد انجام شد. محلول‌پاشی با نانو­ذرات دی­اکسید تیتانیوم (صفر، ۱۰۰، ۲۰۰ و ۳۰۰ میلی­گرم در لیتر) و سطوح متیل جاسمونات (صفر، ۵/۰، ۱ و ۲ میلی­مولار) هر چهار ‌روز یک بار پس از مرحله ۱۰-۱۲ برگی در سه نوبت صورت گرفت. ۱۰۰۰ گرم از ساختار هوایی در هر تکرار با آب ترکیب گردیده و اسانس‌گیری به روش تقطیر با بخار آب توسط دستگاه کلونجر و شناسایی ترکیبات اسانس توسط کروماتوگرافی گازی صورت گرفت. در دو سال انجام این پژوهش بیشترین مقادیر وزن خشک (۸/۳۶۲ -۵/۳۶۵ گرم در مترمربع)، اسانس (۹۵/۰-۹۷/۰ درصد) و کلروفیل کل (۶۹/۱-۷۱/۱ میلی‌گرم در وزن خشک) متعلق به تیمار متیل جاسمونات (۱ میلی­مولار) بود که هم‌گروه با تیمار نانوذرات دی­اکسید تیتانیوم (۱۰۰ میلی­گرم در لیتر) قرار گرفت. چهار ترکیب کارواکرول، پارا-سیمن، گاما-ترپینن و تیمیل استات از دسته مونوترپن‌های حلقوی در تیمارهای مختلف بیش از ۶۲ درصد از ترکیبات اسانس را به خود اختصاص دادند. متیل جاسمونات (۱ میلی­مولار) با افزایش ۴۰ درصدی، مقدار اسانس را از ۶۹/۰ به ۹۷/۰ درصد افزایش داد. با توجه به نتایج دو ساله تحقیق حاضر، محلول‌پاشی متیل جاسمونات با غلظت ۱ میلی­مولار جهت بهبود خصوصیات کمی و کیفی اسانس گیاه آویشن باغی در مناطق مشابه پیشنهاد می‌گردد.
مجتبی یزدانی، غلامعباس اکبری، رئوف سید شریفی،
جلد ۱۳، شماره ۶۳ - ( ۱۰-۱۴۰۳ )
چکیده

به­منظور بررسی تأثیر نیتروژن و کودهای زیستی بر روند تغییرات اجزای فلورسانس کلروفیل، عملکرد دانه و برخی صفات گندم بهاره رقم چمران، آزمایشی به‌­صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک‌های کاملاً تصادفی در سه تکرار در مزرعه پژوهشی دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه محقق اردبیلی در سال زراعی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ اجرا شد. فاکتورهای آزمایشی کاربرد کودهای زیستی در هشت سطح (شاهد، ازتوباکتر، میکوریزا Glomus moseae، میکوریزا Glomus intradices، میکوریزا Glomus moseae با ازتوباکتر، میکوریزا intraradices Glomus با ازتوباکتر، میکوریزا Glomus moseae با intraradices Glomus، میکوریزا Glomus moseae با intraradices Glomus به همراه ازتوباکتر) و مقادیر کود نیتروژن در سه سطح (شاهد، کاربرد ۱۰۰ و ۲۰۰ کیلوگرم اوره در هکتار) را شامل می­شدند. نتایج نشان داد که کاربرد ازتوباکتر به­همراه میکوریزا موسه‌آ و اینترا با ۲۰۰ کیلوگرم اوره در هکتار، از کم‌ترین هدایت الکتریکی و فلورسانس برخوردار بود. کاربرد کودهای زیستی (ازتوباکتر با میکوریزا موسه‌آ و اینترا) با ۲۰۰ کیلوگرم اوره در هکتار، شاخص کلروفیل (۳۱/۵۶ درصد)، محتوای نسبی آب (۰۳/۶۳ درصد)، فلورسانس متغیر (۸۶/۱۰۱ درصد)، فلورسانس حداکثر (۵/۳۸ درصد)، عملکرد کوانتومی (۷۷/۴۵ درصد) و عملکرد دانه (۶۸/۳۶ درصد) را در مقایسه با شاهد (عدم کاربرد نیتروژن و کودهای زیستی) افزایش داد. بیش‌ترین کارآیی مصرف کود در کاربرد ۱۰۰ کیلوگرم اوره در هکتار مشاهده شد. بر اساس نتایج این بررسی، کاربرد کودهای زیستی (ازتوباکتر و میکوریزا) و ۲۰۰ کیلوگرم اوره با بهبود اجزای فلورسانس کلروفیل و برخی صفات فیزیولوژیک مانند هدایت الکتریکی و محتوای نسبی آب، عملکرد دانه گندم را ۶/۳۶ درصد در مقایسه با شاهد (عدم کاربرد نیتروژن و کودهای زیستی) افزایش داد.

صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فرآیند و کارکرد گیاهی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Plant Process and Function

Designed & Developed by : Yektaweb