۱۵ نتیجه برای محتوای نسبی آب
زهرا توحیدی نژاد، حسن فرح بخش، علی اکبر مقصودی مود،
جلد ۵، شماره ۱۶ - ( ۴-۱۳۹۵ )
چکیده
برای بررسی تأثیر اسید سالیسیلیک (صفر، ۱۰، ۱۵ و ۲۰ میکرو مولار) بر برخی صفات فیزیولوژیک شنبلیله (Trigonella foenum-graecum L.) تحت تنش خشکی (۰، ۳- و ۶- بار) ، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سال زراعی ۱۳۹۱ در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه شهید باهنر کرمان انجام شد. نتایج نشان داد که تنش خشکی میزان نشت یونی، پرولین و قندهای احیا کننده را به طور معنی داری افزایش داد اما سبب کاهش معنی دار سایر صفات(محتوای نسبی آب، شاخص پایداری غشاء، کلروفیل های a ، b ، a+b و کاروتنوئید) شد. افزایش سطح اسید سالیسلیک توانست اثر تنش خشکی را بر صفات ذکر شده به جزء پرولین و قندهای احیاء کننده کاهش دهد و منجر به افزایش میزان محتوای نسبی آب، شاخص پایداری غشاء، کلروفیل های a ، b ، a+b و کاروتنوئید و کاهش نشت یونی، در شرایط تنش خشکی شد. همچنین اثر متقابل بر روی همه ی صفات به جزء پرولین و قندهای احیا معنی دار گشت، که بیانگر پاسخ نسبتاً متفاوت اسید سالیسیلیک در سطوح تنش مختلف می باشد. بنابراین تیمار با سالیسیلیک اسید تحت شرایط تنش می تواند در کاهش و تعدیل اثرات تنش نقش داشته باشد.
اسماعیل رضائی چیانه، موسی جمالی، علیرضا پیرزاد، سمیرا توفیق،
جلد ۵، شماره ۱۷ - ( ۶-۱۳۹۵ )
چکیده
همزیستی قارچ مایکوریزا با ریشه گیاهان از طریق بهبود جذب آب و عناصر غذایی میتواند در کاهش اثرات منفی تنش شوری موثر باشد. به منظور بررسی تأثیر قارچ مایکوریزا بر برخی از صفات مورفوفیزیولوژیکی و عملکرد گیاه مرزه آزمایشی گلدانی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه پیام نور آذربایجان غربی- شهرستان نقده در سال ۱۳۹۲ اجرا شد. عامل اول شامل سه سطح شوری صفر (شاهد)، ۷۵ و ۱۵۰ میلی مولار کلرید سدیم و عامل دوم گونه قارچ مایکوریزا در هفت سطح شامل گونهGlmus versiforme ،G. mosseae، intraradices G.، caledonium G.،clarum G. ، Acaulospora langula و شاهد (بدون قارچ) بود. با افزایش سطوح شوری غلظت کلروفیل a، طول و قطر ساقه به طور معنیداری کاهش یافتند. بیشترین غلظت کلروفیلa ، طول و قطر ساقه مربوط به کاربرد مایکوریزا گونه G. versiforme بود که تفاوت معنیداری با گیاهان همزیست با سایر گونهها نشان نداد. اثر متقابل مایکوریزا و سطح شوری روی تعداد برگ، وزن خشک کل، کلرفیل b، کلروفیل کل، پرولین و محتوای نسبی آب برگ RWC)) معنیدار بود. بیشترین وزن خشک گیاه مربوط به کاربرد گونه مایکوریزاG. intraradices در غلظت صفر میلی مولار شوری بود. بیشترین میزان کلروفیل b و کلروفیل کل مربوط به تلقیح با گونه G. intradices در غلظت ۷۵ میلی مولار بر متر شوری به دست آمد. بیشترین محتوای نسبی آب برگ (۶/۸۷ درصد) مربوط به گیاهان تلقیح شده با گونهG. caledonium در غلظت ۷۵ میلی مولار شوری، و بیشترین میزان پرولین (۶۱/۴ میلیگرم بر گرم) از گونه G. mosseae در غلظت ۷۵ میلیمولار شوری به دست آمدند. نتایج به طور کلی نمایانگر بهبود شرایط مورفوفیزیولوژیکی و عملکرد گیاه مرزه تحت شرایط شوری در اثر همزیستی با قارچ مایکوریزا میباشد.
سیاوش صفری، جواد عرفانی مقدم، محمد جواد زارع،
جلد ۶، شماره ۲۱ - ( ۸-۱۳۹۶ )
چکیده
در بین تنشهای غیر زنده، شوری خاک یکی از مهمترین فاکتورهای تاثیر گذار بر رشد و تولید محصول در سراسر جهان است. در این پژوهش، اثر اسید سالیسیلیک بر پارامترهای مورفو-فیزیولوژیک و بیوشیمیایی دانهالهای گردو تحت تنش شوری بررسی شد. آزمایش به صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی با دو فاکتور اسید سالیسیلیک (صفر، ۱، ۲ و ۳ میلیمولار) و NaCl (صفر، ۵۰، ۱۰۰ و ۱۵۰ میلیمولار) در سه تکرار انجام شد و دانهالهای گردو ۶۰ روز بعد از اعمال شوری مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد تفاوت معنیداری در بین تیمارها برای صفات بررسی شده وجود دارد. نتایج نشان داد افزایش غلظت شوری باعث کاهش برخی پارامترهای رشدی مانند تعداد برگ، سطح برگ، تعداد شاخه فرعی و ارتفاع ساقه گردید. همچنین شوری باعث کاهش رنگدانههای کلروفیل و محتوای نسبی آب برگ شد اما مقدار نشت یونی، مالوندیآلدئید و پرولین در مقایسه با شاهد افزایش یافت. نتایج کاربرد سالیسیلیک اسید نشان داد غلظت یک میلیمولار این ماده موجب افزایش مقاومت دانهالهای گردو به تنش شوری میشود. همچنین اثرات متقابل شوری و اسید سالیسیلیک بر مقدار کاروتنوئید، محتوای آب نسبی برگ، نشت یونی، مالوندیآلدئید و مقدار پرولین معنیدار گردید. نتایج کلی آزمایش نشان داد کاربرد اسید سالیسیلیک با غلظت یک میلیمولار باعث کاهش تخریب بافت در دوره تنش شوری میگردد و به عنوان تیماری مناسب باعث حفظ دانهال گردو شده است.
معصومه قاسمی، مرتضی زاهدی،
جلد ۷، شماره ۲۴ - ( ۵-۱۳۹۷ )
چکیده
این مطالعه به منظور بررسی تأثیر تلقیح با قارچ میکوریزا بر واکنش ژنوتیپهای مختلف گیاه سورگوم (Sorghum bicolor (L.)) به تنش شوری اجرا گردید. در این تحقیق تعداد ۱۰ ژنوتیپ در دو سطح شوری صفر و ۱۰۰ میلی مولار کلرید سدیم و در دو شرایط تلقیح و عدم تلقیح با قارچ میکوریزا در آزمایش فاکتوریل در قالب طرح پایه کاملاً تصادفی در ۳ تکرار مورد ارزیابی قرار گرفتند. در این مطالعه اثر متقابل شوری، میکوریزا و ژنوتیپ بر صفات مورد بررسی معنیدار بود. در اثر شوری در غالب ژنوتیپ ها غلظت عناصر فسفر و پتاسیم، محتوای نسبی آب و در کلیه ژنوتیپ ها میزان آغشتگی میکوریزایی، محتوای کلروفیل و وزن خشک اندام هوایی کاهش و غلظت سدیم افزایش یافت. در بین ژنوتیپ های مورد مطالعه، در هر دو شرایط تلقیح و عدم تلقیح با قارچ میکوریزا، ژنوتیپIUA۲۸ متحملترین ژنوتیپ به تنش شوری بود. بطور کلی، تلقیح با قارچ میکوریزا موجب افزایش غلظت فسفر، پتاسیم و کلروفیل و کاهش غلظت سدیم گردید. در شرایط شور عملکرد ماده خشک در کلیه ژنوتیپ ها، به استثنای ژنوتیپMGS۵، در اثر تلقیح افزایش یافت و بیشترین میزان افزایش رشد به ژنوتیپ MGS۲ تعلق داشت. در شرایط شور افزایش نسبت پتاسیم به سدیم نقش مهمی در بهبود رشد گیاهان تلقیح شده با قارچ میکوریزا داشت. در حالی که در شرایط غیرشور، تلقیح با قارچ میکوریزا، به استثنای ژنوتیپ KGS۳۳، موجب بهبود رشد نگردید. نتایج این آزمایش نشان داد که تلقیح گیاه سورگوم با قارچ میکوریزا می تواند اثرات مخرب تنش شوری را بر رشد گیاه تعدیل نماید و تفاوت قابل ملاحظه ای از این نظر بین ژنوتیپ های این گیاه وجود دارد.
محمد رضا سرافراز اردکانی،
جلد ۸، شماره ۲۹ - ( ۲-۱۳۹۸ )
چکیده
برهمکنش هورمونها نقش مهمی در تعادل گیاه با محیط بویژه در مواجهه با تنشها در هر دو مرحله رویشی و زایشی بازی میکند. بدین منظور آزمایشی به صورت برهمکنش تیمارهای انفرادی و مضاعف هورمونهای کینتین و ۲۴-اپیبراسینولید با دو سطح آبیاری به صورت اعمال ظرفیتهای زراعی ۱۰۰% (کنترل) و ۵۰% (تنش خشکی) از شروع مرحله گرده افشانی در سه رقم گندم متحمل (پیشتاز)، نیمهمتحمل (سبلان) و حساس (گاسپارد) به خشکی به صورت یک آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با ۴ تکرار در گلخانه طراحی شد. سپس میزان وزن تر و خشک و محتوای نسبی آب، آبسیزیک اسید، پراکسید هیدروژن و مالوندیآلدهید و فعالیت آنزیمهای سوپراکسید دیسموتاز، آسکوربات پراکسیداز و کاتالاز برگهای پرچم در مرحله بعد از گردهافشانی بررسی و مقایسه شدند. طی بروز خشکی، میزان وزن تر و خشک و محتوای نسبی آب، بویژه در رقم گاسپارد، کاهش معنیداری یافت. تحت تنش خشکی سطح آبسیزیکاسید درونی بویژه در رقم مقاوم افزایش نشان داد. ۲۴-اپیبراسینولید موثرترین تیمار در افزایش وزن تر و خشک، بازیابی محتوای نسبی آب و افزایش سطح درونی آبسیزیکاسید برگ پرچم طی بروز خشکی، بویژه در رقم متحمل بود. تنش خشکی به صورت معنیداری سبب افزایش بیشتر فعالیت آنزیمهای سوپراکسید دیسموتاز، آسکورباتپراکسیداز و کاتالاز در رقم پیشتاز نسبت به ارقام گاسپارد و سبلان شد. در مقابل، تجمع کمتر مقدار پراکسید هیدروژن و مالوندیآلدهید نیز در رقم متحمل نسبت به دو رقم نیمهمتحمل و حساس مشاهده شد. علیرغم اینکه تیمار انفرادی ۲۴-اپیبراسینولید موثرترین تیمار در افزایش فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان مورد بررسی بود، ترکیب کینتین و ۲۴-اپیبراسینولید باعث بیشترین کاهش شاخصهای تنش اکسیداتیو گردید. در یک نتیجهگیری کلی، رقم پیشتاز نسبت به ارقام سبلان و گاسپارد منفعت بیشتری از تیمارهای هورمونی در جهت افزایش کارایی آنتیاکسیدانی طی بروز تنش خشکی جست.
زهرا ضیایی، مریم دهستانی اردکانی، مصطفی شیرمردی، محمد حسین عظیمی،
جلد ۹، شماره ۳۸ - ( ۶-۱۳۹۹ )
چکیده
زنبق (Iris spp.) یکی از گیاهان زینتی و دارویی مهم از خانواده زنبق میباشد. تحقیق حاضر باهدف بررسی قارچ مایکوریزا بر برخی خصوصیات مورفوفیزیولوژیک سه ژنوتیپ زنبق آلمانی تحت تنش شوری صورت گرفت. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار اجرا گردید. تیمارها شامل چهار سطح شوری (۱، ۴، ۸، ۱۲ دسیزیمنس بر متر)، سه سطح قارچ مایکوریزا (صفر، ۱۵ و ۲۵ گرم در کیلوگرم) و سه ژنوتیپ زنبق اصلاحشده (OPRC-۱۲۲، OPRC-۱۲۵، OPRC-S۵۴) بودند. با افزایش سطح شوری، وزن خشک برگ، کلروفیل a، b، کلروفیل کل و غلظت پتاسیم برگ بهطور معنیداری کاهش و میزان پروتئین، فعالیتآنزیم کاتالاز و غلظت سدیم برگ افزایش یافت. در ژنوتیپ OPRC-۱۲۲ شوری ۸ دسیزیمنس بر متر، استفاده از ۱۵ گرم در کیلوگرم قارچ مایکوریزا، منجر به افزایش معنیدار (۲۱/۰ میلیگرم در گرم) کلروفیل a در مقایسه با شاهد و تیمار ۲۵ گرم در کیلوگرم قارچ مایکوریزا گردید. همچنین در ژنوتیپ مذکور، در شوری ۸ دسیزیمنس بر متر، استفاده از ۱۵ گرم در کیلوگرم قارچ مایکوریزا در مقایسه با شاهد و ۲۵ گرم در کیلوگرم قارچ مایکوریزا، کلروفیل b را بهطور معنیداری افزایش داد. کاربرد از ۱۵ و ۲۵ گرم در کیلوگرم قارچ در شوری ۸ دسیزیمنس بر متر توانست میزان سدیم را در ژنوتیپ OPRC-۱۲۲ بهترتیب ۷۱/۲۹ و ۵۰/۳۵ درصد نسبت به شاهد کاهش دهد. کاربرد ۲۵ گرم در کیلوگرم قارچ مایکوریزا در شوری ۱۲ دسیزیمنس بر متر در ژنوتیپ OPRC-۱۲۵ میزان پتاسیم برگ را ۶۱/۱۲ درصد نسبت به شاهد افزایش داد. بهطور کلی، به نظر میرسد که از میان سه ژنوتیپ مورد بررسی، ژنوتیپ OPRC-۱۲۲ مقاومت بیشتری به تنش نشان داده و تیمارهای قارچی در هر سه ژنوتیپ بهتر از شاهد توانستند تحملبه شوری گیاه را افزایش دهند.
فرامرز یقینی، رئوف سید شریفی، سعید خماری، معرفت قاسمی،
جلد ۹، شماره ۳۹ - ( ۱۰-۱۳۹۹ )
چکیده
بهمنظور بررسی تاثیر آبیاری تکمیلی و تلقیح بذر با کودهای زیستی بر عملکرد و برخی صفات فیزیولوژیک گندم دیم رقم رصد، آزمایش فاکتوریلی در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در ایستگاه تحقیقات جهاد کشاورزی اردبیل در سال ۱۳۹۵ اجرا شد. فاکتورهای آزمایشی شامل آبیاری تکمیلی در سه سطح، یک آبیاری در مرحله چکمهای شدن (I۱)، یک آبیاری در مرحله سنبلهدهی (I۲) و عدم آبیاری یا کشت دیم (I۳) و کودهای زیستی در چهار سطح بدون کاربرد کودهای زیستی به عنوان شاهد (B۱)، تلقیح بذر با آزوسپریلیوم (B۲)، کاربرد میکوریزا (B۳)، کاربرد توام میکوریز و آزوسپریلیوم (B۴) بودند. مقایسه میانگینها نشان داد که انجام یک آبیاری در مرحله چکمهای شدن و سنبله دهی و کاربرد توام میکوریز با آزوسپریلیوم، عملکرد دانه را به ترتیب ۲۷/۳۵ و ۹/۲۸ درصد در مقایسه با عدم کاربرد کوهای زیستی تحت شرایط دیم افزایش داد. کاربرد توام آزوسپریلیوم و میکوریز و یک آبیاری در مرحله چکمهای شدن، فلورسانس حداکثر (Fm)، فلورسانس متغیر (Fv)، شاخص کلروفیل و محتوای نسبی آب برگ پرچم را در مقایسه با عدم کاربرد کودهای زیستی تحت شرایط دیم افزایش داد. شرایط دیم موجب افزایش هدایت الکتریکی و فلورسانس حداقل (F۰) شد.
فرهاد بیرانوند، بهمن زاهدی، عبدالحسین رضایی نژاد،
جلد ۱۱، شماره ۴۷ - ( ۱۱-۱۴۰۱ )
چکیده
با توجه به تغییرات آبوهوایی، کمبود منابع آبی و همچنین اهمیتی که کشت گیاهان زینتی در فضای سبز دارد، برای مدیریت بهتر آب و افزایش تحمل به تنش خشکی، آزمایش حاضر با هدف بررسی تأثیر محلولپاشی سلنیوم در کاهش اثرات منفی کمآبی بر برخی ویژگیهای مورفوفیزیولوژیکی و بیوشیمیایی گیاه سلوی زینتی انجام شد. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه سطح رژیم آبیاری (تخلیه پس از ۱۰ (شاهد)، ۲۰ و ۳۰ درصد رطوبت از حد ظرفیت زراعی) و چهار سطح سلنات سدیم (صفر، ۵/۰، ۱ و ۵/۱ میکرومولار) در شرایط گلخانهای انجام شد. نتایج آزمایش نشان داد سطوح رژیم آبیاری پس از تخلیه ۲۰ و ۳۰ درصد از حد ظرفیت زراعی باعث کاهش ارتفاع گیاه، سطح برگ، محتوای نسبی آب برگ و افزایش نشت الکترولیت و غلظت مالون دیآلدئید شد. کاربرد سلنیوم در غلظتهای ۵/۰ و ۱ میکرومولار، فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدانی از جمله کاتالاز، آسکوربات پراکسیداز، پراکسیداز و محتوای نسبی آب برگ و غلظت رنگدانههای فتوسنتزی را افزایش و در مقابل غلظت مالون دیآلدئید و نشت یونی را کاهش داد. با این وجود سلنیوم در غلظت ۵/۱ میکرومولار تأثیر منفی بر ویژگیهای ذکر شده داشت. بهطورکلی، نتایج دادهها نشان داد که کمبود آب تأثیر منفی روی رشدونمو گیاهان سلوی زینتی دارد. سلنیوم در رژیمهای مختلف آبیاری در غلظتهای پایین باعث بهبود رشد رویشی و زایشی گیاهان سلوی زینتی شد اما در غلظتهای بالاتر تأثیر منفی بر پارامترهای مذکور داشت.
ریحانه عمواقایی، مینا مجیدی، صادق فرهادیان،
جلد ۱۱، شماره ۴۸ - ( ۳-۱۴۰۱ )
چکیده
در مناطق خشـک و نیمـهخشـک ماننـد ایـران، شوری آب و خاک تهدیدی مهم برای رشد گیاهان و کشاورزی محسـوب میشود. ثابت شده است که نانوذرات دیاکسید تیتانیوم به رشد گیاهان کمک میکند و تحمل تنش در گیاهان را افزایش میدهد. بنابراین، در پژوهش حاضر، آزمایشی گلدانی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه سطح شوری (صفر، ۵۰، ۱۰۰ میلیگرم در لیتر سدیمکلرید) و پنج سطح محلولپاشی نانوذرات دیاکسید تیتانیوم (صفر، ۱۰، ۲۰، ۴۰، ۸۰ میلیگرم در لیتر) انجام شد. نتایج نشان داد که با افزایش غلظت نمک، وزن تر و خشک گیاه، میزان کلروفیل a, bو محتوای نسبی آب گیاه بطور معنیداری کاهش یافت، اما محتوای مالون دیآلدئید، کاروتنوئیدها، پرولین و فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدانیSOD و APXافزایش یافت. محلولپاشی نانوذرات دیاکسید تیتانیوم در غلظتهای مناسب (اغلب ۲۰ و ۴۰ میلیگرم در لیتر) رشد را بهبود داد و باعث افزایش میزان کلروفیل a, b، کاروتنوئید، محتوای نسبی آب، میزان پرولین و فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدانیSOD و APX شد و میزان پراکسیداسیون لیپیدی غشاها را کاهش داد. اثر کاربرد ۸۰ میلیگرم در لیتر نانوذرات دیاکسید تیتانیوم بر پارامترهای رشد و محتوای رنگیزههای فتوسنتزی کمتر از اثر غلظت ۲۰ و ۴۰ میلیگرم بر لیتر نانوذرات بود و میزان پراکسیداسیون لیپیدی غشاها را تحت هر دو شرایط شور و غیرشور افزایش داد. در مجموع میتوان گفت که غلظت مناسب نانوذرات دیاکسید تیتانیوم از طریق افزایش پرولین و تحریک سیستم آنتیاکسیدانی باعث حفاظت گیاه در برابر تنش اسمزی و اکسیداتیو ناشی از تنش شوری شده است.
یاسر خندانی، منصور غلامی، حسن ساریخانی، عبدالکریم چهرگانی راد،
جلد ۱۱، شماره ۵۱ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده
خشکی بهعنوان مهمترین تنش محیطی، رشدونمو گیاهان را بهشدت مختل و تولید و عملکرد را بیش از هر عامل محیطی دیگری محدود میکند. بررسی تأثیر تنش خشکی بر برخی ویژگیهای رویشی و فیزیولوژیک گیاه ممکن است ابزاری برای درک تحمل به خشکی فراهم کند. بهمنظور بررسی تحمل به تنش خشکی ۲۰ رقم انگور ایرانی و خارجی، پژوهشی گلدانی با سه تکرار شامل ۱۵ رقم انگور ایرانی رشه، بیدانه سفید، بیدانه قرمز، یاقوتی، فخری، خلیلی سفید، قزل اوزوم، عسگری، گزندایی، گچی امجگی، تبرزه قرمز، تبرزه سفید، لعل، حسینی و شیرازی و پنج رقم خارجی بلک سیدلس، فلیم سیدلس، پرلت، روبی سیدلس و ترکمن چهار اجرا شد. ارقام انگور ایرانی و خارجی یکساله ریشهدار تحت دو تیمار ۹۰ (شاهد) و ۵۰ (تنش خشکی) درصد نیاز آبی قرار گرفتند. براساس تجزیه واریانس دادهها، پس از سه ماه اعمال تنش خشکی، برهمکنش اثر تیمارهای تنش خشکی و رقم برای ویژگیهای تعداد برگ، سطح برگ، طول شاخه سال جاری، طول میانگره، طول ریشه، حجم ریشه، وزن تر ریشه و نشت یونی معنیدار بود ولی برای ویژگیهای قطر ساقه، وزن خشک ریشه و محتوای نسبی آب معنیدار نبود. بهطورکلی، با وجود افزایش میزان کلروفیل a،b ، کل و کاروتنوئید در برخی از ارقام، این ویژگیها بهترتیب به میزان ۴۳/۲۹، ۴۷/۲۰، ۴۷/۲۷ و ۱۵/۲۲ درصد در شرایط تنش خشکی، کاهش پیدا کردند. ویژگیهای فیزیولوژیک مانند فتوسنتز، تعرق، هدایت روزنهای و دیاکسید کربن زیر روزنهای نیز بهصورت معنیداری تحت تأثیر تنش خشکی قرار گرفتند و تنش خشکی ۵۰ درصد نیاز آبی باعث کاهش ۱۱/۳۹، ۳۶/۴۲، ۹۸/۵۴ و ۳۳/۳۰ درصدی آنها گردید. ارقام رشه، خلیلی سفید، یاقوتی و لعل تحمل خوبی در مواجه با شرایط تنش خشکی از خود نشان دادند ولی ارقام فخری، شیرازی، بیدانه سفید، گزندایی و گچی امجگی به تنش خشکی حساس بودند.
رحمان یوسفی، محمود اثنی عشری،
جلد ۱۲، شماره ۵۳ - ( ۳-۱۴۰۲ )
چکیده
سیلیسیم یکی از عناصر غذایی مفید برای اکثر گیاهان محسوب میشود. سیلیسیم باعث افزایش تولید و کیفیت محصول شده و نقش مهمی در مقاومت گیاه در برابر تنشهای محیطی دارد. با پیشرفت علم و تولید عناصر در مقیاس نانو، کاربرد آنها در صنایع مختلف و از جمله کشاورزی مطرح شده است. این پژوهش به صورت یک آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار و چهار گیاه در هر تکرار اجرا گردید. ذرات دیاکسید سیلیسیم در دو مقیاس میکرو و نانو در غلظتهای صفر، ۲۰، ۴۰، ۶۰ و ۸۰ میلیگرم در لیتر و به دو روش محلولپاشی برگی و محلولدهی ریشهای در دو مرحله (مرحله اول در زمان ۵-۴ برگی و مرحله دوم دو هفته پس از پایان اعمال تیمار مرحله اول) روی گیاهان توتفرنگی اعمال شدند. محتوای رطوبت نسبی برگ، کربوهیدرات برگ و میوه، نیترات برگ و میوه، کلروفیل (a، b، کل)، کاروتنوئیدها و فعالیت آنزیمهای کاتالاز و پراکسیداز اندازهگیری شدند. نتایج نشان داد که تیمارها اثر معنیداری بر محتوای رطوبت نسبی برگ و نیترات میوه نداشتند، ولی کاربرد سیلیسیم کربوهیدرات محلول برگ و میوه و نیز نیترات کل برگ را به طور معنیداری افزایش داد. سیلیسیم به خصوص در مقیاس نانو سبب افزایش معنیدار کلروفیلهای a، b و کل گردید، ولی بر میزان کاروتنوئیدها تأثیر معنیداری نداشت. کاربرد سیلیسیم باعث افزایش معنیدار فعالیت آنزیم کاتالاز گردید، ولی بر فعالیت آنزیم پراکسیداز تأثیر معنیدار نداشت. در کل کاربرد نانوسیلیسیم در مقایسه با میکروسیلیسیم و شاهد اثرات مثبت بهتری روی صفات فیزیولوژیکی گیاه توتفرنگی داشت. بهطورکلی جهت تولید گلخانهای توتفرنگی در بستر کشت بدون خاک، غلظت ۶۰ میلیگرم در لیتر نانوسیلیسیم بهصورت محلولدهی ریشهای قابل توصیه است.
کلثوم ارشان، داود صمصامپور، حسین پاسالاری،
جلد ۱۲، شماره ۵۶ - ( ۸-۱۴۰۲ )
چکیده
شوری تنش عمدهای است که کشتوکار گیاهان را محدود میکند. سدیم نیتروپروساید (SNP) یک ترکیب رهاکننده نیتریک اکسید است که بهعنوان یک آنتیاکسیدان مؤثر در کاهش تنش اکسیداتیو در گیاهان نقش دارد. هدف از مطالعه حاضر کاهش اثر تنش شوری توسط سدیم نیتروپروساید بر شاخص محتوای نسبی آب برگ، سبزینگی گیاه، فلورسانس کلروفیل و برخی ترکیبات مهم مواد مؤثره گیاه نعناع فلفلی است. ریزومهای چهار سانتیمتری نعناع فلفلی از مزرعه تحقیقاتی پاکان گیاه شیراز تهیه شد. آزمایش در سال ۱۴۰۰ در گلخانه دانشگاه هرمزگان به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام شد. در این پژوهش، اثر SNP با غلظتهای صفر، ۱/۰ و ۲/۰ میلیمولار بر پارامترهای محتوای نسبی آب برگ، سبزینگی گیاه، فلورسانس کلروفیل و ترکیبات مؤثره مهم گیاه نعناع فلفلی تحت تنش شوری (با غلظتهای صفر، ۲۵، ۵۰، ۷۵ و ۱۰۰ میلیمولار کلرید سدیم) مورد ارزیابی قرار گرفت. برای تهیه عصاره متانولی از روش خیساندن استفاده شد و جهت ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻰ ﺗﺮﻛیبات ﻣﻮﺟﻮد در عصاره از دﺳﺘﮕﺎه کروماتوگرافی گازی متصل به طیفسنج جرمی (GC/MS) ﻣﺪل Agilent ۶۸۹۰ ﺑﺎ ﺳﺘﻮن HP - ۵ استفاده شد. دادههای حاصل با نرمافزار اکسل ۲۰۱۳ مورد بررسی آماری و میانگین مقادیر با آزمون LSD در سطح معنیداری ۵ درصد مقایسه شد (۰۵/۰> P) و خوشهبندی با استفاده از نرمافزار SAS (نسخه ۱/۹) انجام شد. نتایج نشان داد اثر برهمکنش سدیم نیتروپروساید و شوری بر محتوای نسبی آب برگ، سبزینگی گیاه و فلورسانس کلروفیل در سطح احتمال یک درصد معنیدار بود. نتایج مقایسه میانگین نشان داد که در سطوح شوری ۱۰۰ میلیمولار، کاربرد سدیم نیتروپروساید ۲/۰ میلیمولار بهمیزان ۷۸/۲۹ و ۷۰/۱۴ درصد سبزینگی گیاه و فلورسانس کلروفیل نعناع فلفلی را افزایش داد. بسیاری از ترکیبات تشکیلدهنده مواد مؤثره از جمله منتول با افزایش شدت تنش شوری کاهش یافتند؛ این درحالی است که بیشترین مقدار منتول (۲۰/۱۴) در تیمار شوری ۱۰۰ میلیمولار با کاربرد سدیم نیتروپروساید ۲/۰ میلیمولار مشاهده شد. بهطورکلی نتایج نشان داد استفاده از سدیم نیتروپروساید باعث افزایش رشد گیاه نعناع فلفلی و افزایش ترکیبات مؤثره از جمله منتول تحت تنش شوری میشود. به نظر میرسد نیتریک اکساید حاصل از محلولپاشی سدیم نیتروپروساید از راه افزایش محتوای نسبی آب برگ باعث افزایش فعالیتهای آنتیاکسیدانی و موجب کاهش خسارت رادیکالهای آزاد و در نتیجه افزایش تحمل گیاه نعناع فلفلی و بهبود نسبی آنها تحت تنش شوری شود.
فاطمه یزدان پناهی، محسن ثانی خانی، عزیزاله خیری، حسین ربی انگورانی،
جلد ۱۳، شماره ۶۲ - ( ۷-۱۴۰۳ )
چکیده
شوری یکی از مهمترین تنشهای محیطی است که باعث کاهش رشد و عملکرد گیاهان زراعی میشود. کاربرد کودهای زیستی بهویژه اسیدهای آمینه برای غلبه بر این موضوع بهمنظور بهبود رشد و افزایش کمی و کیفی محصولات حائز اهمیت است. بهمنظور بررسی اثر اسیدهای آمینه بر برخی پارامترهای مورفوفیزیولوژیک گیاه دارویی بادرشبویه تحت تنش شوری، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کاملاً تصادفی (RCBD) در سه تکرار در گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه زنجان در پاییز ۱۴۰۱ اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل سه سطح شوری (صفر، ۴۰ و ۸۰ میلیمولار سدیم کلرید) بهعنوان فاکتور اصلی و فنیلآلانین (۲ و ۴ میلیمولار)، گاما آمینوبوتریک اسید (۵ و ۱۰ میلیمولار) بههمراه تیمار آب مقطر بهعنوان فاکتورهای فرعی اعمال شد. نتایج آزمایش نشان داد که با افزایش شدت شوری برخی پارامترهای مورفولوژیک و فیزیولوژیک گیاه کاهش یافت اما بر محتوای آنتوسیانین گل افزوده شد. کاربرد فنیلآلانین ۲ میلیمولار وزن تر و خشک بوته را بهطور قابل توجهی افزایش داد و کاربرد ۴ میلیمولار آن باعث افزایش معنی-دار تعداد برگ، شاخص پایداری غشاء سلولی، کلروفیل و کاروتنوئید در سطح شوری صفر میلیمولار و آنتوسیانین در شرایط ۸۰ میلیمولار سدیم کلرید شد. همچنین گابا ۵ و ۱۰ میلیمولار در شرایط بدون تنش و فنیلآلانین ۲ میلیمولار در شرایط ۴۰ و ۸۰ میلیمولار شوری منجر به افزایش قطر ساقه شد. اگر چه کاربرد فنیلآلانین ۴ میلیمولار در شرایط بدون تنش بیشترین تأثیر را داشت ولی گابا ۱۰ میلیمولار در شرایط تنش شوری نقش مؤثرتری در افزایش وزن تر و خشک بوته، کلروفیل، کاروتنوئید و در نتیجه افزایش پایداری غشاء سلولی داشت. بنابراین استفاده از اسیدهای آمینه فنیلآلانین ۴ میلیمولار و گابا ۱۰ میلیمولار جهت بهبود الگوی رشد و نموی و صفات فیزیولوژیکی گیاه بادرشبویه و کاهش اثرات زیانبار تنش شوری توصیه میشود.
مجتبی یزدانی، غلامعباس اکبری، رئوف سید شریفی،
جلد ۱۳، شماره ۶۳ - ( ۱۰-۱۴۰۳ )
چکیده
بهمنظور بررسی تأثیر نیتروژن و کودهای زیستی بر روند تغییرات اجزای فلورسانس کلروفیل، عملکرد دانه و برخی صفات گندم بهاره رقم چمران، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کاملاً تصادفی در سه تکرار در مزرعه پژوهشی دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه محقق اردبیلی در سال زراعی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ اجرا شد. فاکتورهای آزمایشی کاربرد کودهای زیستی در هشت سطح (شاهد، ازتوباکتر، میکوریزا Glomus moseae، میکوریزا Glomus intradices، میکوریزا Glomus moseae با ازتوباکتر، میکوریزا intraradices Glomus با ازتوباکتر، میکوریزا Glomus moseae با intraradices Glomus، میکوریزا Glomus moseae با intraradices Glomus به همراه ازتوباکتر) و مقادیر کود نیتروژن در سه سطح (شاهد، کاربرد ۱۰۰ و ۲۰۰ کیلوگرم اوره در هکتار) را شامل میشدند. نتایج نشان داد که کاربرد ازتوباکتر بههمراه میکوریزا موسهآ و اینترا با ۲۰۰ کیلوگرم اوره در هکتار، از کمترین هدایت الکتریکی و فلورسانس برخوردار بود. کاربرد کودهای زیستی (ازتوباکتر با میکوریزا موسهآ و اینترا) با ۲۰۰ کیلوگرم اوره در هکتار، شاخص کلروفیل (۳۱/۵۶ درصد)، محتوای نسبی آب (۰۳/۶۳ درصد)، فلورسانس متغیر (۸۶/۱۰۱ درصد)، فلورسانس حداکثر (۵/۳۸ درصد)، عملکرد کوانتومی (۷۷/۴۵ درصد) و عملکرد دانه (۶۸/۳۶ درصد) را در مقایسه با شاهد (عدم کاربرد نیتروژن و کودهای زیستی) افزایش داد. بیشترین کارآیی مصرف کود در کاربرد ۱۰۰ کیلوگرم اوره در هکتار مشاهده شد. بر اساس نتایج این بررسی، کاربرد کودهای زیستی (ازتوباکتر و میکوریزا) و ۲۰۰ کیلوگرم اوره با بهبود اجزای فلورسانس کلروفیل و برخی صفات فیزیولوژیک مانند هدایت الکتریکی و محتوای نسبی آب، عملکرد دانه گندم را ۶/۳۶ درصد در مقایسه با شاهد (عدم کاربرد نیتروژن و کودهای زیستی) افزایش داد.
رقیه عظیم خانی، رضا فتوت، احسان محسنی فرد، ناصر علیاصغرزاد، مریم ندیمی،
جلد ۱۳، شماره ۶۳ - ( ۱۰-۱۴۰۳ )
چکیده
بهمنظور ارزیابی تحمل لاینهای جمعیت Oregon Wolfe Barley جو نسبت به شوری و تأثیر همزیستی با قارچ میکوریز آربسکولار بر آن، پژوهشی بر روی ۱۲ لاین، در گلخانه دانشگاه زنجان اجرا شد. همزیستی در دو سطح (تلقیح یا عدم تلقیح با Funneliformis mosseae) و تنش شوری در دو سطح (NaCl صفر و ۱۵۰ میلیمولار) اعمال شد. وزن تر اندام هوایی، محتوای نسبی آب برگ، غلظت Na+ و K+ اندامهای هوایی اندازهگیری شده و بیان دو ژن ترانسپورتر مهم HvNHX۲ و HvHKT۱;۵ در ریشه گیاهان مورد بررسی قرار گرفت. بر اثر شوری، وزن تر اندام هوایی و محتوای نسبی آب برگ کاهش و نسبت Na+/K+ افزایش داشتند. همچنین، صفات مطالعهشده به شکل معنیداری تحت تأثیر همزیستی قرار گرفتند. آنالیز بیان ژن نشان داد تأثیر شوری و همزیستی بر بیان ژن HvNHX۲ در لاینها مشابه نیست. ژن HvHKT۱;۵ نیز بر اثر شوری افزایش بیان داشت که میزان افزایش در لاینها متفاوت بود؛ همچنین در تیمار شوری، میزان این افزایش در گیاهان تلقیحشده با میکوریز کمتر از گیاهان تلقیحنشده بود. در مجموع، نتایج نشان داد بین لاینهای مطالعهشده از نظر توانایی تنظیم تعادل یونیNa+-K+ تفاوت وجود داشت. همزیستی با قارچ میکوریز با وجود کاهش نسبت Na+/K+ نمیتواند تأثیر شوری بر لاینهای جو را جبران کند که این امر میتواند ناشی از شدت تنش شوری اعمالشده، مکانیسمهای تحمل شوری لاینها و یا گونه قارچ باشد. علاوهبراین، ارتباط بین بیان ژن HvHKT۱;۵ و نسبت Na+/K+ میتواند نشاندهنده نقش این ژن در کاهش انتقال Na+ به برگها و کمک به حفظ تعادل یونی اندامهای هوایی گیاه جو باشد.