جستجو در مقالات منتشر شده


۵ نتیجه برای خیار

شکوفه انتشاری، سمانه شکیبایی،
جلد ۴، شماره ۱۲ - ( ۵-۱۳۹۴ )
چکیده

خشکی مهمترین فاکتور محدود کننده رشد گیاهان است. قارچ های میکوریزی قادرند اثرات نامطلوب خشکی را در گیاهان با بهبود روابط آبی و جذب بهتر آب و فسفر تعدیل بخشند. از طرفی سیلیکون با بهبود وضعیت آب در خاک به عنوان یک عامل مثبت درکاهش اثرات تنش های غیرزیستی و زیستی در بعضی از گیاهان و مقاوم سازی آنها در برابر تنش شناخته شده است. از آنجایی که گیاه خیار در مراحل اولیه رشد نیاز آبی بالایی دارد و کم آبی به شدت باعث کاهش عملکرد آن می شود؛ این امر سبب استفاده زیاد آب در کشت های گلخانه ای و ایجاد بیماری های قارچی می شود. از این رو هدف از این آزمایش بررسی و استفاده از قارچ میکوریز آربوسکولار و سیلیکون و مقایسه نقش این دو در کاهش نیاز آبی در خیار گلخانه ای تحت شرایط کاهش آب آبیاری است. بدین منظور آزمایشی به صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی با ۴ تکرار با تیمارهای سیلیکون ۲/۰ میلی مولار، قارچ میکوریز آربوسکولار (Glomus intraradices) و خشکی در شرایط کشت گلخانه ای بر روی گیاه خیار انجام شد. نتایج این آزمایش نشان داد که میکوریز به تنهایی و به همراه خشکی باعث افزایش معنی دار میزان فسفر میوه، ریشه و برگ گیاه شد. همچنین تنش خشکی باعث افزایش معنی دار میزان پرولین، قند احیا و محلول در گیاه شد. کاربرد سیلیکون و اعمال تنش نیز باعث بالا رفتن مقدار قند در میوه، برگ و ریشه گیاه شد؛ که این افزایش در سطح ۵% معنی دار شد. درگیاهان میکوریزی نیز افزایش معنی داری در میزان قند محلول برگ و ریشه نشان داده شد. بطور کلی میکوریز و سیلیکون توانستند با افزایش میزان قند و پرولین در گیاه خیار، مقاومت گیاه را در برابر اثرات نامطلوب تنش تعدیل بخشند و عملکرد گیاه را در برابر تنش افزایش دهند. خشکی، سیلیکون، قارچ میکوریز آربوسکولار، خیار،
مریم حقیقی، صابر محمدنیا، علی فرهادی،
جلد ۶، شماره ۲۱ - ( ۸-۱۳۹۶ )
چکیده

پیوند به علت افزایش مقاومت در برابر تنش‌هایی چون دمای پایین و بالا، شوری در خانواده کدوییان مورد توجه قرار گرفته است. به منظور بررسی اثر پیوند خیار Super daminos Cucumis sativus var.بر پایه‌های کدو مسمایی فرو(Cucurbita moschata var. ferro)(فرو)، کدو مسمایی توده بابل(Cucurbita moschata )(بابل) و خیار Cucumis sativus بومی بابل و مقایسه آن با خیار بدون پیوند(غیرپیوندی) و پیوند خیار روی خیار (خودی) به عنوان شاهد آزمایشی به‌صورت آزمایش مرکب در مکان در قالب طرح کاملاً تصادفی با دو تیمار دمایی شامل دمای اپتیمم رشد خیار(۲±۲۷ درجه سانتیگراد) و دمای مینیمم رشد خیار (۲±۱۵ درجه سانتیگراد) و چهار تکرار در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه صنعتی اصفهان انجام شد. بیشترین میزان کلروفیل، هدایت مزوفیلی و بیشترین میزان مقاومت روزنه‌ای در پایه بابل دیده شد. وزن تر و خشک شاخساره با کاهش دما در پایه غیرپیوندی و خیار روی خیار نسبت به دمای اپتیمم کاهش معنی‌داری داشت اما در پایه فرو، بابل با کاهش دما تفاوت معنی‌داری دیده نشد. کمترین میزان کلروفیل در پایه غیرپیوندی در هر دو دمای اپتیمم و پایین بود. مقاومت روزنه‌ای در پایه فرو با کاهش دما نسبت به دمای اپتیمم کاهش یافت اما در سایر پایه‌ها تفاوت معنی‌داری بین دو دما دیده نشد. فتوسنتز در پایه بابل و تعرق در پایه غیرپیوندی، فرو وخیار بومی اصفهان با کاهش دما کاهش معنی‌داری داشت اما در پایه‌های دیگر تفاوت معنی‌داری دیده نشد. بطور کلی استفاده از پایه فرو باعث بهبود صفات طول بوته، وزن تر و خشک شاخساره، فتوسنتز و کارایی آب مصرفی فتوسنتزی و کاهش میزان تعرق در دمای پایین شد و پیوند خیار بر روی این پایه تا حد زیادی از اثرات نامطلوب دمای پایین روی خیار می‌کاهد.


رسول آذرمی،
جلد ۸، شماره ۳۳ - ( ۱۰-۱۳۹۸ )
چکیده

مسمومیت خاک و آب با مس مشکلات جدی در رشد و تولید گیاهان و سلامتی انسان ایجاد می‌کند. از آنجا که کاربرد برون­‌زای سالیسیلیک اسید می‌تواند اثرات نامطلوب تنش مس را تعدیل نماید. در این تحقیق، به­منظور بررسی تأثیر سمیت مس و سالیسیلیک اسید بر رشد، عملکرد و خصوصیات فیزیولوژیکی خیار، آزمایشی به­صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه سطح مس ( ۲۳، ۴۷ و ۹۴ میکرو­‌مولار) و دو سطح سالیسیلیک اسید (صفر و ۷۵۰ میکرو­مولار) با سه تکرار تحت شرایط کشت بدون خاک اجرا گردید. نتایج نشان داد که تنش مس حجم ریشه، وزن خشک ریشه، سطح برگ و وزن تر و خشک برگ را به صورت منفی تحت تأثیر قرار داد. بیشترین وزن تر ریشه، وزن خشک برگ و نسبت Fv/Fm در غلظت ۲۳ میکرو­مولار مس هم در تیمار محلول‌­پاشی با سالیسیلیک اسید و هم در تیمار بدون سالیسیلیک اسید به­‌دست آمد. مس در ریشه با شدت بیشتری در مقایسه با ساقه تجمع یافت. فعالیت آنزیم آسکوربات پراکسیداز با افزایش غلظت مس در محلول غذایی افزایش یافت و بیشترین فعالیت آسکوربات پراکسیداز در گیاهان تغذیه­شده با ۹۴ میکرو­مولار مس به­‌دست آمد و فعالیت آنها در گیاهان تیمار­شده با سالیسیلیک اسید شدیدتر بود در حالیکه فعالیت آنزیم پراکسیداز روند معکوسی نشان داد. حداکثر عملکرد (۵۳۰ گرم در بوته) در غلظت ۲۳ میکرو­مولار مس و تیمار سالیسیلیک اسید حاصل شد. اما کمترین عملکرد (۲۸۲ گرم در بوته) در غلظت ۹۴ میکرو­مولار مس و بدون تیمار سالیسیلیک اسید به­‌دست آمد. بر­اساس نتایج این آزمایش، به­نظر می‌رسد که کاربرد ۷۵۰ میکرو­مولار سالیسیلیک اسید می‌تواند اثرهای منفی تنش مس در غلظت­های‌ ۴۷ و ۹۴ میکرو­مولار بر رشد و پاسخ‌های بیوشیمیایی خیار را تعدیل نماید
زیبا شهابی، ناصر عباسپور،
جلد ۱۱، شماره ۵۱ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده

در این پژوهش تأثیر محلول­پاشی سدیم نیتروپروساید (۱۰۰ میکرومولار) به­عنوان دهنده نیتریک اکسید بر تعدیل تنش کمبود آهن در گیاه خیار بررسی شد. نتایج نشان داد که تنش کمبود آهن باعث کاهش پارامترهای رشد، محتوای کلروفیل کل، محتوای آهن و فعالیت آنزیم­های آنتی­اکسیدان کاتالاز، آسکوربات پراکسیداز و گایاکول پراکسیداز گردید. تیمار برگی سدیم نیتروپروساید منجر به بهبود پارامترهای رشد، محتوای کلروفیل کل، محتوای آهن و افزایش فعالیت آنزیم­های آنتی­اکسیدان گردید. این نتایج، اثرات تعدیلی نیتریک اکسید بر بهبود دسترسی آهن گیاه و خسارات ناشی از کمبود آن را تأیید می­کند.
رضا یغمایی، وجیهه گنجعلی، مهرداد لاهوتی، منیره چنیانی،
جلد ۱۲، شماره ۵۶ - ( ۸-۱۴۰۲ )
چکیده

تحقیق حاضر، به بررسی و مقایسه اثرات دگرآسیبی عصاره آبی و مالچ­برگ اکالیپتوس(globulus Labill. Eucalyptus) بر گیاهچه­های خیار (Cucumis sativus var. beith alpha) و علف هرز تاجریزی سیاه (Solanum nigrum L.)، در قالب طرح کاملاً تصادفی پرداخت. ۲۱ روز پس از تیمار گیاهچه­ها با عصاره­های آبی (۵، ۱۰، ۱۵ و ۲۰ گرم در لیتر) و مالچ­برگی اکالیپتوس (سه و پنج درصد وزنی/حجمی)، برخی صفات مورفولوژیکی، ضریب پایداری غشا، محتوا پرولین و مالون دی­آلدئید، همچنین محتوای پروتئین محلول و فعالیت آنزیم­های آنتی­اکسیدان پلی­فنل اکسیداز و گایاکول پراکسیداز در گیاهان مورد نظر بررسی شدند. براساس نتایج، هر چند هر دو تیمار عصاره آبی و مالچ­برگی موجب کاهش ارتفاع و وزن خشک بخش هوایی و وزن خشک ریشه خیار و علف هرز تاجریزی سیاه (نسبت به شاهد) شد ولیکن مجموع طول ریشه­های خیار در زمان تیمار با تمام غلظت­های عصاره آبی و مالچ سه درصد افزایش یافت. ارزیابی شاخص پایداری غشا، محتوا پرولین و مالون دی­آلدئید نشان داد که تأثیر منفی مالچ­برگی (۳ و ۵ درصد) بر تاجریزی سیاه مهرز است. تیمار با عصاره آبی توانست فعالیت آنزیم­های مذکور در خیار را افزایش دهد به­طوریکه بیشترین فعالیت آنزیم­ها در غلظت ۲۰ گرم در لیتر عصاره آبی مشاهده شد. این در حالی بود که تیمار با عصاره­های آبی بر تاجریزی سیاه موجب کاهش محتوای پروتئین محلول و آنزیم­های مورد بررسی شد. در مجموع و با تلفیق نتایج مورفوفیزیولوژیکی و بیوشیمیایی پژوهش حاضر می‌توان بیان داشت که عصاره‌های آبی در مقایسه با مالچ­برگی، توانایی بهتری در مقابله با علف هرز تاجریزی سیاه نشان دادند و شاید بتوان استفاده از این نوع تیمار را برای علف‌کشی در مزارع سبزی و صیفی پیشنهاد نمود.


صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فرآیند و کارکرد گیاهی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Plant Process and Function

Designed & Developed by : Yektaweb