جستجو در مقالات منتشر شده


۱۷ نتیجه برای Asadi

کارشناس ارشد الهام اسدی کرم، دکتر زهرا اسرار، دکتر بتول کرامت،
جلد ۲، شماره ۶ - ( جلد ۲، شماره ۶ ۱۳۹۲ )
چکیده

تجمع ترکیبات فنلی در بافت‌های گیاهی به عنوان یک ابزار مهم در محافظت از گیاه در برابر تنش‌های محیطی محسوب می-گردد. در این پژوهش گیاه شاهی در شرایط استاندارد گلخانه‌ای تحت تیمار غلظت‌های ۰، ۵۰، ۱۰۰ و ۲۰۰ میکرومولار مس و ۰، ۵ ،۱۰ و۲۰ میکرومولار متیل‌جاسمونات کشت داده شدند. سپس وزن خشک اندام هوایی، محتوای ترکیبات فنلی کل، رنگیزه‌های فتوسنتزی و میزان فعالیت آنزیم فنیل‌آلانین‌آمونیالیاز در نمونه‌ها سنجش شد. براساس نتایج، وزن خشک اندام هوایی و فعالیت آنزیم فنیل‌آلانین‌آمونیالیاز در تیمار ۵ میکرومولار متیل‌جاسمونات با ۵۰ میکرومولار مس به طور معنی‌داری نسبت به شاهد افزایش نشان داد. همچنین تیمار غلظت‌های ۵ و ۱۰ میکرومولار متیل‌جاسمونات همراه با تیمار ۵۰ میکرومولار مس موجب افزایش معنی‌دار کلروفیل a، b، کلروفیل کل و محتوای ترکیبات فنلی کل نسبت به شرایط شاهد گردید، نتایج حاصل از این پژوهش نشان می‌دهد که احتمالا متیل‌جاسمونات به عنوان یک ملکول سیگنالی از طریق افزایش ذخیره آنتی‌اکسیدانی، گیاه را در برابر خسارات ناشی از سمیت مس در محیط حفظ می‌نماید. براساس این پژوهش غلظت‌های ۵ و ۱۰ میکرومولار متیل-جاسمونات اثر مطلوبی بر بهبود تنش فلز سنگین مس در گیاه شاهی دارد.
محسن زواره، سمانه اسدی صنم، همت الله پیردشتی، فاطمه سفید کن ، قربانعلی نعمت زاده،
جلد ۴، شماره ۱۲ - ( جلد ۴، شماره ۱۲، تابستان ۱۳۹۴ )
چکیده

با هدف بررسی پاسخ‌های بیوشیمیایی و فیزیولوژیک گیاه دارویی سرخارگل به تنش دمای پایین، پژوهشی به‌‌صورت طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری در سال ۱۳۹۲، اجرا شد. گیاهچه‌های پنج ماهه سرخارگل به‌مدت شش ساعت در سه سطح دمایی ۲۳ (شاهد)، ۴ و ۴- درجه سلسیوس قرار داده شدند و سپس مقدار نشت یونی (EL) و مالون‌دی‌آلدهید (MDA)، فعالیت آنزیم‌های سوپر‌اکسید‌دیسموتاز (SOD)، پراکسیداز (POD)، کاتالاز (CAT)، آسکوربات پراکسیداز (APX) و پلی فنول اکسیداز (PPO)، اکسیداسیون پروتئین‌ برگ‌ها، میزان فنل، فلاونوئید کل و ظرفیت آنتی‌اکسیدانی (DPPH) و نیز، متغیرهای فلورسانس کلروفیل از جمله Fm'، Fv'/Fm'، NPQ و qP اندازه‌گیری شدند. نتایج آزمایش افزایش معنی‌دار مقدار نشت یونی و MDA را در برگ‌های سرخارگل به دنبال داشته است به‌طوری‌که بیشترین مقدار نشت یونی (۷/۵۵ درصد) و MDA (۳/۱۲ نانومول بر گرم بافت تازه)، در دمای ۴- درجه سلسیوس به‌دست آمد. در این مطالعه، بیشترین فعالیت آنزیم‌های آنتی‌اکسیدانی SOD، CAT و APX در گیاهچه‌هایی ثبت شد که تحت تنش سرما (۴ درجه سلسیوس) قرار داشتند. فعالیت دو آنزیم POD و PPO با کاهش دما به ۴- درجه سلسیوس کاهش یافت. بیشترین مقدار پروتئین هم، در شرایط سرما محاسبه شد که نسبت به تیمار شاهد در حدود ۵/۶۵ درصد افزایش داشت. تنش دمای پایین، میزان فنل و فلاونوئید کل سرخارگل‌ها را کاهش داد. بیشترین ظرفیت آنتی‌اکسیدانی (۹۳/۰ درصد) در تیمار شاهد به‌دست آمد. اختلاف معنی‌داری در بین متغیرهای فلورسانس در شرایط تاریکی مشاهده نشد با این‌حال، مقدار Fm' و Fv'/Fm' با افزایش تنش کاهش یافت و بیشترین مقدار NPQ و qP هم، در دمای ۴- درجه سلسیوس ثبت شد. به‌طور کلی، می‌توان اظهار داشت که گیاه سرخارگل تحمل نسبتاً خوبی به تنش دمای پایین تا ۴- درجه سلسیوس دارد.
الهام اسدی کرم، بتول کرامت، زهرا اسرار، حسین مظفری،
جلد ۵، شماره ۱۷ - ( جلد ۵، شماره ۱۷، پاییز ۱۳۹۵ ۱۳۹۵ )
چکیده

تری­اکونتانول(TRIA) یک تنظیم کننده رشد گیاهی است که در کاهش اثرات بسیاری از تنش های غیرزیستی موثر است. به منظور بررسی اثر برهمکنش آرسنیک و تیمار TRIA بر برخی شاخص­های فیزیولوژیکی گیاه گشنیز پژوهش حاضر براساس یک آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار انجام شد. فاکتورهای آزمایش شامل غلظت‌های مختلف TRIA (۰، ۵، ۱۰ و ۲۰ میکرومولار) و سطوح مختلف تنش ناشی از آرسنیک (۱۵۰ و ۳۰۰ میکرومولار) بود. تیمار آرسنیک باعث تجمع معنی­دار پراکسید­هیدروژن (H۲O۲)، افزایش معنی­دار پراکسیداسیون لیپیدها، افزایش پرولین، قندهای محلول و افزایش فعالیت آنزیم­های کاتالاز، گایاکول پراکسیداز، آسکوربات پراکسیداز و کاهش محتوای کلروفیل a، b و کل در برگ گیاه شد. تیمار همزمان   TRIAبا آرسنیک میزان پراکسید­هیدروژن و پراکسیداسیون لیپیدها را کاهش داده همچنین باعث کاهش میزان پرولین و قندهای محلول در گیاهان شد درحالی که به افزایش معنی­­دار میزان کلروفیل a، b، کل و افزایش فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی در برگ گیاه منجر شد که این نتایج نشان دهنده نقش محسوس TRIA در حفاظت گیاه گشنیز در برابر سمیت فلز سنگین آرسنیک است که از طریق فعال­ کردن آنزیم­های آنتی اکسیدانی می­باشد.

الهام اسدی کرم، بتول کرامت،
جلد ۵، شماره ۱۸ - ( - ۱۳۹۵ )
چکیده


چکیده
استرس فلزات یکی از مهمترین عوامل استرس زا است که باعث ایجاد آلودگی محیط زیست در دهه های اخیر می شود. در این تحقیق اثر سولفید هگزاگونیون بر چرخه آسکوربات-گلوتاتیون، در برگ گیاهچه های گیاهچه کاج تحت تنش مس بررسی شده است. نتایج نشان داد که استرس مس باعث کاهش فعالیت های APX، GR و محتویات AsA، DHA و GSH می شود. پیش درمان با هیدرو سولفید سدیم (NaHS)، اهدا کننده هیدروژن سولفید (H۲S)، فعالیت GR، محتویات AsA، GSH و DHA را تحت تنش مس افزایش داد. در عین حال، پیش درمان با NaHS، محتوای ناقل دی آلدهید و نشت الکترولیت ناشی از استرس مس را در گیاهان کاهش داد. نتایج ما نشان داد که سولفید هیدروژن خارجی باعث کاهش آسیب اکسیداتیو توسط تنظیم چرخه آسکوربات-گلوتاتیون تحت تنش مس و H۲S نقش مهمی در دستیابی به تحمل استرس مس در گیاهان کاج دارد. بنابراین، سولفید هیدروژن خارجی می تواند به عنوان یک تنظیم کننده برای بهبود تحمل به محصولات تحت تنش مس استفاده شود.


سمانه اسدی صنم، سیده محدثه محمدی، ولی‌‎اله رامئه، مهیار گرامی، مجید خوش‌روز،
جلد ۷، شماره ۲۳ - ( جلد ۷، شماره ۲۳ ۱۳۹۷ )
چکیده

به منظور بررسی اثر سدیم نیتروپروساید(SNP)  به‌عنوان یک آنتی­اکسیدان مؤثر و تأثیر مطلوب آن در کاهش تنش اکسیداتیو در گیاهچه‌های سرخارگل تحت شرایط شور، آزمایشی در سال ۱۳۹۴ در دانشگاه غیرانتفاعی سنا- ساری، به صورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار به اجرا در آمد. در این پژوهش، اثر چهار سطح SNP به عنوان منبع آزاد­کننده نیتریک‌اکساید (NO) با غلظت صفر، ۱/۰، ۲/۰ و ۴/۰ میلی­مولار SNP بر برخی ویژگی­های بیوشیمیایی و زیست­توده گیاهچه سرخارگل تحت تنش شوری با غلظت صفر، ۷۵ و ۱۵۰ میلی­مولار محلول کلرید سدیم (NaCl) مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که اثر برهم­کنش SNP و شوری بر وزن خشک و تر ریشه و برگ، محتوای کاروتنوئید، مقدار مالون‌دی‌آلدهید (MDA)، آنزیم‌های سوپراکسیددیسموتاز (SOD)، پراکسیداز (POD) و آسکوربات پراکسیداز (APX) معنی­دار بود. با افزایش شوری، مقدار وزن تر و خشک ریشه کاهش یافت، در حالی‌که تیمار ۲/۰ میلی­مولار SNP توانست موجب افزایش مقدار این دو شاخص شود. بیشترین وزن تر و خشک برگ در تیمار شاهد مشاهده شد. محتوای کلروفیل­های a، b، کل و کاروتنوئید هم، با افزایش شوری کاهش نشان داد؛ با این‌حال، بیشترین مقدار کلروفیل کل و کاروتنوئید در تیمار ۴/۰ میلی‌مولار SNP به‌دست آمد. بیشترین مقدار فنل کل در بالاترین سطح شوری بدست آمد و مقدار بالاتر MDA نیز، در سطح صفر SNP در شرایط تنش مشاهده شد. پروتئین کل نیز، تحت تنش شوری، ۴/۵ درصد کاهش یافت. بیشترین فعالیت آنزیم­های آنتی­اکسیدانی SOD، POD و APX در گیاهان تنش دیده در تیمار ۲/۰ میلی­مولار SNP بدست آمد. به طور کلی می‌توان نتیجه گرفت که NO حاصل از پیش­تیمار SNP توانست موجب کاهش اثرات منفی شوری بر گیاهچه­های تحت تنش سرخارگل و بهبود نسبی آن‌ها شود


بتول اسدی، منیره چنیانی، مهرداد لاهوتی،
جلد ۷، شماره ۲۷ - ( جلد ۷ شماره ۲۷ ۱۳۹۷ )
چکیده

گیاه ریحان(Ocimum basilicum L.) متعلق به تیره نعناع و از گیاهان نسبتاً حساس به شوری محسوب می‌شود. تنش شوری یکی از مهمترین عوامل محدود کننده تولید محصولات کشاورزی است. این پژوهش به منظور بررسی مقایسه ای تاثیر بهبودی غلظت های مختلف سیلیسیم (SiO۴)(۰، ۱ و۲ میلی مولار) و اسیدآسکوربیک (۰، ۲۵ و۵۰ میلی مولار) بر گیاه ریحان سبز در مواجه با سطوح مختلف تنش شوری (۰، ۱۰۰ و ۲۰۰ میلی مولار) در آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی و در سه تکرار انجام شد. بدین منظور، شاخص پایداری غشاء، میزان پراکسیداسیون لیپیدهای غشاء و محتوای پراکسید هیدروژن (H۲O۲) و توان آنتی اکسیدانی آنزیمی و غیرآنزیمی (فعالیت آنزیم های آسکوربات پراکسیداز، پراکسیداز، پلی فنل اکسیداز و کاتالاز، محتوای پرولین و قندهای محلول) در شرایط مختلف تنش و تیمارها مورد ارزیابی قرار گرفت. هرچند تجمع پرولین و کربوهیدرات های محلول در برگ ریحان سبز، درنتیجه تیمار خارجی سیلیسیم در حین تنش شوری دارای بیشینه افزایش بود (به ترتیب μmol/g F.W. ۶۴۷/۱۰ و g/۱۰۰g D.W. ۸۴۷/۷۲) ولیکن تیمار خارجی اسید آسکوربیک توانست نقش مهمی در کاهش معنی دار میزان پراکسید شدن لیپیدهای غشاء و محتوای H۲O۲ در برابر تنش شوری (به ترتیب μmol/g F.W. ۶۴۵/۵۸۰ وμg /g F.W.  ۱۴۵/۱۳۵) داشته باشد. نتایج این پژوهش نشان داد که فعالیت همه آنزیم های مورد بررسی درغلظت های بالای نمک افزایش یافت اما کاربرد سیلیسیم و اسیدآسکوربیک منجر به بیشینه افزایش معنی دار فعالیت آنزیم های پراکسیداز و کاتالاز در برگ ها گردید. افزایش معنی دار (۱۲۲درصدی) فعالیت آنزیم آسکوربات پراکسیداز در نتیجه تیمار با سیلیسیم و افزایش معنی دار (۱۳۷درصدی) فعالیت آنزیم پلی فنل اکسیداز در نتیجه تیمار با اسیدآسکوربیک مشاهده شد. بر اساس نتایج این پژوهش، مصرف سیلیسیم و اسیدآسکوربیک به عنوان تیمارهای خارجی می توانند از طریق تاثیر بر مسیرهای ویژه و مجزای دفاعی، سیستم مقاومتی گیاه ریحان در برابر تنش شوری را افزایش دهند و کاندیداهای مناسبی در جهت کاهش اثرات مخرب شوری بر بقا و رشد گیاه باشند


علیرضا قاسمیان، زهرا برزگری، سیده یلدا رئیسی ساداتی، اسداله اسدی،
جلد ۹، شماره ۳۶ - ( جلد ۹ شماره ۳۶- خرداد و تیر ۱۳۹۹ )
چکیده

کم­آبی به­عنوان یکی از عوامل محدود کننده رشد و تولید محصولات زراعی در ایران شناخته شده است. عنصر پتاسیم نقش بسزایی در فعالیت­های حیاتی گیاه داشته و اثرات مخرب ناشی از تنش کم­آبی را مهار می­کند. استفاده از نانوکودها به­منظور کنترل دقیق آزادسازی عناصرغذایی می­تواند گامی موثر در جهت دستیابی به کشاورزی پایدار و سازگار با محیط زیست باشد. هدف از این مطالعه بررسی صفات فیزیولوژیک تحت تأثیر نانوکلات پتاسیم بر میزان تحمل به کم­آبی در گندم است. بدین منظور آزمایشی بصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در آزمایشگاه دانشکده علوم دانشگاه محقق اردبیلی در سال ۹۴-۹۵ با سه تکرار اجرا گردید. عامل اول تنش کم­آبی در سه سطح پتانسیل اسمزی ۸-،۴-،۰ بار، عامل دوم شامل دو رقم Rasad و Gascogne و عامل سوم شامل نانوکلات پتاسیم با غلظت­های ۰،۳۵،۶۵ میلی­گرم بر لیتر بود. اعمال تنش در مرحله­ی ۳ تا ۵ برگی صورت گرفت. اولین نمونه­برداری ۵ روز بعد از اعمال تنش کم­آبی توسط پلی­اتیلن گلیکول ۶۰۰۰ و محلول­پاشی نانوکلات پتاسیم روی برگ انجام گرفت. نتایج نشان داد که تنش موجب افزایش فعالیت آنزیم¬های کاتالاز، پراکسیداز، پلی­فنل اکسیداز و آسکوربات پراکسیداز و متابولیت­هایی از جمله قندهای محلول، پرولین و پروتئین کل گردید. رقم کاسکوژن در اکثر صفات اندازه‌­گیری شده در مقایسه با رقم رصد، تغییرات معنی­داری از خود نشان داد، در نتیجه این رقم نسبت به تنش کم­آبی متحمل می­باشد. بطور کلی کاربرد غلظت ۶۵ میلی­گرم بر لیتر نانو کلات پتاسیم موجب کاهش تأثیرات تنش بر صفات مورد اندازه‌گیری شده و در برخی موارد موجب افزایش سازوکارهای دفاعی گیاه در مقابله با تأثیرات مخرب تنش مانند افزایش فعالیت آنزیم­های آنتی­اکسیدان و متابولیت­های سازگاری گیاه می­گردد. در بین غلظت­های مورد استفاده از تاتوکلات مصرف ۶۵ میلی­گرم بر لیتر بیشترین تاثیر را در سظح تنش ۸- بار داشته و از نظر تاثیر گذاری می­تواند برای کشاورزان قابل توصیه باشد.


عبدالمجید خورشید، علی اکبر اسدی،
جلد ۹، شماره ۳۶ - ( جلد ۹ شماره ۳۶- خرداد و تیر ۱۳۹۹ )
چکیده

با توجه به تغییرات ایجاد شده در خصوصیات کمی و عملکردی چغندرقند تحت استرس های محیطی، این تحقیق با هدف بررسی میزان تاثیر تنش خشکی بر صفات لاین های اصلاحی چغندرقند انجام گردید. بدین منظور خانواده‌های فول سیب حاصل از برنامه‌های اصلاحی در دو آزمایش جداگانه خشکی و نرمال در سال زراعی ۱۳۹۶ مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثر محیط برای صفات محتوای آب نسبی، میزان نسبی آب ازدست‌رفته برگ، مساحت سطح برگ، وزن‌تر اندام هوایی، وزن خشک‌ریشه و نسبت جرمی ریشه معنی‌دار بوده و تنش خشکی باعث کاهش معنی‌دار این صفات شده است. بین فول‌سیب‌های انتخابی ازنظر صفات محتوای آب نسبی، شاخص شادمانی برگ، مساحت سطح برگ، وزن خشک اندام هوایی و وزن ویژه برگ اختلاف معنی‌دار مشاهده شد. فول سیب ۱۱ به همراه شاهدهای ۱۸، ۲۴ و ۲۵ بیشترین و فول‌سیب‌های ۵، ۱، ۱۳ و شاهد ۲۱ دارای کمترین میزان آب نسبی برگ بودند. همچنین فول‌سیب‌های ۱ و ۱۰ به همراه شاهدهای ۱۸ و ۲۲ بیشترین و فول سیب ۷ به همراه شاهدهای ۲۳ و ۲۴ کمترین مساحت سطح برگ را داشتند. فول‌سیب‌های ۲، ۱۳ و ۱۲ بیشترین و فول سیب ۱۷ و شاهدهای ۱۸، ۲۰ و ۲۱ دارای کمترین میزان وزن خشک اندام هوایی بودند. در نهایت اثر متقابل ژنوتیپ‌ × محیط نیز در صفات وزن‌تر اندام هوایی، وزن خشک‌ریشه، نسبت جرمی ریشه و نسبت ریشه به ساقه معنی‌دار بود که نشان می دهد روند تغییرات این صفات در ژنوتیپ های مورد بررسی در دو محیط متفاوت است. در انتها فول سیب های ۲، ۹، ۱۲، ۱۳ و ۱۹ در بین ژنوتیپ های مورد بررسی در هر دو محیط مورد مطالعه شرایط بهتری داشته و در مجموع صفات می توانند به عنوان ژنوتیپ های برتر معرفی شوند
مرضیه اسدی، حمید رضا عشقی زاده،
جلد ۹، شماره ۳۸ - ( جلد ۹ شماره ۳۸- مهر و آبان ۱۳۹۹ )
چکیده

به منظور بررسی اثر تنش خشکی و کاربرد نیتروژن بر رشد و برخی ویژگی­های فیزیولوژیک ژنوتیپ­های سورگوم، آزمایشی به صورت کرت‌های دو بار خرد شده در قالب طرح بلوک­های کامل تصادفی در سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل دو رژیم آبیاری (تخلیه ۵۰ و ۸۵ درصد از رطوبت قابل استفاده در خاک)، دو سطح کود نیتروژن (مقدار موجود، ۵/۱۱۲ کیلوگرم نیتروژن خالص از منبع اوره) و ۱۵ ژنوتیپ سورگوم (پگاه، سپیده، GS۴، GS۵، GS۲۴، GS۲۵، GS۲۶، GS۲۸، KGS۲۹، KGS۳۳، MGS۱، MGS۵، SF۰۰۱، SF۰۰۲، SF۰۰۳) بود. نتایج نشان داد که تنش خشکی با کاهش سطح برگ بوته، ارتفاع بوته، کارایی کوانتومی فتوسیستم п و محتوای کلروفیل منجر به کاهش معنی­دار عملکرد بیولوژیک شد. در مقابل فعالیت آنزیم­های آنتی­کسیدانی شامل کاتالاز، آسکوربات پراکسیداز و پراکسیداز تحت شرایط تنش خشکی به طور معنی­داری افزایش یافت. کاربرد کود نیتروژن در شرایط آبیاری نرمال و تنش خشکی منجر به افزایش کلیه­ی صفات مذکور به جز نسبت کلروفیل a/b و فعالیت آنزیم آسکوربات پراکسیداز شد ولی میزان این افزایش در شرایط تنش خشکی کمتر بود. بنابراین کاربرد کود نیتروژن در شرایط تنش خشکی می­تواند موجب تعدیل اثر تنش و افزایش عملکرد شود. در بین ژنوتیپ­های مورد مطالعه، ژنوتیپ­های SF۰۰۱، SF۰۰۲ و MGS۵ از نظر صفات مورد بررسی بیشترین واکنش به کود نیتروژن و در عین حال کمترین حساسیت به تنش خشکی را داشتند. بنابراین می­توانند در مناطقی که با کمبود آب مواجه هستند مورد استفاده قرار گیرند.
علی اکبر اسدی، اکرم حاتمی،
جلد ۱۰، شماره ۴۱ - ( جلد ۱۰ شماره ۴۱- فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۰ )
چکیده

چکیده
خشکی یکی از مهم‌ترین تنش‌های محیطی است که مورفولوژی، فیزیولوژی و بیوشیمی گیاه را تحت تأثیر قرار می‌دهد و اثرات عمده‌ای بر تولیدات کشاورزی می‌گذارد. این آزمایش باهدف بررسی تاثیر تنش خشکی انتهای فصل بر تغییرات صفات فیزیولوژیکی گندم در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار در دو سال زراعی ۹۳-۹۲ و ۹۴-۹۳ در مزرعه تحقیقاتی پژوهشکده کشاورزی هسته‌ای کرج انجام گرفت. هفت نسل مختلف گندم شامل دو والد Gasspard و لاین DN۱۱ به همراه نسل‌های ، F۲، F۳، BC۱ و BC۲ در دو شرایط آبیاری مطلوب و تنش خشکی انتهای فصل به‌طور جداگانه کشت گردیدند و باهم مقایسه شدند. آخرین آبیاری در شرایط تنش کمبود آب بعد از مرحله گرده‌افشانی انجام شد. افزایش معنی­داری در شاخص زنده‌مانی و کاهش معنی‌دار در عملکرد دانه تک بوته در شرایط تنش مشاهده شد. برای صفات شاخص کلروفیل و ضریب هدایت روزنه‌ای کاهش مشاهده‌ شده در شرایط تنش معنی‌دار نبود. از طرفی افزایش غیر معنی‌داری برای تمامی پارامتر­های فلورسانس کلروفیل در شرایط تنش مشاهده شد. از طرفی بین نسل‌های مورد بررسی از لحاظ تمامی صفات فیزیولوژیکی اندازه‌گیری شده (به‌جز کارایی فتوسنتزی) اختلاف معنی‌داری مشاهده شد که نشان‌دهنده وجود تنوع در بین این نسل‌ها برای این صفات بود که می‌تواند در برنامه‌های گزینش مورد توجه قرار گیرد.

 
کتایون دلفانی، محمود اسدی، بهروز گلعین، بابک باباخانی، رقیه رازقی جدید،
جلد ۱۰، شماره ۴۲ - ( جلد ۱۰ شماره ۴۲- خرداد و تیر ۱۴۰۰ )
چکیده

به منظور ارزیابی تأثیر غلظت‌های مختلف جاسمونیک اسید بر تغییرات فیزیولوژیکی پرتقال تامسون ناول تحت تنش خشکی آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل سه سطح تنش خشکی شامل ۱۰۰ درصد ظرفیت زراعی (به عنوان شاهد)، ۷۵ درصد ظرفیت زراعی (تنش خشکی ملایم) و ۵۰ درصد ظرفیت زراعی (تنش خشکی شدید) و نیز سه سطح محلول‌پاشی صفر، ۱۰۰ و ۲۰۰ میکرومولار جاسمونیک اسید بودند. نتایج نشان داد که تنش خشکی به طور معنی‌داری محتوای نسبی آب، پتانسیل آب گیاه، شاخص سطح برگ، هدایت روزنه‌ای و کلروفیل کل برگ پرتقال تامسون ناول را کاهش داد، درحالی که میزان نشت یونی، مالون دی‌آلدهید، قندهای محلول، پرولین و فعالیت آنزیم‌های آنتی‌اکسیدانی در شرایط تنش خشکی افزایش یافتند. همچنین مشخص شد که محلول‌پاشی برگی جاسمونیک اسید توانست با حفظ بهتر وضعیت آبی برگ (محتوای نسبی آب برگ و پتانسیل آب گیاه)، افزایش شاخص سطح برگ، هدایت روزنه‌ای، حفظ بهتر پایداری غشاء سلولی (با کاهش نشت یونی و مالون دی‌آدهید)، حفظ کلروفیل کل در حد مطلوب، افزایش میزان محلول‌های سازگار (قندهای محلول و پرولین) و همچنین افزایش فعالیت آنزیم‌های کاتالاز، سوپراکسید دیسموتاز، آسکوربات پراکسیداز و پراکسیداز، اثرات منفی تنش خشکی را کاهش دهد. در نهایت، کاربرد محلول‌پاشی برگی جاسمونیک اسید به ویژه در غلظت ۱۰۰ میکرومولار برای کاهش اثرات منفی تنش خشکی در پرتقال تامسون ناول پیشنهاد می‌گردد.
Nastran Asadi، Seyed Mehdi Razavi،
جلد ۱۰، شماره ۴۶ - ( جلد ۱۰، شماره ۴۶- بهمن و اسفند ۱۴۰۰ )
چکیده

In this study, the effects of paraxanthin on lettuce were investigated. Paraxanthin is a group of purine alkaloids, secondary metabolites of plants. This compound is made up of the caffeine metabolism found in plants such as tea, coffee and cocoa. There have been previous reports of paraxanthine antihypertensive properties. Three different concentrations of paraxanthine as ۱۰, ۵۰ and ۱۰۰ µg/ml were treated on lettuce seedlings and then some physiological and biochemical parameters were measured at ۷ leave stage of the plants. The results showed that seed germination, radicle and plumule growth of lettuce plant decreased at different concentrations of the paraxanthine in a dose dependent manner. At the concentration of ۱۰۰µg/ml of paraxanthine, all of the growth parameters were completely inhibited. Some measured parameters such as wet and dry weights of the shoots, photosynthetic rate, photochemical efficiency of photosystem II, leaf relative content and total protein decreased in the paraxanthine treated plants compared to the control group. However, some other parameters such as proline content, hydrogen peroxide and the activity of polyphenol oxidase, ascorbate peroxidase, catalase and protease in the treated plants increased. On the other hand, a significant change in electrophoretic pattern of the plant leaf proteins was observed. Some electrophoretic bands in the treated plants with ۱۰۰µg/ml of paraxanthine removed in comparison with the control group. The present study demonstrated that the paraxanthine as an allelochemical causes some physiological and biochemical responses in the lettuce which are much similar to those appears under abiotic stress.
سیده سودابه شبیری، علی اکبر اسدی،
جلد ۱۲، شماره ۵۴ - ( جلد۱۲، شماره ۵۴، خرداد و تیر ۱۴۰۲ )
چکیده

به‌منظور بررسی اثر تراکم بوته بر عملکرد و صفات فیزیولوژیک دو ژنوتیپ عدس کیمیا و بیله­سوار، آزمایشی به‌صورت اسپلیت پلات فاکتوریل در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار در ایستگاه تحقیقات دیم خدابنده زنجان در دو سال زراعی ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۶ اجرا شد. سه فاصله بین ردیف (۱۵، ۲۰ و ۲۵ سانتی‌متر) و شش سطح تراکم بذر (۱۵۰، ۱۷۵، ۲۰۰، ۲۲۵، ۲۵۰ و ۲۷۵ بذر در مترمربع) در نظر گرفته شد. بین دو سال اجرای آزمایش تفاوت معنی‌داری از نظر عملکرد کل در سطح یک درصد مشاهده شد. بین فواصل کاشت از نظر دمای برگ، هدایت روزنه‌ای، CO۲ زیر روزنه‌، میزان فتوسنتز در سطح احتمال پنج درصد و عملکرد کل در سطح احتمال یک درصد تفاوت معنی‌داری مشاهده شد. بین ژنوتیپ‌های مورد مطالعه از نظر دمای برگ و عملکرد کل در سطح احتمال یک درصد و کارایی مصرف آب در سطح احتمال پنج درصد اختلاف معنی‌دار مشاهده شد. با افزایش فاصله بین ردیف‌ها دمای برگ بیشتر شد، به‌طوری‌که بیشترین و کمترین دما به ترتیب در فاصله بین ردیف ۲۵ و ۱۵ سانتی‌متر مشاهده شد. بیشترین و کمترین میزان هدایت روزنه‌ای نیز به ترتیب در فاصله بین ردیف ۱۵ و ۲۵ سانتی‌متری به‌دست آمد. افزایش فاصله ردیف از ۱۵ به ۲۵ سانتی‌متر عملکرد کل را کاهش داد. در فاصله ردیف ۱۵ سانتی­متری کمترین دمای برگ و بیشترین میزان هدایت روزنه ای، CO۲ زیر روزنه و میزان فتوسنتز مشاهده شد و بیشترین میزان عملکرد نیز در این فاصله کشت بدست آمد؛ بنابراین با انتخاب این فاصله ردیف، از نظر این صفات فیزیولوژیک نیز مزرعه در وضعیت مطلوب­تری قرار گرفته و در نهایت عملکرد بالاتری به‌دست آمد. بیشترین و کمترین عملکرد به ترتیب مربوط به تراکم بذر ۲۲۵ و ۱۵۰ بود. البته تراکم ۲۲۵ با تراکم ۲۰۰ تفاوت معنی‌داری نداشت. بنابراین، جهت کشت عدس دیم بهترین تراکم ۲۰۰ دانه در مترمربع و بهترین فاصله ردیف برای کاشت ۱۵ سانتی‌متر بود.
رها تبریزی دوز، سپیده کلاته جاری، داود نادری، مرضیه قنبری جهرمی، حسینعلی اسدی قارنه،
جلد ۱۲، شماره ۵۴ - ( جلد۱۲، شماره ۵۴، خرداد و تیر ۱۴۰۲ )
چکیده

آزمایش حاضر با هدف بررسی بهبود تحمل به شوری گیاه نرگس با محلول­پاشی سدیم نیتروپروساید به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک کاملاً تصادفی با سه تکرار در گلخانه پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان (خوراسگان) طی سال­های ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹ اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل آبیاری با آب شور در دو سطح ۴ و ۸ دسی­زیمنس بر متر و شاهد (عدم شوری) و سدیم نیتروپروساید در چهار سطح (صفر، ۱۰۰، ۲۰۰ و ۴۰۰ میکرومولار) بود. نتایج نشان داد که تنش شوری بالا باعث ایجاد تنش اکسیداتیو، از جمله افزایش تولید ۱۱۸ درصدی پراکسید هیدروژن و ۸۲ درصدی مالون دی­آلدئید در گیاهان شد. تنش شوری شدید باعث کاهش صفات مورفولوژیکی از جمله کاهش ۴۰ درصدی عمر گل روی بوته و ۴۹ درصدی دوره گلدهی گل نرگس نسبت به شرایط عدم تنش شد. تنش شوری منجر به تغییر فعالیت آنزیم­های آنتی­اکسیدانی در غلظت­های مختلف شد. فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسموتاز با تیمار شوری همبستگی مثبت داشت و تا ۲۳ درصدی افزایش نشان داد. در­حالی­که آنزیم کاتالاز تا سطح ۴ دسی­زیمنس بر متر شوری ۸۷ درصد افزایش یافت و سپس در غلظت بالاتر در برگ کاهش یافت. با این وجود، کاربرد سدیم نیتروپروساید آسیب اکسیداتیو در گیاهان را با بهبود فعالیت آنزیم­های آنتی­اکسیدانی، پرولین و فلاونوئید گل، مانع کاهش زیست توده گیاه شد. در نهایت، نتایج این مطالعه نشان داد کاربرد سدیم نیترو­پروساید به ویژه غلظت ۲۰۰ میکرومولار تحمل به تنش شوری در گل نرگس را از طریق کاهش جذب سدیم تا ۱۶ درصد و پراکسیداسیون لیپیدهای غشا تا ۱۷ درصد بهبود داد.
محمدرضا برزگر، حسینعلی اسدی قارنه،
جلد ۱۲، شماره ۵۷ - ( جلد ۱۲، شماره ۵۷، آذر و دی ۱۴۰۲ )
چکیده

امروزه استفاده از مواد آلی و معدنی، گامی مهم در حفظ محیط­زیست است و از مؤثر‌ترین شیوه‌های مدیریتی برای حفظ کیفیت خاک و ارزش غذایی محصولات در سطح مطلوب محسوب می‌گردند. در تحقیق حاضر، تأثیر ۱۸ بستر مختلف کشت شامل کوکوپیت +پرلایت (نسبت‌های۵۰-۵۰، ۷۵- ۲۵ و ۲۵-۷۵ درصد حجمی)، پیت‌ماس + پرلایت (۵۰-۵۰، ۲۵-۷۵ و ۷۵-۲۵ درصد حجمی)، ورمی‌کمپوست + پرلایت (۵۰-۵۰، ۷۵-۲۵ و ۲۵-۷۵ درصد حجمی)، کمپوست + پرلایت (۵۰-۵۰، ۲۵-۷۵ و ۷۵-۲۵ درصد حجمی)، کوکوپیت ۱۰۰ درصد حجمی، ورمی‌کمپوست ۱۰۰ درصد حجمی، پیت‌ماس ۱۰۰ درصد حجمی، پرلایت ۱۰۰ درصد حجمی، کمپوست ۱۰۰ درصد حجمی و کوکوپیت + ورمی‌کمپوست + کمپوست + پیت‌ماس + پرلایت (۲۰-۲۰-۲۰-۲۰-۲۰ درصد حجمی) بر مقدار عناصر‌ غذایی گیاه دستبو مورد بررسی قرار گرفتند. آزمایش گلدانی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام شد. بیشترین غلظت فسفر و پتاسیم در میوه‌های بستر‌‌های کشت با نسبت یکسان و ورمی‌کمپوست ۱۰۰ درصد حجمی بود. بیشترین میزان منیزیم در میوه‌های گیاهان تحت تیمارهای ورمی‌کمپوست ۱۰۰ درصد حجمی و کمپوست ۱۰۰ درصد حجمی مشاهده گردید. بیشترین غلظت مس در میوه‌های تحت بسترهای کمپوست ۱۰۰ درصد حجمی و کمپوست ۷۵ + پرلایت ۲۵ درصد حجمی حاصل شد. بیشترین غلظت عناصر روی و آهن نیز در میوه‌های تحت تیمار کمپوست ۱۰۰ درصد حجمی مشاهده شد. بالاترین میزان اسید قابل تیتراسیون و شاخص طعم به ترتیب تحت تیمارهای‌ کوکوپیت ۵۰ +پرلایت ۵۰ درصد حجمی و پیت‌ماس ۱۰۰ درصد حجمی بودند. دو بستر آلی کمپوست و ورمی‌کمپوست ۱۰۰ درصد حجمی دارای بیشترین تأثیر در افزایش غلظت عناصر در میوه‌های دستنبو داشتند. 
 
آرزو هاشمی، حسینعلی اسدی قارنه،
جلد ۱۳، شماره ۶۰ - ( جلد ۱۳، شماره ۶۰، خرداد و تیر ۱۴۰۳ )
چکیده

استفاده از کودهای سازگار با طبیعت و مناسب برای رشد بهینه گیاه می‌تواند اثرات مطلوبی بر شاخص‌های کمی و کیفی گیاه داشته باشد. در مطالعه حاضر، تأثیر کمپوست‌های مختلف بر برخی صفات رویشی، بیوشیمیایی و اسانس گیاه گشنیز در قالب طرح بلوک کاملاً تصادفی با سه تکرار در مرکز تحقیقات کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان (خوراسگان) واقع در روستای خاتون‏آباد در سال ۱۴۰۰ اجرا گردید. تیمارهای آزمایشی شامل ۱۶ تیمار (شاهد، کمپوست ترکیبی از گیاهان دارویی (۵، ۱۰ و ۱۵ کیلوگرم در مترمربع)، کمپوست نیشکر (۲، ۴ و ۶ کیلوگرم در مترمربع)، کمپوست شیرین‌بیان (۱، ۲ و ۳ کیلوگرم در مترمربع)، کمپوست نخیلات (۲، ۴ و ۶ کیلوگرم در مترمربع) و کمپوست ضایعات گل‌محمدی (۴، ۵ و ۶ کیلوگرم در مترمربع) بودند. نتایج نشان داد سطح ۶ کیلوگرم در مترمربع کمپوست نیشکر بهترین نتیجه را در بین سایر تیمار‏های کودی در بیشتر صفات نشان داد. ارتفاع بوته (۵۲/۹۵ سانتی‏متر) و سطح برگ (۰/۵۳۱ میلی‌متر مربع) با کاربرد کمپوست شیرین‏بیان ۳ کیلوگرم در مترمربع بیش از سایر تیمارها بود. بیشترین میزان اسانس (۲۹ درصد)، محتوای کلروفیل کل (۴۶/۱ میلی‌گرم بر گرم وزن تر برگ) و ترکیبات فنلی (۳۴۸ میلی‏گرم در گرم) با کاربرد ۶ کیلوگرم در متر مربع کمپوست نیشکر به‌دست آمد. لینالول مهم‌ترین ترکیب موجود در اسانس گشنیز در همه تیمارهای مورد استفاده بود. می‌توان نتیجه گرفت کاربرد کمپوست نیشکر و شیرین‏بیان با بهبود خواص فیزیکی و شیمیایی خاک منجر به بهبود رشدی و صفات کیفی گشنیز شده‌اند.
Faezeh Fateminia، Esmaeil Seifi، Ali Dehestani، Pooyan Mehrabanjoubani، Ali Asadi Kangarshahi،
جلد ۱۳، شماره ۶۴ - ( جلد ۱۳، شماره ۶۴، بهمن و اسفند ۱۴۰۳ )
چکیده

Biostimulants are substances that promote plant growth and activate their metabolic pathways. This study investigated the effects of Gamma-aminobutyric acid (GABA) (۵ and ۱۰ mM), melatonin (۵۰ and ۱۰۰ μM), and potassium phosphite (۲ and ۳ g/l) on the growth and photosynthetic processes of Citrus aurantium L. seedlings. The results showed that the application of ۱۰ mM GABA led to a significant increase in the plant's relative water content and CO۲ assimilation rate. The highest dry weight, stomatal conductance, and the lowest leaf vapor pressure deficit were achieved with the application of ۳ g/l potassium phosphite. Additionally, the maximum photochemical quantum yield of photosystem was found to be significantly higher with ۱۰ mM GABA and ۱۰۰ μM melatonin compared to the control and some other treatments. Furthermore, the application of ۵ mM GABA resulted in a ۳۱% increase in the content of chlorophyll b. Although GABA application led to a decrease in transpiration efficiency, this reduction may be attributed to the plants' higher stomatal conductance. Notably, ۱۰ mM GABA caused the highest increase in stomatal density, while ۵۰ μM melatonin and ۳ g/l of phosphite resulted in the highest stomatal area. The concentrations of malondialdehyde and hydrogen peroxide were reduced in ۱۰ mM GABA, which may have contributed to higher antioxidative potential and improved physiological parameters and plant growth. This research suggests that GABA can enhance the photochemical quantum efficiency of photosystem , improve light absorption efficiency, and modulate stomatal responses leading to enhanced photosynthetic efficiency in C. aurantium.


صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فرآیند و کارکرد گیاهی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Plant Process and Function

Designed & Developed by : Yektaweb