جستجو در مقالات منتشر شده


۱۰ نتیجه برای رحیمی

رمضانعلی خاوری نژاد، فرزانه نجفی ، اخلاص رحیمی،
جلد ۳، شماره ۱۰ - ( ۱۲-۱۳۹۳ )
چکیده

.سلنیوم در برخی موجودات به عنوان عنصر ضروری محسوب می شود اما غلظت های بالای آن منجر به ایجاد سمیت در گیاهان می گردد . در این پژوهش تاثیر بر هم کنش متیل جاسمونات وسلنات سدیم بر میزان رشد، محتوای رنگیزه های فتوسنتزی، فنل وآنتوسیانین گیاه گوجه فرنگی مورد بررسی قرار گرفت. ابتدا بذرها برای جوانه زدن در پتری دیش های استریل قرار گرفتند، بعد از جوانه زنی به گلدان های حاوی ماسه مرطوب منتقل شده و بعد از ایجاد برگ دوم تحت تیمار سلنات سدیم ( ۰، ۳۰ و ۶۰ میکرومولار) و متیل جاسمونات ( ۰، ۵۰ و ۱۰۰ میکرومولار) قرار گرفتند. بعد از بیست روز گیاهان برداشت شدند و سنجش های مورد نظر انجام شد. در تیمار برهم کنش متیل جاسمونات و سلنات سدیم افزایش رشد مشاهده شد که در مقایسه با مقادیر بدست آمده برای هریک از تیمارهای فوق به تنهایی معنی دار است. غلظت کلروفیل های a و b در همه تیمارها کاهش نشان می دهد و محتوای کاروتنوئیدها فقط در تیمار ۶۰ میکرومولار سلنات سدیم افزایش معنی داری نسبت به سایر تیمارها دارد. با افزودن متیل جاسمونات به محیط کشت محتوی سلنات سدیم، محتوای فنل و آنتوسیانین گیاهان تحت تیمار در مقایسه با تیمار سلنات به تنهایی افزایش معنی داری نشان می دهند. متیل جاسمونات تاثیر معنی داری برتجمع پرولین ندارد، در حالی که سلنات سدیم به تنهایی و در تیمار برهم کنش با متیل جاسمونات موجب افزایش پرولین برگ و ریشه شده است. با توجه به نتایج بدست آمده بنظر می رسد که تیمار توام سلنات سدیم و متیل جاسمونات در گیاه گوجه فرنگی جهت بهبود اثرات مخرب سلنات سدیم مفید می باشد.
آزاده خرم قهفرخی، اصغر رحیمی، بنیامین ترابی،
جلد ۵، شماره ۱۷ - ( جلد ۵، شماره ۱۷، پاییز ۱۳۹۵ ۱۳۹۵ )
چکیده

تجزیه و تحلیل رشد، روش کاربردی و با ارزش در بررسی کمی رشد، نمو و تولید گیاهان زراعی به‌شمار می‌رود. به‌منظور بررسی تأثیر کاربرد کود هیومیک‌اسید گرانول و محلول‌پاشی برگی ورمی‌واش و چای‌کمپوست بر شاخص‌های رشد گلرنگ، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه ولی‌عصر (عج) رفسنجان در سال ۱۳۹۲ انجام شد. تیمارها شامل کاربرد خاکی هیومیک‌اسید (صفر، ۵۰۰، ۱۰۰۰ و ۱۵۰۰ کیلوگرم در هکتار) به عنوان عامل اول و محلول‌پاشی (آب مقطر به عنوان شاهد، ورمی‌واش ۱:۱۰، ورمی‌واش ۱:۲۰ و چای‌کمپوست) به عنوان عامل دوم بود. بیش‌ترین میزان شاخص سطح برگ (۹۶/۱)، سرعت رشد محصول (۸۵/۲۶ گرم بر متر مربع بر روز)، وزن خشک کل (۱۲۳۲ گرم بر متر مربع)، سرعت جذب خالص (۹۴/۱۲ گرم بر متر مربع برگ بر روز) و سرعت رشد نسبی (۱۳/۰ گرم بر گرم بر روز) از تیمار ۱۵۰۰ کیلوگرم در هکتار هیومیک‌اسید و کم‌ترین میزان این صفات به‎ترتیب (۲۹/۱، ۸۱/۱۵ گرم بر متر مربع بر روز، ۶۷۱ گرم بر متر مربع، ۹۸/۸ گرم بر متر مربع برگ بر روز و ۱۰۸/۰ گرم بر گرم بر روز) از تیمار شاهد به‌دست آمد. هم‌چنین در بین تیمارهای محلول‎پاشی، محلول‌پاشی چای‌کمپوست باعث افزایش شاخص سطح برگ، سرعت رشد محصول، ماده خشک کل، سرعت فتوسنتز خالص و سرعت رشد نسبی شد. در مجموع کاربرد کود زیستی هیومیک‌اسید به میزان ۱۵۰۰ کیلوگرم در هکتار و محلول‌پاشی چای‌کمپوست مناسب‌ترین تیمار برای افزایش شاخص‌های رشد و عملکرد گیاه گلرنگ در راستای نیل به کشاورزی پایدار بود.


سجاد رحیمی، علیرضا پیرزاد، جلال جلیلیان، مهدی تاجبخش،
جلد ۶، شماره ۲۱ - ( جلد ۶، شماره ۲۱، پاییز ۱۳۹۶ )
چکیده

کودهای زیستی شامل موادی هستند جامد، مایع یا نیمه جامد که حاوی یک و یا چند گونه میکروارگانیسم بوده و باعث گسترش سیستم ریشه­ای شده و موجب جذب بهتر آب و عناصر غذایی و در نتیجه رشد بیشتر گیاه می­شود. به منظور بررسی اثر تنش کمبود آب و کود فسفره زیستی و شیمیایی بر تجمع عناصر غذایی در برگ و تولید زیست­توده گیاهی همیشه بهار، یک آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوک­های کامل تصادفی با ۳ تکرار در سال ۱۳۹۳ در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه ارومیه اجرا گردید. تیمار­های آزمایش شامل آبیاری (در ۵۰% و ۸۰% ظرفیت زراعی) و نوع کود فسفره (شاهد، سوپر فسفات تریپل به میزان ۱۰۰ کیلوگرم در هکتار، باکتری­های حل کننده فسفات و گونه­های قارچ میکوریزا از جنس گلوموس (Glomus intraradices, G. mosseae, G. hoi) بودند. نتایج نشان داد که در شرایط تنش کمبود آب میزان فسفر برگ به­صورت معنی­داری در مقایسه با شرایط طبیعی کاهش یافت، همچنین تأثیر نوع کود بر درصد کلنیزاسیون ریشه، و اثر متقابل بین آبیاری و کود بر میزان پروتئین برگ و عملکرد زیستی معنی­دار بود. بیشترین افزایش کلنیزاسیون ریشه همیشه بهار نسبت به شاهد در گیاهان تیمار شده با گونه­ G. hoi مشاهده گردید. به­طور کلی در شرایط تنش کمبود آب، تولید زیست­توده کاهش یافت که می­تواند ناشی از کاهش دسترسی ریشه گیاه به عناصر غذایی در این شرایط باشد. اما عملکرد پروتئین برگ در شرایط تنش کمبود آب نسبت به شرایط طبیعی بیشتر بود.


پریچهره رحیمی، زهره قنبرزاده، آسیه بهداد، ساسان محسن زاده،
جلد ۷، شماره ۲۴ - ( جلد ۷، شماره ۲۴ ۱۳۹۷ )
چکیده

سیلیکون دومین عنصر فراوان در خاک بوده و به‌عنوان یک عنصر مفید جهت کمک به رشد گیاهان عالی بخصوص در شرایط تنش‌های محیط‌های مطرح است. کادمیوم عنصری غیرضروری و سمی برای رشد و نمو گیاهان می‌باشد. هدف از این تحقیق بررسی اثر سیلیکون به‌عنوان بهبود دهنده تنش کادمیوم در گیاهچه گوجه‌فرنگی (Solanum Lycopersicum) بود. بدین منظور برهم کنش اثر غلظت های مختلف کادمیوم (۰، ۵۰ و ۱۰۰ میکرومولار) و سیلیکون (۰، ۵۰ و ۱۰۰ میلی‌مولار) در یک طرح آماری کاملا تصادفی با سه تکرار در آزمایشگاه تحقیقاتی دانشکده علوم دانشگاه شیراز سال ۱۳۹۲ بررسی گردید. نتایج نشان داد تنش کادمیوم به‌صورت معنی‌داری سبب کاهش رشد گیاه و رنگیزه‌های فتوسنتزی کلروفیل و کاروتنوئید شد . همچنین افزایش ۹برابری میزان پرولین، ۳/۱۹ درصدی انتوسیانین و ۳/۳۳ درصدی پتانسیل آنتی‌اکسیدانی کل را به دنبال داشت. میزان پراکسیداسیون لیپید ریشه و اندام هوایی در طی تنش افزایش یافت. استفاده از سیلیکون به‌صورت معنی‌داری اثر سوء سمیت کادمیوم را در گیاهچه گوجه‌فرنگی کاهش داد. این امر هماهنگ با کاهش پراکسیداسیون لیپید در ریشه و اندام هوایی و تحریک فعالیت آنتی‌اکسیدانی آن‌ها بود. سیلیکون میزان رشد و رنگیزه‌های فتوسنتزی نیز به صورت معنی‌داری در گیاهان تحت تنش کادمیوم بهبود بخشید. در تمام شاخص‌های مورد بررسی، تیمار ۱۰۰ میلی‌مولار سیلیکون بیشترین اثر بهبود دهندگی را داشت. بنابراین غلظت ۱۰۰ میلی‌مولار سیلیکون به‌عنوان یک بهبود دهنده اثرات سمی کادمیوم از جمله تنش اکسیداتیو در گوجه‌فرنگی پیشنهاد می‌گردد.


مهدی رحیمی، صنم صفائی چائی کار، کوروش فلکرو،
جلد ۸، شماره ۳۲ - ( جلد ۸، شماره ۳۲، ۱۳۹۸ ۱۳۹۸ )
چکیده

تنوع ۱۸ کلون چای در قالب یک طرح بلوک‌های کامل تصادفی با دو تکرار در ایستگاه تحقیقات چای فشالم (رشت) در سال ۱۳۹۶ مورد ارزیابی قرار گرفتند. صفات فیزیولوژیکی، بیوشیمیایی و زراعی مانند غلظت کلروفیل a، کلروفیل b، کلروفیل کل، کارتنوئید، قندهای احیاء، مقدار پروتئین کل، پرولین، عملکرد برگ چای و تعداد شاخساره اندازه‌گیری شدند. نتایج تجزیه واریانس تفاوت معنی‌داری در سطح یک درصد بین کلون‌های چای برای همه صفات نشان داد. مقایسه میانگین کلون‌ها نشان داد که کلون‌های ۱۰۰ و ۳۹۹ بیشترین مقدار عملکرد برگ سبز و تعداد شاخساره را به خود اختصاص دادند و از لحاظ صفات پرولین و کلروفیلa در رتبه دوم بودند. کمترین ضریب تغییرات فنوتیپی و ژنوتیپی مربوط به صفات پروتیین کل (۹۷/۲ و ۵۸/۲) و بیشترین آن مربوط به پرولین (۸۸/۸۵ و ۸۴/۸۵) بود و بقیه صفات در این بین قرار داشتند. تجزیه خوشه‌ای به روش وارد توانست ۱۸ کلون مورد مطالعه را در سه گروه قرار دهد و درصد صحت گروه‌بندی کلون‌ها با تجزیه تابع تشخیص صددرصد بود. میانگین صفات عملکرد برگ سبز و انواع کلروفیل در کلون‌های کلاستر اول و صفات پرولین و پروتیین در کلون‌های کلاستر سوم ارزش بالایی نشان دادند. کلون‌های این دو گروه می‌توانند در برنامه‌ریزی پروژه‌های اصلاحی و تصمیم‌گیری برای انتخاب والدین مناسب در دورگه‌گیری برای افزایش عملکرد برگ چای و افزایش پرولین (که در تحمل به تنش‌ها نقش دارد) مورد استفاده قرار گیرند. همچنین کلون‌های ۱۰۰ و ۳۹۹ میانگین بالایی برای صفت عملکرد برگ سبز و رتبه دوم را برای صفت پرولین نشان دادند و بنابراین به عنوان کلون‌های امیدبخش معرفی شدند.

 
رضا رحیمی، فرزاد پاک نژاد، مهدی صادقی شعاع، محمد نبی ایلکایی، مهدی رضایی،
جلد ۱۱، شماره ۴۷ - ( جلد ۱۱، شماره ۴۷- فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۱ )
چکیده

استفاده از باکتریهای محرک رشد باعث افزایش رشد رویشی شده و به همراه آن مصرف به موقع و با غلظت مناسب کند کننده رشد می‌تواند در تسهیم مواد پرورده به بخش‌های هوایی و ریشه نقش داشته باشد و در نتیجه باعث بهبود تحمل به کم آبی شود. به این منظور در این پژوهش واکنش گندم تحت شرایط رژیم آبیاری همراه با مصرف باکتری‌های محرک رشد و کاربرد کندکننده رشد پاکلوبوترازول مورد بررسی قرار گرفت. این پژوهش به صورت فاکتوریل اسپلیت پلات در قالب طرح پایه بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار در دو منطقه قم و همدان انجام شد. فاکتور اول شامل میزان آبیاری با سه سطح و فاکتور دوم شامل محلول‌پاشی پاکلوبوترازول در سه سطح (محلول‌پاشی صفر، ۵۰ و ۱۰۰ پی پی ام) و فاکتور سوم شامل باکتری‌های محرک رشد در پنج سطح (عدم مصرف، مایکوباکتریوم، ازتوباکتر و آزوسپریلیوم و تلفیق سه باکتری) بودند. طبق نتایج جدول تجزیه واریانس اثرات اصلی بر صفات عملکرد دانه، پارامترهای فلورسانس کلروفیل، محتوای رطوبت نسبی برگ پرچم، میزان کلروفیل برگ پرچم و فعالیت روبیسکو معنی‌دار شد. نتایج نشان دادند اثر متقابل رژیم آبیاری در پاکلوبوترازول بر عملکرد دانه معنی‌دار شد، به صورتی که در سطح آبیاری سوم، استفاده از پاکلوبوترازول با غلظت ۱۰۰ پی پی ام باعث افزایش عملکرد دانه شد. اثر متقابل رژیم آبیاری در پاکلوبوترازول بر صفت فعالیت روبیسکو معنی‌دار شد بدین ترتیب که در سطح اول رژیم آبیاری اختلاف معنی‌داری بین سطوح پاکلوبوترازول مشاهده نشد، اما در سطح دوم و سوم رژیم آبیاری بیشترین مقدار روبیسکو به فاکتور غلظت ۱۰۰ پی پی ام پاکلوبوترازول به ترتیب با ۶۳/۳۷ و ۲۷/۲۹ واحد تعلق داشت و کمترین میزان صفت به فاکتور شاهد بود.
فرزین عبدالهی، لیلا جعفری، افسانه رحیمی،
جلد ۱۱، شماره ۴۸ - ( جلد ۱۱ شماره ۴۸- خرداد و تیر ۱۴۰۱ ۱۴۰۱ )
چکیده

بهبود حاصلخیزی خاک باعث افزایش تحمل گیاهان در شرایط تنش‌های محیطی از جمله تنش خشکی می‌شود. به­منظور بررسی تأثیر کودهای مختلف بر ویژگی‌های بیوشیمیایی، کمی و کیفی ترب سفید در شرایط تنش خشکی، آزمایش اسپلیت پلات در قالب طرح بلوک کاملاً تصادفی در سال زراعی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ در دانشگاه هرمزگان انجام شد. فاکتورهای آزمایش شامل سطوح تنش خشکی به­عنوان فاکتور اصلی در سه سطح شاهد، متوسط و شدید به­ترتیب بر­اساس تأمین ۱۰۰، ۷۵ و ۵۰ درصد تخلیه‌ رطوبت سهل الوصول و پنج سطح کود شامل شاهد (بدون کاربرد کود) و ۱۰۰ کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار از منابع کود اوره، کود دامی، بیوچار و ورمی‌کمپوست بودند. نتایج این مطالعه نشان داد که تنش خشکی باعث کاهش معنی‌دار کلروفیل a و b برگ، تعداد برگ و قطر ریشه شد. بطوری‌که تنش خشکی شدید باعث کاهش میزان کلروفیل a، کلروفیل b، تعداد برگ و قطر ریشه به­ترتیب به میزان ۴/۲۹، ۲/۲۴، ۴/۲۷، ۲/۳۶ درصد در مقایسه با شاهد شد. از طرف دیگر تنش خشکی شدید باعث افزایش معنی‌دار نیترات ریشه در مقایسه با شاهد به میزان ۸/۴۱ درصد شد. کاربرد کود باعث بهبود ویژگی‌های بیوشیمیایی و کمی ترب سفید شد و بیشترین میزان رنگیزه‌های گیاهی، فعالیت آنزیم‌های کاتالاز و پراکسیداز و شاخص Fv/Fm و کمترین میزان تولید مالون ‌دی‌آلدئید با کاربرد ورمی‌کمپوست بدست آمد. نتایج این پژوهش نشان داد اگر چه در شرایط تنش خشکی شدید بیشترین عملکرد ریشه با کاربرد کود اوره بدست آمد اما تفاوت معنی‌داری با سایر کودها نداشت. از طرف دیگر در این شرایط کاربرد کودهای آلی باعث حفظ ویژگی‌های کیفی ریشه ترب شدند.
اردوان بخشی گنجه، محمد مهدی رحیمی، عبدالصمد کلیدری،
جلد ۱۱، شماره ۵۰ - ( جلد ۱۱ شماره ۵۰- مهر و آبان ۱۴۰۱ )
چکیده

با توجه به اینکه گیاه بادرنجبویه از گیاهان دارویی مهم است، آزمایشی به­منظور بررسی اثرات سایکوسل و سالیسیلیک اسید در شرایط تنش خشکی بر خصوصیات زراعی، بیوشیمیایی و میزان اسانس این گیاه، به­صورت اسپلیت پلات فاکتوریل در قالب طرح بلوک‌های کاملاً تصادفی با سه تکرار در مزرعه‌‌ای واقع در شمال غربی یاسوج در سال‌های ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹ انجام شد. تنش خشکی به­عنوان عامل اصلی در سه سطح ۳۵ (شاهد)، ۷۰ و ۹۰ درصد ظرفیت زراعی و فاکتور فرعی شامل سایکوسل در دو سطح (صفر و ۱۰۰۰ میکرومولار) و اسید سالیسیلیک در دو سطح (صفر و ۱۰۰۰ میکرومولار) بود. نتایج به­دست آمده نشان داد که محلول‌پاشی سالیسیلیک اسید و سایکوسل تأثیر معنی‌داری بر عملکرد اسانس، درصد اسانس، ارتفاع بوته، وزن تر و خشک اندام هوایی و وزن تر و خشک ریشه و میزان آنزیم‌های سازگار­کننده گیاه به تنش مانند کاتالاز، پراکسیداز و مالون دی­آلدئید داشت و باعث افزایش ‌این صفات در شرایط تنش خشکی گردید. بیشترین میزان عملکرد اسانس (۱/۸ کیلوگرم درهکتار) متعلق به تیمار ۳۵% ظرفیت مزرعه به­همراه محلول‌پاشی با سایکوسل و اسید سالیسیلیک بود. میزان افزایش فعالیت آنزیم‌های کاتالاز، پراکسیداز و مالون دی­آلدئید در بالاترین سطح تنش رطوبتی به­همراه محلول‌پاشی با سایکوسل و اسید سالیسیلیک نسبت به شاهد به­ترتیب (۷۳%)، (۷۴%) و (۸۰%) بود. بطور­کلی نتایج‌ این پژوهش نشان داد که گیاه دارویی بادرنجبویه واکنش مثبتی به محلول‌پاشی اسید سالیسیلیک و سایکوسل نشان داد و کاربرد این مواد تأثیر مطلوبی در جبران صدمات ناشی از تنش خشکی در این گیاه داشت، و می‌توان این نتایج را برای مناطقی با شرایط آب­و­هوایی منطقه مورد مطالعه پیشنهاد کرد.
افسانه رحیمی، لیلا جعفری، فرزین عبدالهی،
جلد ۱۲، شماره ۵۴ - ( جلد۱۲، شماره ۵۴، خرداد و تیر ۱۴۰۲ )
چکیده

یکی از راهکارهای افزایش تحمل گیاهان به شرایط تنش‌های محیطی از جمله تنش خشکی، بهبود روند دریافت عناصر غذایی توسط گیاهان است. روکولا با نام علمی Eruca vesicaria subsp. sativa Mill. به عنوان سبزی برگی در استان هرمزگان کشت می‌شود. با توجه به محدودیت منابع آب در این استان و نقش تغذیه در افزایش تحمل سبزی‌ها به تتنش خشکی این پژوهش جهت بررسی پاسخ بیوشیمیایی، رویشی، عملکرد و شاخص‌های کارایی روکولا به منابع کود در شرایط کم آبیاری، آزمایشی به‌صورت کرت‌های خرد­شده در قالب طرح بلوک کاملاً تصادفی با ۱۲ تیمار و سه تکرار در گلخانه دانشگاه هرمزگان انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل آبیاری به عنوان عامل اصلی (آبیاری کامل به‌عنوان شاهد، کم آبیاری متوسط و شدید) و کاربرد کودهای مختلف به عنوان عامل فرعی (شاهد، کود اوره، ورمی‌کمپوست و کود گاوی) بودند. نتایج نشان داد که تمام صفات بیوشیمیایی شامل میزان کلروفیل و کارتنوئید، فعالیت آنزیم‌های کاتالاز و پراکسیداز و میزان مالون دی‌آلدهید، صفات رویشی و عملکرد شامل ارتفاع بوته، طول و قطر ریشه، وزن تر ریشه و اندام هوایی، عملکرد اقتصادی تر و کارایی نیتروژن و آب روکولا به‌طور معنی‌دار تحت تأثیر اثر اصلی آبیاری قرار گرفتند. در­حالی‌که اثر اصلی کود بر آنزیم پراکسیداز، ارتفاع بوته و قطر ریشه معنی‌دار نشد. در اغلب موارد کارایی کودهای آلی در مقایسه با اوره بیشتر بود. به‌طوری‌که کاربرد ورمی‌کمپوست باعث افزایش فعالیت کاتالاز در شرایط کم‌آبیاری شدید و متوسط به‌ترتیب به‌میزان ۳/۲۳ و ۹/۲۹ درصد شد. کم آبیاری متوسط و شدید و همچنین کاربرد کود باعث افزایش کارایی مصرف آب در روکولا شد. در هر سطح کود، کم آبیاری شدید باعث کاهش معنی‌دار کارایی مصرف نیتروژن در مقایسه با آبیاری کامل و کم آبیاری متوسط شد. در مجموع نتایج این پژوهش نشان داد که در شرایط کم‌آبیاری شدید کاربرد کود گاوی باعث افزایش عملکرد اقتصادی تر روکولا به‌میزان ۰/۵۲ درصد در مقایسه با شاهد شد. در مجموع بیشترین عملکرد تر اقتصادی در شرایط آبیاری کامل و کاربرد کود اوره یا گاوی بدست آمد. بنابراین با توجه به محدودیت منابع آب در استان هرمزگان، کاربرد کود می‌تواند باعث بهبود عملکرد روکولا در شرایط کم‌آبیاری می‌شود. 
مینا رفیعی، اصغر رحیمی، آرمان آذری، سید رسول صحافی، احمد آئین، پژمان خدایگان،
جلد ۱۳، شماره ۶۰ - ( جلد ۱۳، شماره ۶۰، خرداد و تیر ۱۴۰۳ )
چکیده

به ‏منظور بررسی سویه‌های مختلف باکتری سودوموناس مشتمل بر گونه‌های فلورسنس، کلرافیس و پوتیدا بر خصوصیات مورفوفیزیولوژیک و عملکرد گیاه سیب‌زمینی رقم سانته تحت تنش خشکی در منطقه جیرفت، آزمایشی به صورت طرح کرت‌های خرد­شده در قالب طرح پایه بلوک‌های کاملاً تصادفی با سه تکرار در دو سال زراعی ۱۳۹۸-۱۳۹۹ و ۱۳۹۹-۱۴۰۰ انجام شد. عامل‌ اصلی شامل تنش خشکی در سه سطح (۴۰، ۶۵ و ۹۰ میلی‌متر تبخیر از سطح تشتک تبخیر کلاس A) و سویه­های باکتری سودوموناس در چهار سطح (شاهد، سویه T۱۲ Pseudomonas fluorescens RO۷، سویه T۱۳ Pseudomonas putida RO۳ و سویه T۱۷ Pseudomonas chlororaphis RO۱) به عنوان فاکتور فرعی بود. نتایج نشان داد که تیمارهای تنش خشکی اعمال­شده تأثیری در محتوای کلروفیل a نداشت. استفاده از سویه‌های باکتری سودوموناس محتوای کلروفیل b و کل را افزایش داد. محتوای کاروتنوئید برگ در ۹۰ میلی‌متر تبخیر از سطح تشتک تبخیر با کاربرد باکتری سویه T۱۷ کم‌ترین میزان را نسبت به تیمار بدون باکتری و سویه T۱۲ و T۱۳ نشان داد. کاربرد باکتری سویه T۱۳ بیش‌ترین فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسموتاز را در سطوح مختلف تنش خشکی نشان داد. بین سویه‌های متفاوت باکتری سودوموناس و تیمار بدون کاربرد باکتری تفاوتی در فعالیت آنزیم پراکسیداز برگ در سطوح مختلف تنش خشکی مشاهده نشد. بیش‌ترین فعالیت آنزیم کاتالاز برگ با کاربرد سویه T۱۲ و T۱۷ باکتری مشاهده شد. کاربرد سویه‌های باکتری سودوموناس منجر به افزایش معنی‌دار وزن خشک اندام هوایی، وزن خشک غده و وزن کل غده در بوته نسبت به تیمار بدون باکتری در همه سطوح تنش خشکی شد.

صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فرآیند و کارکرد گیاهی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Plant Process and Function

Designed & Developed by : Yektaweb