۱۷ نتیجه برای ابراهیمی
لیلا شبانی، سمانه باقری، معصومه احمدی خویی، پریسا حیدری زاده، محمد علی ابراهیمی،
جلد ۲، شماره ۴ - ( ۶-۱۳۹۲ )
چکیده
چکیده
تاثیر قارچهای آربسکولار میکوریز Glomus mosseae و Glomus etunicatum بر کلونیزاسیون ریشه، رشد و جذب مواد غذایی در شش ژنوتیپ از نعناع سبز در شرایط گلخانهای بررسی گردید. افزایش وزن تر و خشک اندام هوایی، محتوای کلروفیل (a، b، کل و کاروتنوئید)، فسفر، منگنز و روی در ریشه و اندام هوایی و میزان کربوهیدرات اندام هوایی در گیاهچههای تلقیح شده در مقایسه با نمونههای شاهد مشاهده گردیدند. نتایج این تحقیق نشان داد که گیاهچههای نعناع تلقیح شده با هر یک از دو گونه قارچ گلوموس بیوماس بیشتری در مقایسه با گیاهچههای غیر میکوریزی تولید کردهاند و پاسخها به نوع ژنوتیپ نعناع بستگی داشته است. همچنین، نتایج نشان دادند که تلقیح با قارچ G. etunicatum تأثیر بیشتری در مقایسه با قارچ G. mosseae بر بیوماس ژنوتیپهای نعناع داشته است.
فاطمه سادات سید ابراهیمی، حسن حسنی کومله، علی اعلمی، محمد حسین رضادوست،
جلد ۴، شماره ۱۴ - ( جلد ۴، شماره ۱۴، زمستان ۱۳۹۴ )
چکیده
خشکی پدیدهای بحرانی است که همه ساله در بخشهایی از دنیا در زمانهای مختلف با دامنه و شدت متفاوت به تولید موفقیتآمیز محصول آسیب میرساند. تحقیق حاضر به منظور بررسی تأثیر تنش خشکی روی برخی صفات مربوط به برگ (سطح برگ، وزن تر و کلروفیل)، ریشه (وزن تر)، ساقه (وزن تر و طول) و تغییرات فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان سوپراکسیددیسموتاز (SOD) و پراکسیداز (POD) روی دو رقم حساس Hyola۳۰۸ و متحمل SLM۰۴۶ کلزا به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با ۴ تکرار برای صفات مورفولوژیک و فیزیولوژیک و ۲ تکرار برای سنجش آنزیمی انجام شد. بدین منظور گیاهچهها در محیط MS مایع سوسپانسیون در پنج سطح خشکی شامل صفر، ۳، ۶، ۱۲و ۱۵ در صد پلیاتیلنگلایکول ۶۰۰۰ به طور شناور کشت شدند. صفر، ۳، ۶، ۱۲، ۲۴، ۴۸ و ۷۲ ساعت پس از اعمال تنش، از گیاهان نمونههای برگی تهیه شد. تفاوت معنیداری بین صفات اندازهگیری شده در دو رقم مورد آزمایش مشاهده شد. طبق نتایج، سطح و وزن برگ، طول ساقه و وزن ریشه با افزایش مقدار PEG و پیشرفت زمان، در هر دو رقم کاهش یافت. با افزایش میزان PEG، میزان کلروفیل در رقم حساس افزایش بیشتری نسبت به رقم متحمل داشت. در هر دو رقم تنش خشکی به طور معنیداری سبب کاهش وزن ساقه شد. براساس نتایج شدت واکنش و فعالیت آنزیم SOD در رقم مقاوم بیشتر بود. فعالیت آنزیم POD در رقم مقاوم در شرایط تنش خشکی شدید و فعالیت این آنزیم در رقم حساس در شرایط اولیه تنش خشکی افزایش داشته است.
منصور افشار محمدیان، بنت الهدی دمسی، ساره ابراهیمی، معصومه جمال امیدی،
جلد ۶، شماره ۱۹ - ( جلد ۶، شماره۱۹، بهار ۱۳۹۶ ۱۳۹۶ )
چکیده
به منظور بررسی اثر سطوح مختلف شوری بر رنگیزههای فتوسنتزی، فلورسانس و آنتی اکسیدانهای برگ سه رقم بادام زمینی به عنوان شاخصی از مقاومت به تنش شوری، تحقیقی در سال ۱۳۹۲ در گلخانه تحقیقاتی دانشکده علوم پایه دانشگاه گیلان بصورت آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار به اجرا درآمد. تیمارهای آزمایش شامل ترکیبی از ۴ سطح مختلف شوری (۰،۵۰،۱۰۰ و۱۵۰ میلی مولار) و سه رقم بادام زمینی (محلی گیلان، ICGV۹۶۱۷۷ و ICGV۰۳۰۶۰) بود. نتایج تجزیه واریانس صفات اندازهگیری نشان داد که اثر متقابل رقم و شوری بر روی صفات کلروفیل a، کلروفیل a+b، فلورسانس ماکزیمم (Fm) فلورسانس اولیه (F۰)، پراکسیداز و فنل بجز کارتنوئید معنیدار بود. در این بررسی مشاهده شد که با افزایش غلظتهای Nacl، میزان فنل و پراکسیداز افزایش یافت، ولی میزان کلرفیل a، b و عملکرد فلورسانس کلروفیل کاهش یافت و در مجموع رقم محلی گیلان، متحمل ترین رقم تحت سطوح مختلف شوری بود.
احمد مهتدی، لیلا ابراهیمی،
جلد ۶، شماره ۱۹ - ( جلد ۶، شماره۱۹، بهار ۱۳۹۶ ۱۳۹۶ )
چکیده
آلودگی ناشی از حضور فلزات سنگین در هوا، آب و خاک یکی از مشکلات مهم اکولوژیکی در جهان است. در این پژوهش، اثر غلظتهای مختلف کلسیم بر جذب و تجمع کادمیوم و روی در گیاه M. flavida مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور از غلظتهای ۱۰۰، ۴۰۰ و ۱۶۰۰ میکرو مولار کلسیم و ۱، ۵ و ۱۰ میکرو مولار کادمیوم و ۱۰، ۲۰ و ۴۰ میکرو مولار روی استفاده گردید. این پژوهش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی اجرا شد. ابتدا بذور گیاه در پیت کشت داده شد و گیاهچههای به دست آمده در مرحله دو برگی شدن به محیط کشت هیدروپونیک منتقل شدند و با استفاده از محلول هوگلند به مدت دو هفته آبیاری شد. دو هفته پس از تیمار با فلزات مورد نظر، طول ریشه، وزن خشک ریشه و بخش هوایی، میزان کلروفیل، سطح برگ، آب نسبی و میزان فلز انباشته شده در گیاه اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که افزایش غلظت کلسیم باعث کاهش سمیت کادمیوم و روی شد. در غلظت ۱۶۰۰ میکرو مولار کلسیم و ۱ میکرو مولار کادمیوم بیشترین طول ریشه مشاهده شد ولی با افزایش میزان کادمیوم، طول ریشه کاهش یافت. هم چنین وزن خشک ریشه و بخش هوایی، میزان کلروفیل، سطح برگ و محتوای نسبی آب گیاه با افزایش کادمیوم کاهش یافت. بررسی مقدار کادمیوم در بخش هوایی و ریشه گیاه نشان داد که با افزایش غلظت کادمیوم در محیط کشت میزان انباشته شدن این عنصر توسط گیاه افزایش یافت. به طور کلی کلسیم باعث کاهش سمیت کادمیوم و روی شد.
منصور افشار محمدیان، ساره ابراهیمی نوکنده، مریم مسیبی،
جلد ۷، شماره ۲۳ - ( جلد ۷، شماره ۲۳ ۱۳۹۷ )
چکیده
چای یکی از قدیمی ترین نوشیدنی های جهان محسوب می شود و ترکیبات موجود در شاخساره های چای با توجه به شرایط آب و هوا، فصل، تنوع ژنتیکی و سن شاخه ها متفاوت هستند. در این تحقیق، شاخسارههای چای شامل یک جوانهی راسی و دو برگ مجاور از کلونهای ۱۰۰، ۲۷۸، ۴۵۱ و DN، در سه فصل رویشی بهار، تابستان و پاییز از مرکز تحقیقات چای کشور (لاهیجان) جمع آوری شد. پس از عصاره گیری نمونهها، میزان تغییرات فصلی، قدرت خنثی کنندگی رادیکال آزاد (DPPH)، ترکیبات کافئین، کلروژنیکاسید، کوئرستین، کاتچین و اپیگالوکاتچین نیز با دستگاه HPLC و پروتئین کل ارزیابی شد. نتایج این پژوهش نشان داد که فعالیت آنتیاکسیدانی کلونهای ۱۰۰ و ۴۵۱ از اولین برداشت (بهار) تا سومین برداشت (پاییز) افزایش یافت، در حالیکه در کلونهای ۲۷۸ و DN عکس این قضیه مشاهده شد. میزان پروتئین کلونهای ۱۰۰ و DN در سه برداشت مختلف تغییرات ناچیزی را نشان داد. این نتایج، تاثیر تغییرات فصلی را بر روی ترکیبات شیمیایی شاخسارههای جوان چای نشان می دهد.
محیل پورابراهیمی فومنی، علیرضا سیروس مهر، حمیدرضا عشقی زاده، محمدرضا اصغری پور، عیسی خمری،
جلد ۸، شماره ۳۰ - ( جلد ۸ شماره ۳۰- خرداد و تیر ۱۳۹۸ )
چکیده
این پژوهش بهمنظور بررسی سطوح مختلف کود شیمیایی نیتروژن (۰، ۸۰، ۱۶۰ و ۲۴۰ کیلوگرم نیتروژن در هکتار از منبع اوره ۴۶%=N) بر برخی صفات فیزیولوژیک رشد و رنگیزههای فتوسنتزی در سه هیبرید ذرت سینگل کراس با دوره رسیدگی مختلف (زودرس ۲۶۰، میانرس ۵۰۰ و دیررس ۷۰۴)، در زابل و اصفهان به ترتیب در سالهای ۱۳۹۳ و ۱۳۹۴ اجرا شد. آزمایش بهصورت کرتهای خردشده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار اجرا گردید. نتایج آزمایش نشان داد که شاخصهای فیزیولوژیک مانند شاخص سطح برگ، سرعت رشد گیاه و سرعت رشد نسبی تحت تأثیر کود نیتروژن قرار گرفتند. افزایش کود نیتروژن از ۸۰ تا ۲۴۰ کیلوگرم کود نیتروژن در هکتار شاخص سطح برگ، سرعت رشد گیاه و سرعت رشد نسبی را از ۳۵ روز پس از کاشت (حدود ۳۰۰ درجه روز رشد) افزایش داد که این افزایش پس از رشد زایشی معنیدار بود. با افزایش مقدار کود نیتروژن، مقدار رنگیزههای فتوسنتزی افزایش یافت. بیشینه عملکرد دانه ذرت در منطقه اصفهان و زابل به ترتیب در هیبریدهای ۷۰۴ و ۵۰۰ در سطح کودی ۱۶۰ کیلوگرم در هکتار و کمترین میزان عملکرد دانه در هر دو منطقه در تیمار شاهد به دست آمد. حد آستانه مصرف کود نیتروژن جهت ۵۰ درصد افت عملکرد در منطقه زابل و اصفهان برای هیبرید ۷۰۴ به ترتیب ۲۰۰ و ۱۷۸ و برای هیبرید ۵۰۰ به ترتیب ۱۹۲ و ۱۶۴ و برای هیبرید ۲۶۰ به ترتیب ۱۸۶ و ۱۵۰ کیلوگرم در هکتار بود. درمجموع، هیبرید سینگل کراس ۷۰۴ در مقایسه با دو هیبرید دیگر و همچنین منطقه اصفهان نسبت به زابل از لحاظ صفات اندازهگیری شده برتری نشان دادند.
مرجان السادات حسینی، داود صمصام پور، مرتضی ابراهیمی، مرتضی خان احمدی،
جلد ۸، شماره ۳۲ - ( جلد ۸، شماره ۳۲، ۱۳۹۸ ۱۳۹۸ )
چکیده
شیرین بیان (Glycyrrhiza glabra L.) گیاهی است دارویی و گلیسیریزین مهمترین ترکیب شیمیایی در میان ترکیبات موجود در شیرین بیان است که ۵۰ برابر ساکارز شیرینی دارد. تنش خشکی یکی از عوامل محدود کننده رشد و نمو در گیاهان میباشد که بر صفات مورفولوژیک و فرآیندهای فیزیولوژیکی گیاهان اثر منفی دارد. جهت بررسی تأثیر سطوح مختلف تنش خشکی بر برخی صفات رشدی، فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی دو ژنوتیپ شیرین بیان، آزمایشی به صورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل سطوح مختلف تنش خشکی (شاهد، ۱۰، ۲۰ و ۳۰ روز یکبار آبیاری) و ژنوتیپهای مختلف (چهارمحال و بختیاری و ایلام) بود. در این آزمایش صفات وزن خشک ریشه، وزن تر اندام هوایی، محتوای نسبی رطوبت، کلروفیل a، b، کلروفیل کل، کاروتنوئید، فعالیت آنتیاکسیدانی، میزان فنل کل، فعالیت آنزیم آسکوربات پراکسیداز و گلیسیریزین مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد تنش خشکی باعث کاهش معنیدار وزن خشک ریشه، وزن تر اندام هوایی، محتوای نسبی رطوبت، کلروفیل a، b و کاروتنوئید گردید. بیشترین فعالیت آنتیاکسیدانی و فعالیت آنزیم آسکوربات پراکسیداز در ژنوتیپ ایلام در تنش شدید به ترتیب %۷۵/۸۸ و ۴/۴ تغییرات جذب در میلیگرم پروتئین مشاهده شد. همچنین بیشترین مقدار فنل کل در ژنوتیپ ایلام در تنش متوسط (۵۹ میلی گرم گالیک اسید بر صد گرم) و بیشترین میزان گلیسیریزین تحت تنش خفیف در ژنوتیپ چهارمحال و بختیاری (%۹۷/۲) مشاهده شد. به طور کلی از نظر صفات مرفولوژیک و میزان آنتیاکسیدان ژنوتیپ ایلام بالاتر از ژنوتیپ چهارمحال و بختیاری بود، اما از نظر رنگیزههای فتوسنتزی و گلیسیریزین ژنوتیپ چهارمحال و بختیاری از ایلام بالاتر نشان داد. به نظر میرسد، در مجموع از نظر محتوی آنتیاکسیدانی ژنوتیپ ایلام نسبت به چهارمحال و بختیاری متحملتر به خشکی میباشد.
سارا فرسرایی، لیلا مهدی زاده، محمد مقدم، حسن ابراهیمی،
جلد ۸، شماره ۳۳ - ( جلد ۸، شماره ۳۳ ، ۱۳۹۸ ۱۳۹۸ )
چکیده
بهمنظور بررسی اثر محلولپاشی پوترسین بر برخی خصوصیات رشدی و میزان عناصر غذایی ریحان رقم ژنو (Ocimum basilicum L. cv. Genove) تحت تنش شوری آزمایش گلدانی بهصورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه فردوسی مشهد در سال ۱۳۹۶ انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل چهار سطح شوری آب آبیاری (صفر، ۴۰، ۸۰ و ۱۲۰ میلیمولار سدیم کلرید) و سه سطح محلولپاشی پوترسین (صفر، ۱ و ۲ میلیمولار) در سه تکرار بود. نتایج حاصل از تجزیه واریانس دادهها نشان داد که اثر متقابل شوری و پوترسین بر همه صفات مورد مطالعه معنیدار شد. مقایسه میانگین دادهها نشان داد که بیشترین وزن خشک اندام هوایی (۰۳/۴ گرم)، محتوای نسبی آب برگ (۲/۷۲ درصد)، فسفر (۵/۱ درصد)، پتاسیم (۷/۱ درصد)، روی (۳/۲۲ میلیگرم در کیلوگرم)، کلسیم (۳۱/۱ درصد)، منیزیم (۵۳/۰ درصد) و منگنز (۰۵/۸۹ میلیگرم در کیلوگرم) در تیمار بدون شوری و محلولپاشی ۲ میلیمولار پوترسین مشاهده شد. در حالیکه بیشترین میزان سدیم (۹/۰ درصد) در تیمار شوری ۱۲۰ میلیمولار و بدون محلولپاشی پوترسین مشاهده شد و پوترسین ۲ میلیمولار آن را کاهش داد. در شرایط تنش شوری پوترسین جذب عناصر معدنی را در گیاه بهبود بخشید و موجب افزایش وزن تر و خشک اندام هوایی و محتوای نسبی آب برگ ریحان گردید اما در اغلب صفات تفاوت معنیداری بین دو غلظت پوترسین مشاهده نشد.
مهدی امیریوسفی، محمودرضا تدین، رحیم ابراهیمی،
جلد ۹، شماره ۳۶ - ( جلد ۹ شماره ۳۶- خرداد و تیر ۱۳۹۹ )
چکیده
به منظور بررسی اثر کودهایی با عمل زیستی وشیمیایی بر عملکرد وبرخی ویژگیهای بیوشیمیایی کینوا، آزمایشی به صورت فاکتوریل سه عامله در قالب طرح کاملا تصادفی با ۳ تکرار در سال زراعی ۱۳۹۸-۱۳۹۷ در منطقه برخوار اصفهان اجرا شد. در این آزمایش ارقام ساجاما وتیتیکاکا به عنوان فاکتوراول، چهار سطح کود زیستی شامل عدم تلقیح، تلقیح با نیتروکسین، تلقیح با بیوفسفر و تلقیح توام با نیتروکسین وبیوفسفر به عنوان فاکتوردوم و چهار سطح کود شیمیایی شامل شاهد، اوره، سوپر فسفات تریپل و تلفیق اوره و سوپر فسفات تریپل به عنوان فاکتور سوم مورد ارزیابی قرار گرفتند.نتایج نشان داد که اثرات برهمکنش سهگانه رقم، کود زیستی و کود شیمیایی بر میزان کاروتنوئیدها،کربوهیدرات کل پروتئین محلول، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت کینوا معنی دارشد. هرچند بیشترین عملکرد دانه در رقم ساجاما مشاهده شد، اما شاخص برداشت که نشان دهندهی تخصیص مواد به مقصدهای فیزیولوژیکی (دانه) است، تفاوت معنیداری در این دو رقم نداشت. همچنین طول دوره رشد در رقم ساجاما ۳۲ روز بیشتر از از رقم تیتیکاکا بود که این موضوع علاوه بر افزایش نیاز آبی در رقم ساجاما، موجب به تاخیر افتادن کشت بعدی مزرعه شد. از طرفی تمامی صفات بیوشیمایی اندازهگیری شده (شامل میزان کلروفیل کل، کاروتنوئیدها،کربوهیدرات کل و پروتئین محلول) در رقم تیتیکاکا بیشتر از رقم ساجاما بود.از این رو با توجه به نتایج این پژوهش، توسعهی کشت رقم تیتیکاکا به همراه استفاده از کودهای زیستی را می توان به عنوان راهکاری کاربردی جهت دستیابی به محصول باکیفیتتر و مصرف بهینه کودهای شیمیایی در راستای تحقق اهداف کشاورزی پایدار در زراعت کینوا معرفی کرد.
امیر مرادی سراب شلی، سید کمال کاظمی تبار، مرتضی ابراهیمی، غفار کیانی، مرتضی خان احمدی،
جلد ۹، شماره ۳۶ - ( جلد ۹ شماره ۳۶- خرداد و تیر ۱۳۹۹ )
چکیده
گلراعی یک گیاه دارویی سنتی است که برای درمان افسردگی و بهبود زخم استفاده میشود. وابستگی به منابع طبیعی و روشهای کشت سنتی اغلب به ماهها و سالها زمان برای دستیابی به گیاهان دارویی نیاز دارد. ایجاد سیستم کشت سوسپانسیون ریشه نابجا میتواند تکثیر در مقیاس وسیع، بهبود نژاد و حفاظت از گونه را تسریع بخشد. اما بهینهسازی و تولید در مقیاس وسیع نیازمند افزایش بیومس و متابولیتهای ثانویه ریشه است. در این پژوهش تاثیر غلظتهای مختلف میواینوزیتول (۵۰، ۷۵، ۱۰۰، ۱۲۵، ۱۵۰، ۱۷۵، ۲۰۰، ۲۲۵، ۲۵۰ و ۲۷۵ میلیگرم بر لیتر) بر روی بیومس، فنل، فلاونوئید، درصد فعالیت آنتیاکسیدانی DPPH و مقادیر متابولیتهای ثانویه ریشه نابجای گلراعی در پژوهشکده متابولیتهای ثانویه منطقه مرکزی کشور در سال ۱۳۹۸ مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج بدست آمده در بین تیمارهای اعمال شده نشان داد که تیمارهای ۱۲۵ و ۱۵۰ میلیگرم بر لیتر میواینوزیتول دارای بیشترین مقادیر وزن خشک، نرخ رشد و نسبت رشد بودند. غلظتهای ۱۰۰ و ۲۵۰ میلیگرم بر لیتر میواینوزیتول به ترتیب دارای بیشترین و کمترین مقدار هایپریسین و سودوهایپریسین بودند. از نظر تولید مقدار هایپرفورین، تیمار ۱۰۰ میلیگرم بر لیتر میواینوزیتول دارای بیشترین میزان بود و غلظت ۱۲۵ میلیگرم کمترین تاثیر را بر میزان هایپرفورین داشت. تفاوت معنیداری بین تیمارها از نظر مقدار فنل و فلاونوئید وجود داشت بطوریکه تیمارهای ۷۵ و ۲۲۵ میلیگرم بر لیتر میواینوزیتول دارای بیشترین مقدار فنل و تیمار ۷۵ میلیگرم بر لیتر میواینوزیتول دارای بیشترین مقدار فلاونوئید در بین تیمارهای اعمال شده بودند. روند تغییرات درصد فعالیت آنتیاکسیدانی DPPH در بین تیمارها متفاوت بود بطوریکه مقدار ۵۰ میلیگرم بر لیتر میواینوزیتول دارای کمترین درصد فعالیت آنتیاکسیدانی DPPH بود، ولی بیشترین درصد فعالیت آنتیاکسیدانی DPPH در تیمار ۷۵ میلیگرم بر لیتر میواینوزیتول مشاهده شد. از آنجایی که پتانسیل تحریک متابولیت ثانویه در میان انواع کشتها، الیسیتورها، شرایط اعمال تیمارهای مختلف و دیگر پارامترها متفاوت است، تحقیقات بیشتر برای بهینهسازی دستورالعملهای بهتر و کارآمدتر ضروری میباشد.
فرحناز توکلی، محمد رفیعی الحسینی، رودابه راوش، مرتضی ابراهیمی،
جلد ۱۰، شماره ۴۴ - ( جلد ۱۰شماره ۴۴- مهر و آبان ۱۴۰۰ )
چکیده
کاربرد الیسیتورهای غیرزیستی در مسیرهای بیوسنتزی که منجر به تشکیل و تنظیم متابولیتهای ثانویه میشود بسیار حائز اهمیت است. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر الیسیتور دمای پایین بر میزان هایپریسین، فلاونوئید، فنل، ظرفیت آنتیاکسیدانی و وزن خشک گل راعی ( Hypericum perforatum L) انجام شد. بذرها از رقم توپاز، شرکتPharmasaat کشور آلمان با خلوص %۹۹ و قوه نامیه %۸۵ که در پروژه مقدماتی جهت توانایی تولید متابولیتهای ثانویه مورد ارزیابی قرار گرفته بودند، تهیه گردید. بذور در محیط کشت MS در ظروف استریل کشت داده شدند و در اتاق رشد با دمای ۱±۲۵درجه سانتیگراد و تناوب نوری ۸ ساعت تاریکی و ۱۶ ساعت روشنایی با نور فلورسنت نگهداری شدند، این پژوهش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کامل تصادفی در سه تکرار اجرا و تأثیر دماهای ۴، ۸، ۱۶ و ۲۵ درجه سانتیگراد در مدت زمانهای ۲۴ ساعت، ۷۲ ساعت و یک هفته مورد ارزیابی قرار گرفت. بیشترین میزان هایپریسین در دمای ۴ درجه به مدت یک هفته و ۷۲ ساعت به ترتیب با میزان ۵۹/۰ و ۵۵/۰ میکروگرم بر گرم ماده خشک و بیشترین ظرفیت آنتیاکسیدانی در دمای ۴ درجه به مدت یک هفته با میزان ۸۷/۰ درصد مشاهده شد. با افزایش دما به ۱۶ درجه (به مدت ۲۴ ساعت) کمترین میزان هایپریسین و ظرفیت آنتیاکسیدانی مشاهده گردید. اعمال دمای ۴ درجه به مدت یک هفته سبب افزایش میزان فلاونوئید گردید. بیشترین میزان فنل نیز در نمونههای تحت تیمار ۴ درجه به مدت یک هفته و ۷۲ ساعت به ترتیب با میزان ۶۵/۵ و ۰۳/۵ میلیگرم بر گرم ماده خشک حاصل شد. اعمال دمای ۴ درجه به مدت یک هفته بیشترین تأثیر را بر وزن خشک گیاه نشان داد. با توجه به افزایش متابولیت ثانویه هایپرسین، فنل، فلاونوئید و ظرفیت آنتیاکسیدانی گیاه گل راعی پس از اعمال دمای ۴ درجه سانتیگراد (به مدت یک هفته و۷۲ ساعت)، کاربرد این الیسیتور جهت افزایش متابولیتهای ثانویه گیاه گل راعی توصیه میگردد.
مهرداد نظری، فریبا خلیلی، راهله ابراهیمی، یونس مستوفی، مهرداد جعفرپور،
جلد ۱۱، شماره ۴۷ - ( جلد ۱۱، شماره ۴۷- فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۱ )
چکیده
فلفل دلمهای از مهمترین سبزیهای تجاری و خاص با عمر پس از برداشت کوتاه و حساسیت بالا به بیماریهای قارچی است. بدین منظور پژوهشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی تحت پرتودهی UV-C (سطوح صفر، ۵ و ۱۰ کیلوژول بر متر مربع بر ثانیه) و DPI (غلظتهای صفر و ۱ میکرومولار) در سه تکرار اجرا و تغییرات صفات در روزهای صفر، ۷، ۱۴، ۲۱ و ۲۸ انبارمانی بررسی شد. نتایج نشان داد، با افزایش مدت زمان انبارمانی میزان کاروتنوئید کاهش معنیداری یافت. پس از گذشت ۲۸ روز تحت پرتو UV-C ۵ و ۱۰ kJ m-۲ s-۱ و تیمار ۱ میکرومولار DPI در مقایسه با سایر تیمارها، محتوای کاروتنوئید در میوه فلفل دلمهای افزایش معنیداری یافت که با روز صفر این تیمارها در سطح ۵ درصد تفاوت آماری معنیداری را نشان نداد. تشعشع UV-C با شدت kJ m-۲ s-۱ ۱۰ باعث القاء یک تنش اولیه در سلولهای فلفل دلمهای شده، پس از ۲۸ روز انبارداری ظرفیت آنتیاکسیدانی را حفظ نمود. تیمار DPI در این نمونهها در روز ۲۸ انبارمانی سبب کاهش معنیدار ظرفیت آنتیاکسیدانی گردید. تحت پرتوتابی UV-C ۵، بیشترین فنل کل و قند احیاء حاصل گردید. پرتوتابی UV-C ۱۰ تحت تیمار DPI ۱ میکرومولار در روز ۲۸ انبارمانی سبب حفظ محتوای پروتئین شد. پرتودهی UV-C با شدت kJ m-۲ s-۱ ۵ به همراه DPI ۱ میکرومولار، فعالیت سوپراکسید دیسموتاز را در روز ۲۱ انبارمانی افزایش دادند. پرتوتابی UV-C ۱۰ و DPI صفر میکرومولار در روز ۲۸ انبارمانی سبب افزایش فعالیت کاتالاز گردید. تحت تیمار UV-C ۵ و DPI صفر میکرومولار در روز ۱۴ انبارمانی، فعالیت پراکسیداز به بیشترین میزان رسید. بهطورکلی تیمارهای UV-C و DPI بر خصوصیات کیفی فلفل دلمهای در پایان دروه انبارمانی تأثیر معنیداری را نشان دادند.
ساره ابراهیمی، سید مهدی رضوی، منصور افشار محمدیان،
جلد ۱۲، شماره ۵۳ - ( جلد ۱۲، شماره ۵۳، فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۲ )
چکیده
آلوده شدن خاک با پساب شهری و صنعتی حاوی فلزات سنگین، یکی از جدیترین مشکلات زیست محیطی است وگیاه پالایی یک روش زیستی و مقرون بهصرفه جهت حذف فلزات سنگین از خاک و محیط زیست آلوده است. در این راستا انتخاب گیاه مناسب برای گیاه پالایی با توجه به نوع آلودگی، بسیار مهم است. از آنجایی که علاوه بر مقدار جذب فلزات سنگین، خصوصیات موفولوژیک و فیزیولوژیک گیاهان نیز در بحث گیاه پالایی دارای اهمیت است، لذا آزمایشی با هدف بررسی برخی خصوصیات مورفولوژیک و مؤلفههای فلورسانس کلروفیل و محتوای رنگیزههای فتوسنتزی سه گیاه نخلمرداب، وتیور و آلوئهورا تحت تیمار دو نوع پساب شهری و صنعتی طراحی شد. نتایج نشان داد که تیمارهای پساب شهری و صنعتی باعث ایجاد تغییرات معنیداری در تمام پارامترهای مورد بررسی شدند و اثر متقابل پساب و گونهگیاهی بر وزن تر ریشه و اندام هوایی، وزن خشک اندام هوایی، F۰، Fm، Fv، کلروفیل a، b و کلروفیل a+b معنیدار و برای بقیه مؤلفههای ارزیابیشده معنیدار نبود. در مجموع براساس مؤلفههای مورد آزمایش در این تحقیق میتوان گفت که در خاک آلوده به پساب شهری، گیاهان وتیور و نخلمرداب و در خاک آلوده به پساب صنعتی، گیاهان وتیور و آلوئهورا بهتر عمل کردند.
عطیه اورعی، محمود شور، آسیه مروی، سعید ابراهیمی، فاطمه عمرانی، راحله حسین زاده، پوران شریعتی، فائزه شکوری فر،
جلد ۱۲، شماره ۵۶ - ( جلد ۱۲، شماره ۵۶، مهر و آبان ۱۴۰۲ )
چکیده
صنعت اقتصادی گیاهان زینتی به دلیل تغییرات اقلیمی در معرض محدودیتهای زیستمحیطی زیادی مانند خشکی است، از اینرو کاربرد موادی جهت تخفیف این تنشها امری ضروری بهشمار میآید. در آزمایشی گلدانی، اثر سیلیکات پتاسیم بر پاسخهای فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی گل همیشهبهار تحت تنش کمبود آب مورد بررسی قرار گرفت. تیمار کمآبی در چهار سطح شامل ۹۰، ۸۰، ۷۰ و ۶۰ درصد ظرفیت زراعی و سیلیکات پتاسیم در سه غلظت (صفر، ۱ و ۳ میلیمولار) بود. نتایج نشان داد که کمآبی ۶۰ درصد ظرفیت زراعی به طور قابل توجهی باعث کاهش محتوای آب نسبی برگ (۶/۱۰ درصد) و صفات رویشی گیاه (ارتفاع، سطح برگ، وزن خشک) در مقایسه با ۹۰ درصد ظرفیت زراعی در شرایط بدون محلولپاشی شد. افزایش نشت یونی، بهعنوان شاخص آسیب اکسیداتیو در گیاهان تحت تنش کمآبی مشاهده شد. در پاسخ به اکسیداتیو ناشی از تنش کمآبی، میزان کلروفیل، کربوهیدارت و غلظت پرولین نسبت به شاهد افزایش یافت. محلولپاشی سیلیکات پتاسیم به میزان ۳ میلیمولار سبب افزایش میزان کلروفیل a (۹۲ درصد)، کلروفیل b (۷۴ درصد) و کلروفیل کل (۷۳ درصد) در شرایط تنش ۶۰ درصد ظرفیت زراعی نسبت به شاهد شد. تعداد و قطر گل در تیمار ۳ میلیمولار نسبت به گیاهان بدون محلولپاشی بهترتیب، ۳۹ و ۱۶ درصد افزایش یافت. با توجه به نتایج، محلولپاشی سیلیکات پتاسیم در غلظت ۳ میلیمولار، اثرات منفی تنش کمآبی بر صفات رشدی گیاه همیشهبهار نظیر سطح برگ و وزن خشک گیاه را کاهش داد و سبب افزایش میزان اسانس در گیاه گردید. بدین ترتیب استفاده از ۳ میلیمولار سیلیکات پتاسیم قبل از انتقال گیاهان به شرایط محیطی میتواند از آسیبهای ناشی از کمآبی جلوگیری نماید.
حسین ابراهیمی اسبورزی، سید علی محمد مدرس ثانوی، ابوالفضل باغبانی آرانی،
جلد ۱۲، شماره ۵۷ - ( جلد ۱۲، شماره ۵۷، آذر و دی ۱۴۰۲ )
چکیده
بهمنظور بررسی اثرات تنش کمآبی و انواع کود نیتروژن بر پارامترهای فلورسانس کلروفیل، سرعت فتوسنتز، محتوای کلروفیل و فلاونوئید کل، شاخص سطح برگ و عملکرد ماده خشک نعناع فلفلی، آزمایشی بهصورت کرتهای خردشده در قالب طرح بلوک کاملاً تصادفی با سه تکرار در سال ۱۳۹۷ در مزرعه دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس اجرا گردید. تیمارهای آزمایشی شامل سه رژیم آبیاری (آبیاری براساس ظرفیت مزرعه و بهترتیب بعد از تخلیه ۲۵، ۴۰ و ۵۵ درصد آب قابل استفاده در منطقه ریشه) بهعنوان عامل اصلی و شش تیمار کودی براساس نیتروژن مورد نیاز گیاه (بهترتیب ۱۰۰ درصد کود شیمیایی، بدون کود، ۵۰ درصد کود شیمیایی + ۵۰ درصد آزوکمپوست، ۱۰۰ درصد ورمیکمپوست، ۱۰۰ درصد آزوکمپوست و ۵۰ درصد کود شیمیایی + ۵۰ درصد ورمیکمپوست) بهعنوان عامل فرعی بودند. نتایج نشان دادند که تنش کمآبی بهطور معنیداری، فلورسانس حداکثر، فلورسانس متغیر، کارایی کوانتومی فتوسیستم II، سرعت فتوسنتز، شاخص سطح برگ و عملکرد کل ماده خشک را کاهش داد ولی فلورسانس حداقل و غلظت فلاونوئید کل را افزایش داد. نتایج حاکی از آن است که تنش کمآبی، باعث بازدارندگی نوری فتوسیستم IIگردیده و با کاهش سطح برگ، سبب کاهش عملکرد ماده خشک نعناع فلفلی گردید بهگونهایکه تنش کمآبی شدید، سبب کاهش ۴۳ درصدی سطح برگ نسبت به شرابط بدون تنش گردید. همچنین، در اکثر صفات مورد بررسی، تیمارهایی که با کود نیتروژن (خصوصاً ورمیکمپوست) تیمار شده بودند سبب بهبود شاخصهای فتوسنتزی و در نهایت عملکرد ماده خشک گیاه گردیده و همچنین توانسته است اثرات منفی تنش کمآبی شدید بر آنها را تعدیل کنند. علاوه بر این، در راستای کشاورزی پایدار و با توجه به دارویی بودن گیاه نعناع فلفلی، میتوان با تلفیق کود شیمیایی اوره و ورمیکمپوست، به میزان ۵۰ درصد از مصرف کود شیمیایی کاست.
پریسا ثابتی، علیرضا یدوی، امین صالحی، رضا نقی ها، فاطمه ابراهیمی،
جلد ۱۳، شماره ۶۰ - ( جلد ۱۳، شماره ۶۰، خرداد و تیر ۱۴۰۳ )
چکیده
بهمنظور ارزیابی تلقیح قارچ مایکوریزا و باکتریهای محرک رشد (جنس سودوموناس) بر میزان تحمل گاوزبان اروپایی
(Borago officinalis L.) به سمیت کادمیوم آزمایشی در گلخانه پژوهشی دانشکده کشاورزی دانشگاه یاسوج در سال ۱۳۹۹ بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار و ۱۶ تیمار به اجرا در آمد. عامل اول شامل کاربرد کود زیستی در چهار سطح (شاهد، کاربرد قارچ مایکوریزا، کاربرد باکتری محرک رشد و کاربرد توأم قارچ و باکتری) و سطوح مختلف غلظت کادمیوم در چهار سطح (صفر، ۲۵، ۵۰ و ۷۵ میلیگرم کادمیوم در هر کیلوگرم خاک) بود. صفات مورد بررسی شامل درصد کلونیزاسیون ریشه، محتوای کادمیوم گیاه، برخی خصوصیات فیزیولوژیک و وزن خشک اندام هوایی گاوزبان اروپایی بود. نتایج نشان داد که با افزایش غلظت کادمیوم نشت الکترولیت، محتوای پرولین و محتوای کادمیوم در اندام هوایی افزایش یافت. استفاده از قارچ مایکوریزا و باکتری نسبت به عدم کاربردشان مثبت ارزیابی شد، بهطوریکه در هر چهار سطح کادمیوم در صفات مورد بررسی، بیشترین میزان پرولین، کلروفیل و محتوای نسبی آب و همچنین کمترین نشت الکترولیت و غلظت کادمیوم اندام هوایی، از تیمار تلفیقی این دو کود زیستی به دست آمد. کاربرد کود زیستی سبب افزایش وزن خشک قسمتهای هوایی گیاهان تلقیحشده نسبت به شاهد شد. نتایج نشان داد که در شرایط وجود ۲۵ و ۵۰ میلیگرم کادمیوم بر کیلوگرم در خاک کاربرد تلفیقی کودهای زیستی موجب کاهش ۲۱ و ۱۷ درصدی انتقال کادمیوم از ریشه به اندام هوایی گاوزبان شد. لذا استفاده از کودهای زیستی در مناطق آلوده به کادمیوم توصیه میشود.
مهدی ضیا ابراهیمی، زهرا پاک کیش، سهیلا محمدرضاخانی،
جلد ۱۳، شماره ۶۲ - ( جلد ۱۳، شماره ۶۲، مهر و آبان ۱۴۰۳ )
چکیده
این پژوهش به جهت بررسی تأثیر آب اکسیژنه و هورمون براسینواستروئید بر عمرانبارمانی پس از برداشت نارنگی رقم کینو بر پایه طرح کاملاً تصادفی با پنج تیمار و سه تکرار روی میوه نارنگی رقم کینو برداشتشده از باغات تجاری جیرفت واقع در کشت و صنعت جیرفت انجام شد. تیمارهای آزمایش به روش غوطهوری (به مدت ۵ دقیقه) شامل آب اکسیژنه با غلظت (۱۰ و ۱۵ میکرومول) و براسینواستروئید با غلظت (۵/۰ و ۱ میلیگرم بر لیتر) و تیمار آبمقطر (شاهد) بود. سپس میوهها به سردخانه منتقل و در دمای ۴ درجه سانتیگراد، به مدت ۳۰ روز نگهداری شدند و هر ۱۰ روز یکبار میزان میوههای آسیبدیده، اسیدیته و اسید قابل تیتراسیون، میزان مواد جامد محلول، پراکسیداسیون لیپیدها، میزان پراکسید هیدروژن، فعالیت آنزیم پراکسیداز و فعالبت آنزیم کاتالاز بررسی شدند. نتایج نشان داد، تأثیر هر دو تیمار روی بهبود عمر پس از برداشت و ویژگیهای کیفی میوههای نارنگی در مقایسه با شاهد، معنیدار بوده است. بطوریکه، کاربرد براسینواستروئید و پراکسید هیدروژن سبب کاهش درصد میوههای آسیبدیده، پراکسیداسیون لیپیدها، میزان پراکسید هیدروژن و افزایش فعالیت آنزیم پراکسیداز و فعالبت آنزیم کاتالاز طی انبارمانی شدند و هورمون براسینواستروئید با غلظت ۱ میلیگرم بر لیتر و سپس آب اکسیژنه ۱۵ میکرومول در مقایسه با سایر تیمارها، بیشترین تأثیر را طی انبارمانی روی بهبود عمر پس از برداشت میوه نارنگی رقم کینو داشتند.