تاثیر پاکلوبوترازول و تلقیح قارچ Piriformospora indica بر فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدانی و صفات مورفولوژیک گیاه لوبیا سبز (Phaseoluse vulgaris L.) تحت تنش سرما
معصومه علیزاده فروتن1، همتاله پیردشتی*2، یاسر یعقوبیان2 و ولیاله باباییزاد3
1 گروه زراعت، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، 2 گروه زراعت، پژوهشکده ژنتیک و زیستفناوری کشاورزی طبرستان، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، 3 گروه گیاهپزشکی، دانشکده علوم زراعی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری
(تاریخ دریافت: 26/08/93، تاریخ پذیرش نهایی: 02/02/1394)
چکیده:
به منظور بررسی اثر قارچ اندوفیت Piriformospora indica و پاکلوبوترازول در القای تحمل به تنش سرما در گیاه لوبیا سبز (Phaseolus vulgaris L.)، آزمایشی گلخانهای در سال 1392 و در دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری بهصورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار، اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل سه سطح تنش سرما (شاهد، سه روز و شش روز تنش سرمای 5 درجه سانتیگراد)، دو سطح تلقیح قارچی (بدون تلقیح و تلقیح قارچ P. indica) و سه سطح پاکلوبوترازول (صفر، 40 و 80 میلیگرم در لیتر) بود. تلقیح قارچ در مرحلهی کاشت، محلولپاشی پاکلوبوترازول در دو مرحلهی پنج و شش هفته پس از کاشت و تنش سرما هشت هفته پس از کاشت اعمال گردید و صفات مورفولوژیک، محتوای نسبی آب برگ (RWC) و فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدانی کاتالاز (CAT) و پراکسیداز (POD) اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که اعمال تنش سرما بهویژه تنش شش روز سبب کاهش صفات طول ساقه، RWC و فعالیت POD گردید ولی افزایش حدود 3/2 برابری فعالیت CAT را در پی داشت. تلقیح قارچ P. indica در تنش سرمای شش روز افزایش 8 درصدی تعداد گره و همچنین در تنش سه و شش روز، افزایش میزان RWC (به ترتیب حدود 3 و 11 درصد) و فعالیت CAT (به ترتیب 16/2 برابر و 34 درصد) را در پی داشت. در تمام سطوح تنش سرما، محلولپاشی با غلظت 80 میلیگرم در لیتر پاکلوبوترازول باعث افزایش فعالیت CAT (به ترتیب 50، 159 و 87 درصد) گردید. در مجموع نتایج به دست آمده از این پژوهش نشاندهندهی نقش مثبت قارچ P. indica و پاکلوبوترازول بر بهبود رشد و افزایش مقاومت گیاه لوبیا سبز نسبت به تنش سرما میباشد.
واژههای کلیدی: آنزیمهای آنتیاکسیدانی، پاکلوبوترازول، قارچ اندوفیت، لوبیا سبز، Piriformospora indica.
مقدمه:
گیاهان همواره در معرض طیف وسیعی از تنشهای زیستی و غیرزیستی قرار دارند که امروزه به یک مشکل جهانی و زیستمحیطی تبدیل شده است (Knight and Knight, 2001; Adya et al., 2013). دمای پایین نیز یک عامل زیستمحیطی مهم است که بر رشد، زندهمانی و گسترش جغرافیایی گیاهان فشار شدیدی وارد میکند و تولیدات کشاورزی را کاهش میدهد. این تنش میتواند سرعت فرآیندهای بیوشیمیایی سلولها را تحت تأثیر قرار داده و منجر به ایجاد عدم تعادل در فرآیندهای اصلی مسیرهای متابولیک شود (پائیزی و شریعتی، 1390؛ Jan et al., 2009). بررسی عوامل دخیل در خسارت سلولی نشان میدهد که ایجاد گونههای اکسیژن فعال به عنوان یکی از عوامل تخریب، سبب تغییر عوامل دخیل در حفظ ترکیبات غشایی، ترکیبات ضدانجماد، آنتیاکسیدانها و فرآیندهای بسیار دیگری میگردد (Cao et al., 2010). میزان مقاومت در برابر تنش اکسیداتیو نیز بستگی به فعالیت مکانیسمهای دفاعی دارد، این مکانیسمها میتوانند با جمع آوری انواع اکسیژن فعال و ترمیم نقاط صدمه دیده، تنش اکسیداتیو را کاهش داده و گیاه را به شرایط مطلوب برسانند (Jubany-Mari et al., 2010). هرچند در شرایط عادی نیز رادیکالهای آزاد اکسیژن تولید میشوند، اما به هنگام تنش، تجمع ردوکتانتها در سیستم چرخهی انتقال الکترون فتوسنتزی، سبب تولید مقدار زیادی از رادیکالهای آزاد اکسیژن مانند اکسیژن نوزاد، سوپراکسید، پراکسید هیدروژن و سایر رادیکالهای هیدروکسیل میگردد که این رادیکالها با اجزا و ترکیبهای سلولی چون لیپیدها، پروتئینها و اسیدهای نوکلئیک واکنش نشان داده و منجر به پراکسیداسیون غشا، تخریب پروتئینها و جهش در مولکولهای DNA میگردند (Modarresi et al., 2012; Zhu et al., 2009).
به طور کلی تولید محصولات کشاورزی بهویژه در شرایط وجود تنشهای محیطی، نیازمند برنامهریزی و اقدامات راهبردی دقیق است تا میزان تولید این محصولات پاسخگوی نیازهای جمعیت روبه رشد جهان باشد. یک راهکار ممکن در این زمینه، بهرهبرداری از همزیستی میکوریزایی برای تحریک رشد گیاه بهویژه در شرایط تنشزا میباشد (Adya et al., 2013). قارچ Piriformospora indica نیز رابطه همزیستی با گیاهان داشته و در افزایش تحمل به تنشهای محیطی مؤثر واقع میگردد (کاری دولتآبادی و همکاران، 1391). قارچ P. indica یک شبهمیکوریزا است که رفتار قارچهای میکوریزا را در همزیستی با گیاهان تقلید میکند. این قارچ برای اولین بار در سال 1998 به وسیلهی ورما و همکاران
(Verma et al., 1998) از ریزوسفر درختچههای چوبی کهور (Prosopis juliflora) و کنار (Zizyphus numalaria) در بیابان تار (Thar) که در بخش غربی ایالت راجستان در شبه قارهی هند واقع است، جداسازی شده و به عنوان یک شبهمیکوریزای قابل کشت معرفی گردید. نتایج تحقیقات نشان داده است که تلقیح طیف گستردهای از گیاهان با P. indica اثر مثبتی روی زیستتوده تولیدی گذاشته و اثرات فیزیولوژیکی متعددی مانند افزایش گلدهی، افزایش عملکرد، بهبود تغذیهای گیاه و ایجاد تغییرات سیستمیکی (آمادگی دفاعی) وابسته به فعالیت مکانیسمهای آنتیاکسیدانی در پی دارد. این اثرات سبب افزایش رشد و تحمل گیاه به تنشهای زیستی و غیرزیستی میگردد (Waller et al., 2005; Deshmukh et al., 2006; Druege et al., 2007 ).
از سوی دیگر، پاکلوبوترازول که عضوی از گروه مهار کنندههای رشد یعنی تریازولها است نیز سبب افزایش مقاومت گونههای مختلف گیاهی به تنشهای زیستی و غیرزیستی از جمله بیماریهای قارچی، خشکسالی، آلودگی هوا و تنش دمای بالا و پایین نیز میشود (Baninasab, 2009; Davis and Curry, 1991). پاکلوبوترازول تنظیم کنندهی بیوسنتز جیبرلین است و اکسیداسیون کائورن به کائورنیک اسید (Kaurenic Acid) که به وسیلهی کائورن اکسیداز انجام میشود را مهار میکند (رضویزاده و عموبیگی، 1392). همچنین این ترکیب، سبب تغییر در توازن هورمونهای آبسیزیک اسید (ABA)، سیتوکینین (CK) و اتیلن میگردد (جعفری و همکاران، 1385). در حقیقت پاکلوبوترازول با کاهش آسیبهای اکسیداتیو ناشی از تنشهای محیطی از طریق افزایش فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدانی، از گیاهان محافظت میکند (Lin et al., 2006).
جنس Phaseolus در سراسر جهان پراکنده است. گیاهان این جنس در مناطق گرمسیری، نیمهگرمسیری و معتدل کشت میشوند. از بین 30 گونهی شناخته شدهی این جنس، فقط چهار گونه زراعی است که لوبیا سبز (Phaseolus vulgaris L.) مهمترین آنهاست. لوبیا در بین انواع گیاهان تجارتی دارای بیشترین میزان پروتئین بوده (باقری و همکاران،1380؛ نصری و خلعتبری، 1390) و از جمله محصولاتی است که میتوان در زمانهای مختلف (بهار، تابستان و پاییز) به کشت آن در مازندران اقدام کرد (متقیان و همکاران، 1388). بنابراین با توجه به زمانهای متفاوت کشت این گیاه، احتمال مواجه شدن آن با سرمای بهاره یا پاییزه وجود دارد. از اینرو، با توجه به موارد مطرح شده، این پژوهش با هدف بررسی میزان اثربخشی همزمان تلقیح قارچ P. indica و محلولپاشی پاکلوبوترازول بر افزایش تحمل به تنش سرمازدگی در گیاه لوبیا سبز اجرا شد.
مواد و روشها:
این آزمایش در بهار 1392 در گلخانهی تحقیقاتی پژوهشکدهی ژنتیک و زیست فناوری کشاورزی طبرستان واقع در دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری بهصورت فاکتوریل برپایهی طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل دو سطح عدم تلقیح و تلقیح با قارچ Pirifomospora indica ، سه سطح پاکلوبوترازول (صفر، 40 و 80 میلیگرم در لیتر) و سه سطح تنش سرما (شاهد، سه روز و شش روز در دمای 5 درجه سانتیگراد) بود. خاک مورد استفاده در این پژوهش از عمق 30-0 سانتیمتری مزرعهی تحقیقاتی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری تهیه شده و پس از الک کردن با نسبت 1:2 با ماسه شسته مخلوط گردید. بهمنظور افزایش دقت آزمایش و بررسی دقیقتر اثر قارچ P. indica، خاک مورد استفاده به مدت یک ساعت در اتوکلاو با دمای 121 درجهی سانتیگراد استریل شد. اطلاعات خاک مورد استفاده در پژوهش، در جدول 1 آورده شده است.
سویهی قارچ P. indica از مجموعهی قارچهای زنده آزمایشگاه قارچشناسی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری تهیه و پس از کشت در محیط کشت کفر (Kaefer, 1977)، به مدت چهار هفته در دمای 25 درجهی سانتیگراد نگهداری و پس از اسپورزایی، اسپورهای قارچی از محیط کشت جداسازی و پس از رساندن به غلظت 105×5 اسپور در میلیلیتر برای تلقیح بذرهای لوبیا سبز رقم سان ری (Sunray) استفاده شد. قبل از تلقیح، بذرها با هیپوکلریت سدیم یک درصد به مدت 20 دقیقه ضدعفونی و چند بار با آب مقطر شستشو شدند (Blee and Anderson, 1996). سپس بذرها به مدت سه روز در ژرمیناتور با دمای 28 درجه سانتیگراد جوانهدار گردید. بذرهای جوانهدار به دو قسمت تقسیم و برای یکسانسازی شرایط تلقیح، نیمی از بذرها درون بشر حاوی 500 میلیلیتر سوسپانسیون اسپور قارچی و نیم دیگر درون بشر حاوی 500 میلیلیتر محلول آب-تویین یک در هزار غوطهور شده و به مدت 4 ساعت روی شیکر با سرعت 80 دور در دقیقه قرار گرفتند. تعداد 12 عدد بذر در عمق 2 سانتیمتری خاک گلدانهای پلاستیکی با گنجایش دو کیلوگرم خاک کشت گردید و بوتهها در دو مرحلهی دو هفته و چهار هفته پس از کاشت تنک شده و به 6 بوته در هر گلدان کاهش یافت.
محلولپاشی پاکلوبوترازول در دو مرحله و طی هفتههای پنجم و ششم پس از کاشت صورت گرفت. برای تیمار صفر میلیگرم در لیتر پاکلوبوترازول نیز به منظور یکسانسازی شرایط تیماری از آب مقطر استفاده گردید. هشت هفته پس از کاشت و دو هفته پس از دومین محلولپاشی، دو سوم گلدانها برای اعمال تنش سرمازدگی به اتاقک رشد (مدل SPG30000، شرکت نور صنعت) با دمای 5 درجه سانتیگراد منتقل شدند. پس از سه و شش روز تنش سرما گلدانها از اتاقک رشد خارج شده و پس از گذشت دوازده ساعت، سه بوته از هر گلدان جهت نمونهبرداری صفات فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی انتخاب و نمونهبرداری از برگهای بالای بوتهها صورت گرفت. سه بوته باقیمانده نیز برداشت شده و طول ساقه، ارتفاع بوته، قطر ساقه، تعداد برگ در بوته و تعداد گره ساقه اندازهگیری شد.
محتوای نسبی آب برگ: محتوای نسبی آب برگ با استفاده از روش ایریگوین و همکاران (Irigoyen et al., 1992) و با قرار دادن نمونههای تازه برگی به مدت 24 ساعت در آب مقطر اندازهگیری و با استفاده از رابطه 1 محاسبه گردید.
رابطه 1
RWC= |
FW –DW |
×100 |
SW - DW |
در این رابطه :Fwوزن تر برگ بلافاصله بعد از نمونهبرداری، Dw: وزن خشک برگ بعد از قرار گرفتن در آون و Sw: وزن اشباع برگ بعد از قرار گرفتن در آب مقطر است.
اندازهگیری آنزیمها: برای استخراج محلولهای آنزیمی کاتالاز و پراکسیداز، 5/0 گرم از نمونه برگی با استفاده از هاون چینی کاملا سرد و نیتروژن مایع همگن و سپس به آن 5 میلی لیتر بافر فسفات سرد (pH= 7.5) محتوی EDTA 5/0 میلی
جدول 1- برخی ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک مورد استفاده در پژوهش |
|||||||||
بافت خاک |
رس |
سیلت |
شن |
نیتروژن |
فسفر |
پتاسیم |
اسیدیته (pH) |
هدایت الکتریکی (dSm-1) |
|
درصد (%) |
(ppm) |
||||||||
رسی لومی |
2/42 |
8/35 |
22 |
21/0 |
5/14 |
270 |
65/7 |
52/1 |
مولار اضافه شد. همگنها پس از انتقال به لولههای آزمایش، به مدت 15 دقیقه با دور 20000 در دقیقه و دمای 4 درجه سانتیگراد، سانتریفیوژ شدند (Sairam et al., 2002).
فعالیت آنزیم کاتالاز بر اساس روش ابی (Aebi, 1984) اندازهگیری شد. کمپلکس واکنشی شامل 5/1 میلیلیتر از بافر پتاسیم فسفات 100 میلیمولار (pH=7)، 5/0 میلیلیتر پراکسید هیدروژن 5/7 میلیمولار و 50 میکرولیتر از محلول آنزیمی میباشد که حجم نمونهها با اضافه کردن آب مقطر به 3 میلی لیتر رسانده شد. با افزودن پراکسید هیدروژن واکنش آغاز می گردد و کاهش در جذب نمونهها در طول موج 240 نانومتر در مدت یک دقیقه ثبت گردید.
کمپلکس واکنشی آنزیم پراکسیداز (دو میلیلیتر) شامل یک میلیلیتر بافر فسفات 100 میلیمولار (pH=7)، 250 میکرولیتر از EDTA 1/0 میلیمولار، یک میلیلیتر گایاکول 5 میلیمولار، یک میلیلیتر پراکسید هیدروژن 15 مولار و 50 میکرولیتر از محلول آنزیمی استخراج شده بود. واکنش با اضافه کردن محلول آنزیمی شروع شده و افزایش جذب در طول موج 470 نانومتر به مدت یک دقیقه ثبت شد (Tang and Newton, 2005).
میزان پروتئین موجود در نمونههای آنزیمی استخراج شده، به روش بردفورد (Bradford, 1976) اندازهگیری شد. کمپلکس واکنش شامل 100 میکرولیتر از محلول آنزیمی استخراج شده، 200 میکرولیتر معرف بردفورد و 700 میکرولیتر آب دیونیزه بود و جذب آنها در طول موج 595 نانومتر یادداشت شد.
آزمون نرمال بودن دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS و روش کولموگروف-اسمیرنوف انجام گرفت. سپس دادهها به روش تجزیه واریانس و به وسیلهی نرم افزار آماری SAS نسخه 1/9 (SAS Institute, 2009) تجزیه و مقایسهی میانگینها با استفاده از آزمون حداقل اختلاف معنیدار (LSD) در سطح احتمال پنج درصد انجام شد. برای رسم نمودارها از نرم افزار Excel استفاده گردید.
نتایج و بحث:
صفات مورفولوژیک: بر اساس جدول تجزیه واریانس دادههای مربوط به صفات مورفولوژیک (جدول 2)، اثر سادهی تنش سرما بر تمام صفات اندازهگیری شده به جز قطر ساقه، در سطح یک درصد معنیدار شد. اثر همزیستی قارچی بر قطر ساقه، تعداد برگ در بوته و تعداد گره ساقه (01/0P≤) و همچنین اثر سادهی پاکلوبوترازول بر ارتفاع بوته (01/0P<)، تعداد برگ در بوته (05/0P<) و تعداد گره ساقه (01/0P<) معنیدار بود. برهمکنش سرما و تلقیح قارچ بر صفات تعداد برگ در بوته (01/0P<) و تعداد گره ساقه (05/0P<) و برهمکنش سرما و پاکلوبوترازول بر ارتفاع بوته، قطر ساقه (01/0P<) و تعداد گره ساقه (05/0P<) اثر معنیداری داشت، در حالیکه برهمکنش قارچ و پاکلوبوترازول بر هیچ یک از صفات اندازهگیری شده معنیدار نبود. برهمکنش سه گانهی سرما، قارچ و پاکلوبوترازول نیز بر صفات قطر ساقه (05/0P<) و تعداد برگ در بوته (01/0P<) اثر معنیداری نشان داد.
بوتههای در معرض تنش سرمای سه روز، ساقههای بلندتری نسبت به بوتههای شاهد (بدون تنش) داشتند درحالی که اعمال تنش شش روز سبب کاهش چشمگیر طول ساقه نسبت به شرایط شاهد و تنش سه روز سرمازدگی شد (شکل 1). در پژوهشی مشابه، کاهش رشد رویشی در گیاه گندم نیز در اثر تنش سرما گزارش شده است (Tobeh and Jamaati-e-Somarin, 2012). تنش سرما با تأثیر بر فعالیتهای فیزیولوژیکی، بیوشیمیایی و آسیب بافتها و سلولها سبب اختلال در تولید کلروفیل و کلروپلاست شده و در نتیجه بر فتوسنتز اثر منفی میگذارد. همچنین فتوسنتز خالص گیاهان در تنش سرما کاهش مییابد که به دلیل توقف جریان سیتوپلاسمی، کاهش انرژی در فتوسنتز
جدول 2- میانگین مربعات (MS) اثر سرما، قارچ و پاکلوبوترازول بر صفات مورفولوژیک لوبیا سبز.
منابع تغییر |
درجه آزادی |
طول ساقه |
ارتفاع بوته |
قطر ساقه |
تعداد برگ در بوته |
تعداد گره ساقه |
تنش سرما (C) |
2 |
**01/3 |
**56/12 |
ns07/0 |
**57/54 |
**12/3 |
قارچ (F) |
1 |
ns05/0 |
ns86/2 |
**22/3 |
**24/78 |
**62/3 |
پاکلوبوترازول (P) |
2 |
ns69/0 |
**92/7 |
ns04/0 |
*12/5 |
**79/0 |
C×F |
2 |
ns72/0 |
ns27/1 |
ns05/0 |
**12/6 |
*57/0 |
C×P |
4 |
ns21/1 |
**31/5 |
**66/0 |
ns49/1 |
*49/0 |
F×P |
2 |
ns34/0 |
ns76/0 |
ns15/0 |
ns68/3 |
ns24/0 |
C×F×P |
4 |
ns50/0 |
ns24/3 |
*40/0 |
**65/4 |
ns26/0 |
خطای آزمایشی |
36 |
65/0 |
36/1 |
14/0 |
37/1 |
14/0 |
ضریب تغییرات (درصد) |
26/10 |
12/5 |
53/9 |
22/12 |
51/8 |
*و** معنیدار در سطح احتمال پنج و یک درصد. ns غیر معنیدار.