تأثیرات عناصرروی (Zn) و منگنز (Mn) بر پویایی جمعیت، رشد، محتوای کلروفیل a و کاروتنوئیدها در جلبک سبز میکروسکوپی Scenedesmus quadricauda
امیدوار فرهادیان*، حسین مولایی و احمدرضا پیرعلی زفره یی
گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه صنعتی اصفهان
(تاریخ دریافت: 03/08/93، تاریخ پذیرش نهایی: 19/01/1394)
چکیده:
عناصرروی و منگنز برای رشد جلبک های میکروسکوپی ضروری است اما افزایش بیش از حد آنها سبب مشکلات زیستی در ساختار جمعیت های جلبکی محیط های آبی می شود. در این تحقیق اثرات جداگانه غلظتهای مختلف روی (450، 900 و 1350 میلیگرم در لیتر) و منگنز (75، 150 و 225 میلیگرم در لیتر) و تأثیرات ترکیبی آنها (450+75، 900+150 و 1350+225 ، از روی+ منگنز برحسب میلیگرم در لیتر) بربرخی خصوصیات فیزیولوژیکی، پویایی جمعیت، رشد، محتوای کلروفیل a و کاروتنوئیدها در جلبک سبز میکروسکوپی Scenedesmus quadricauda در دمای 2± 22 درجه سانتیگراد، دوره نوری 12 ساعت نور : 12 ساعت تاریکی و شدت نور 80 میکرو مول فوتون بر مترمربع بر ثانیه در شرایط آزمایشگاهی بررسی شد. آزمایش با سه تکرار در مدت 22 روز در قالب یک طرح کاملاً تصادفی انجام پذیرفت. نتایج نشان داد که اوج تراکم جمعیت در دوره رشد در غلظت 900 میلیگرم در لیتر از روی، 150 میلیگرم در لیتر از منگنز و ترکیب 900 + 150 میلیگرم در لیتر (روی + منگنز) به دست آمد. حداکثر مقدار رشد ویژه برای روی، منگنز و ترکیب آنها به ترتیب 060/0، 058/0 و 056/0 در روزبه دست آمد. کمترین زمان دو برابر شدن جمعیت با مقدار 6/11 روز برای تیمار روی در غلظت 900 میلیگرم در لیتر به دست آمد. حداکثر مقدار کلروفیلa و کل کاراتنوئید به ترتیب 8/1و 2/93 میلیگرم در لیتر در غلظت 900 میلیگرم در لیتر روی به دست آمد که اختلاف معنیداری با سایر تیمارها نشان داد (05/0>P). یافتههای این تحقیق نشان داد که افزایش میزان روی تا 900 میلیگرم در لیتر و افزایش میزان منگنز تا 150 میلیگرم در لیتر سبب بهبود جمعیت، رشد، کلروفیل و کارتنوئید در جلبک سبز S. quadricauda میشود. بهطورکلی، این مطالعه نشان داد که تغییرات غلظت روی و منگنز تأثیر معنیداری بر تراکم سلولی، کلروفیلa و کل کاراتنوئید میگذارد. تأثیر روی نسبت به منگنز بیشتر است و افزایش آن تا غلظت 900 میلیگرم در لیتر سبب بهبود خصوصیات فیزیولوژیکی در جلبک S. quadricauda میشود.
کلمات کلیدی: رشد، Scenedesmus quadricauda ، روی، منگنز، کاروتنوئید، کلروفیل a
مقدمه:
جلبکهای میکروسکوپی موجودات تکسلولی و از تولیدکنندگان اصلی در اکوسیستمهای آبی میباشند که عمل فتوسنتز را انجام میدهند و بهعنوان اولین حلقه زنجیره غذایی و تولیدکننده غذا برای سایر موجودات نقش مهمی در پایداری اکوسیستم دارند (Xia-li et al., 2007). فلزات کمیاب روی و منگنز از عناصر غذایی کممصرف موردنیاز جلبکها میباشند اما در غلظتهای بالا برای آنها سمی میباشند
(Knauer et al., 1997). بسیاری از فرایندهای فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی از قبیل فتوسنتز، تنفس، سنتز پروتئین و سنتز کلروفیل، تغییرات در پروتئینها،DNA و چربیهای سلولی بهشدت در غلظتهای بالای فلزات تحت تأثیر قرار میگیرند (Valko et al., 2005). برای مثال، جلوگیری از سنتز زیستی کلروفیل و کاروتنوئیدها و کاهش فسفوریلاسیون اغلب از علائم عمده مسمومیت با فلزات سنگین است
(Smirnoff, 1995; Poskuta et al., 1996; Prasad, 2004).
مطالعات گوناگون تأثیرات عناصر غذایی پرمصرف و کممصرف مثل فلزات کمیاب بر جلبکهای مختلف را بررسی نمودند. در مطالعه Qian و همکاران (2009) تأثیر ترکیبی مس و کادمیوم بر رشد و فتوسنتز جلبک Chlorella vulgaris بررسی شده است و نتایج آنها نشان می دهد که غلظتهای 032/0 و096/0 میلیگرم در لیتر مس و همچنین112/0 و 224/0 میلیگرم در لیتر کادمیوم رشد و محتوای کلروفیل را در جلبک Chlorella کاهش میدهد. همچنین، در مطالعه Knaure و همکاران (1997) تأثیر یونهای مس و روی بر میزان رشد و تجمع فلزات در جلبک سبز Scenedesmus subspicatus موردبررسی قرار گرفت و دامنه غلظت بهینه مس و روی را برای این جلبک به ترتیب 032/0تا 096/0و 112/0 تا224/0میلیگرم در لیتر بیان شد. در مطالعه دیگر Connanو همکاران در سال 2011 تأثیر مس بر میزان رشد، فتوسنتز و تجمع مس در دو گونه جلبک قهوهای Ascophyllum nodosum و Fucus vesiculosus موردبررسی قرار دادند و نتایج آنها نشان داد که افزایش مس تأثیر منفی بر میزان رشد و فتوسنتز در هر دو گونه جلبک دارد.
مواد و روشها:
جمعآوری و خالصسازی جلبک S. quadricauda: جمعآوری جلبک S. quadricauda از آب استخرهای خاکی کارگاه پرورش کپور ماهیان مرکز تکثیر و پرورش اصفهان صورت گرفت. جلبک S. quadricauda پس از مشاهده با میکروسکوپ اینورت (مدلCETI، ساخت بلژیک) به کمک کلیدهای موجود شناسایی شد و با روش Lavens و Sorgeloos (1996) با کشت بر روی آگار خالصسازی گردید. برای این منظور ابتدا با استفاده از میکرو پیپت سلولهای فیتوپلانگتونی را بهطور ناخالص جدا نموده و با بهرهگیری از محیط کشت جامد آگار(Agar-Agar) و تجدید مداوم کشت ذخیره خالص جلبکی تهیه گردید. جهت تهیه محیط کشت جامد به 250 میلیلیتر آب مقطر، 2 گرم آگار جامد به محیط کشت (Bold Basal Medium) BBMبر اساس Nichols (1973) اضافه شد.
ترکیب محیط کشت BBM شامل NaNO3 (25 گرم)، K2HPO4(10 گرم)، KH2PO4 (15 گرم)، MgSO4. 7H2O (5/7 گرم)، NaCl (5/2 گرم)، CaCl2 (5/2 گرم)، MnCl2 متغیر، ZnCl2 متغیر، MoO3 (71/0 گرم)، Co(NO3)2. 6H2O (49/0 گرم)، H3BO4 (4/11 گرم)، KOH (31 گرم)، FeSO4. 7H2O (98/4 گرم) و EDTA (50 گرم) تماما در یک لیتر آب مقطر بود (Nichols, 1973). pH محیط کشت قبل از اتوکلاو نمودن با استفاده از HCl1/0 نرمال و یا NaOH 1/0 نرمال در 8/6 تنظیم گردید. محیط کشت تهیهشده در دمای 121 درجه سانتیگراد و فشار 5/2 اتمسفر به مدت 15 دقیقه اتوکلاو (اتوکلاو مدل 121A، ساخت ایران) گردید. آنگاه محلول حاصل را بهصورت مایع و تقریباً گرم و در شرایط ضدعفونی و استریل شده در پتری دیشهای پلاستیکی (50 میلیمتری) ریخته و درب آن با پارافیلم بسته شد. پسازآنکه محیط کشت تهیهشده در دمای اتاق به حالت جامد تبدیل شد، نمونه ناخالص جمع آوریشده از استخرهای پرورش ماهی را روی محیط کشت در اتاقک رشد با شرایط دمای 22 درجه سانتی گراد قرار داده شد تا کلنیهای جلبکی ظرف 20 روز تشکیل شود. در مرحله بعد مشاهده جلبک خالصسازی شده در زیر میکروسکوپ نوری با بزرگنمایی × 1000 انجام شد و بعد از حصول اطمینان، کار پرورش آن با استفاده از محیط کشت مایع BBMانجام گردید.
بعد از کشتهای متوالی در لولهآزمایش 20 میلیلیتر و ارلن مایرهای250 میلیلیتری و اطمینان از خالص بودن جلبک، پرورش جلبک در یک ارلن مایر 5 لیتری با محیط کشت مناسب BBM انجام گردید تا ذخیره اولیه جلبک
S. quadricauda جهت انجام آزمایش فراهم شود
(Nichols, 1973). ظرف حاوی محیط کشت جلبک به همراه لولههای هوادهی و پنبههای کتانی موردنیاز در دمای 121 درجه سانتیگراد به مدت 15 دقیقه در دستگاه اتوکلاو ضدعفونی و استریل گردید. پس از اتمام اتوکلاو و همدما شدن با دمای آزمایشگاه، محلول ویتامین B طبق دستورالعمل اختصاصی کشت این جلبک (Phang and Chu, 1999) به ظرف کشت اضافه گردید و سپس با رعایت شرایط استریل، به هم زده شد. از ذخیره جلبک سندسموس مقدار 20 میلیلیتر (با غلظت 105سلول در میلیلیتر) به محیط کشت دارای ویتامین اضافه گردید و در دمای 2±25 درجه سانتیگراد و شدت نور80 میکرو مول فوتون بر مترمربع بر ثانیه، و در پروتکل نوری 12 ساعت روشنایی و 12ساعت تاریکی قرار داده شد (Nichols, 1973).
نحوه انجام آزمایش: آزمایش با 10تیمار (9 تیمار اصلی و یک شاهد) در نظر گرفته شد. نمونه شاهد (کنترل) عاری از روی و منگنز، تیمارهای جداگانه هرکدام دارای سطوح مختلف 450، 900 و 1350 میلیگرم در لیتر از فلز روی (3 تیمار) و 75، 150و 225 میلیگرم در لیتر از فلز منگنز (3 تیمار) بود در حالیکه تیمارهای حاصل از ترکیب دو فلز یعنی روی + منگنز شامل450 + 75 میلیگرم در لیتر، 900 + 150 میلیگرم در لیتر و 1350 + 225 میلیگرم در لیتر (3 تیمار) در نظر گرفته شد. محیط کشت BBM به نسبت استاندارد موردنیاز با غلظت متغیر روی (Zn) و منگنز (Mn) مطابق تیمارهای فوق در ارلن مایرهای 250 میلیلیتری ریخته و آنگاه به حجم رسانده شد (Phang and Chu, 1999). سپس pH آغازین ظروف آزمایشی با اضافه نمودن هیدروکسید سدیم و اسیدکلریدریک با غلظت 1/0 نرمال با استفاده ازpH متر (مدل 744 Metrohm، ساخت سوئیس) در 9/6 تنظیم گردید. در این آزمایش از کلرید خالص فلزات روی و منگنز استفاده شد. بهطورکلی آزمایش با 10تیمار و با سه تکرار در 30 عدد ارلن مایر 250 میلیلیتری انجام گردید. آزمایش بهصورت یک طرح کاملاً تصادفی دریک دوره 22 روزه بهمنظور اطمینان از تأثیرات درازمدت در جمعیت جلبک S. quadricauda انجام شد.
در این تحقیق شمارش جلبکها با استفاده از لام هموسیتومتری و با روش پیشنهادشده توسط Martinez و Chakaroff (1975) بعد از تثبیت نمونهها در محلول لوگل ایدین (مقدار 1/0 میلیلیتر در هر 3 میلیلیتر نمونه) انجام شد. میزان رشد ویژه (SGR) از رابطه /T SGR= (Ln Nt-Ln No) محاسبه شد (Omori and Ikeda, 1984) که در آن SGR = میزان رشد ویژه جمعیت جلبک S. quadricauda بر حسب در روز، Nt = جمعیت نهایی جلبک S. quadricauda بعد از زمان T ، و N0 = جمعیت اولیه جلبک S. quadricauda در آغاز معرفی به محیط کشت. زمان دو برابر شدن جمعیت جلبک S. quadricauda با رابطهDt = Ln2/SGR که در آن Dt برابر با زمان دو برابر شدن جمعیت جلبک S. quadricauda بر حسب روز، و SGR برابر با میزان رشد ویژه بر حسب در روز است مورد محاسبه قرار گرفت (Omori and Ikeda, 1984). برای اندازهگیری کلروفیل a و کل کارتنوئیدها، 100میلیلیتر از محلول جلبکی توسط کاغذ صافی واتمن فیلتر شده و سپس فیلترها به مدت 24 ساعت درون استون %90 نگهداری شدند. سپس نمونهها به مدت 10دقیقه با 4000 دور بر دقیقه سانتریفیوژ شده و پسازآن میزان جذب نوری (OD= Optical Density) آنها با اسپکتروفتومتر (مدل Jenway) در طولموجهای 470، 653 و 666 نانومتر به روش شرح دادهشده توسط Parsons و همکاران (1984) انجام شد.
برای آنالیز دادهها از تجزیه واریانس یکطرفه (One-Way ANOVA) و از آزمون توکی (Tukey’s Test) جهت مشخص نمودن حد معنیدار بودن تیمارهای مختلف با %95 با استفاده از نرمافزار آماری SPSS 16 استفاده شد.
نتایج:
تأثیر جداگانه و ترکیبی غلظتهای مختلف روی و منگنز بر تراکم سلولی در جلبک S. quadricauda در طول دوره آزمایش در شکل1 نشان داده شده است. نتایج نشان داد که در غلظت 900 میلیگرم در لیتر روی (شکل1- a) ، در غلظت 150 میلیگرم در لیتر منگنز (شکل1-b) و در غلظت ترکیبی 900 + 150 میلیگرم در لیتر از روی + منگنز (شکل1-c) بیشترین اوج تراکم سلولی است. به طور کلی نتایج شکل 1 نشان داد که تأثیر روی بر تراکم سلولی بیشتر از فلز منگنز است و تأثیر جداگانه این فلزات نیز از تأثیر ترکیبی آنها بیشتر است.
میزان رشد ویژه و زمان دو برابر شدن جمعیت جلبک
S. quadricauda در غلظتهای مختلف روی، منگنز و ترکیب آنها در شکل 2 نشان داده شده است. نتایج نشان داد که تأثیر آنها با افزایش میزان غلظت سبب افزایش میزان رشد ویژه جمعیت جلبک S. quadricauda میشود که بالاترین میزان آن در تمام تیمارهای آزمایشی 06/0 در روز (day-1) به دست آمد (شکل 2-a). زمان دو برابر شدن جمعیت نیز دامنهای از 7/15-5/11 روز در تیمارهای مختلف داشت (شکل 2-b) که کمترین آن در تیمار 900 میلیگرم در لیتر از عنصر روی و بیشترین آن در تیمار کنترل (0 میلیگرم در لیتر) مشاهده گردید. بهطورکلی نتایج نشان داد که افزایش روی، منگنز و ترکیب آنها سبب کاهش زمان رشد در جمعیت جلبک
S. quadricauda میشود.
در این پژوهش مقایسه میزان کلروفیل a و کل کاروتنوئیدها در تیمارهای عنصر روی ، منگنز و ترکیب آنها در شکل 3 نشان داده شده است. یافتههای تحقیق نشان داد که میزان کلروفیل a (شکل 3-a) در غلظت 900 میلیگرم در لیتر از عنصر روی ، 150 میلیگرم در لیتر از منگنز و ترکیب 900+ 150 به ترتیب 79/1، 67/1 و 48/1 میلیگرم در لیتر بود که تفاوت معنیداری را با سایر تیمارها و کنترل نشان داد اما بین آنها تفاوت معنی داری مشاهده نشد. علاوه بر این، میزان کل کاروتنوئیدها در غلظت 900 ، 150 و ترکیب 900+150 به ترتیب 2/93، 8/106 و 9/91 میلیگرم در لیتر را نشان داد (شکل3-b). بهطورکلی نتایج اندازهگیری کلروفیل a و کل کاروتنوئیدها نشان داد که افزایش عنصر روی تا غلظت 900 و منگنز تا 150 و ترکیب آنها تا 900+ 150 سبب افزایش محتوای کلروفیل a و کل کارتنوئیدها گردید درحالیکه در سایر تیمارها کاهش می یابد.
بحث:
تاکنون مطالعات مختلفی در مورد اثر غلظتهای مختلف فلزات با استفاده از رشد و تولیدمثل در جلبکهای تکسلولی انجامگرفته است. همه مطالعات بر تأثیر منفی غلظتهای بالای فلزات بر رشد و تولیدمثل دلالت دارند (Klaassen, 1996; Ouyang et al., 2002). همچنین ، تأثیرات منفی ترکیبات فلزی بر ارگانیسمهای فتوسنتز کننده بهصورت اختلال در بسیاری از عملکردهای فیزیولوژیکی از قبیل جذب آب، تنفس و جذب عناصر غذایی است (Burzynski and Zurek, 2007).
تغییرات در شرایط زیستی و زیستگاهی اغلب بهطور مشخصی و بهسرعت توسط موجودات تکسلولی نظیر جلبکهای میکروسکوپی قابل ارزیابی است و عکسالعمل سریعتری نسبت به موجودات با ساختار پیچیدهتر دارد (Jochem, 2000). ارزیابی تأثیرات سمیت ناشی از فلزات با استفاده از ریز جلبکها سریع و کمهزینه است و میتواند بهطور مؤثر در ارزیابی عناصر و ترکیبات سمی حتی در غلظتهای بسیار کم سموم مورداستفاده قرار گیرد (Wong and Couture; 1986).
2 4 6 8 10 12 14 16 18 20 22 |