بررسی جذب و تجمع روی در پنیرک: جمعیتی جمع آوری
شده از مناطق اطراف صنایع فولادسازی اهواز
پرژک ذوفن1*، نسرین شیرالی پور1 و سعادت رستگارزاده2
1 گروه زیست شناسی، دانشکده علوم، دانشگاه شهید چمران اهواز،2 گروه شیمی، دانشکده علوم، دانشگاه شهید چمران اهواز
(تاریخ دریافت: 04/05/93، تاریخ پذیرش نهایی: 20/03/1394)
چکیده:
فعالیتهای صنعتی میتوانند منجر به ورود فلزات سنگین به محیط و در نهایت زنجیرههای غذایی شوند. در این تحقیق با توجه به رویش پنیرک در اطراف صنایع فولاد سازی اهواز و اهمیت خوراکی و دارویی آن در استان خوزستان، توانایی جذب و تجمع روی در این گیاه مطالعه شد. بدین منظور، بذر گیاه از ناحیه فوق جمع آوری و پس از کشت گلدانی و انتقال گیاهان 4 هفته ای به محیط هیدروپونیک، غلظتهای مختلف روی شامل 0، 250، 500، 1000، 1500 و 2000 میکرومولار به گیاهان اعمال شدند. برداشت گیاهان در زمانهای 0، 3، 6 و 9 روز بعد از اعمال تیمار، نشان داد که با افزایش غلظت روی در محیط و گذشت زمان میزان این فلز در بخش هوایی در اکثر موارد افزایش، اما در غلظتهای بالاتر از 1000 میکرومولار در بافت ریشهای کاهش معنیداری مییابد. همچنین، وزن خشک و میزان تجمع روی در ریشهها در همه غلظتها به ترتیب کاهش و افزایش معنیداری در مقایسه با بخشهای هوایی از خود نشان داد. بر اساس مقادیر فاکتور انتقال کمتر از یک و فاکتور تغلیظ زیستی بالاتر از یک در ریشه ها به نظر میرسد که این گیاه در این شرایط از توانایی پایینی برای انتقال روی از ریشه به بخش هوایی برخوردار است، با این وجود، قابلیت بالایی در تجمع روی در ریشهها و اجتناب از انتقال آن به بخش هوایی دارد.
واژههای کلیدی: پنیرک، تجمع دهندگی، تغلیظ زیستی، روی، فاکتور انتقال
مقدمه:
فلزات سنگین از جمله آلاینده های معدنی غیر قابل تجزیه هستند که یا به صورت طبیعی یا در اثر فعالیتهای ذوب فلز، احداث معادن، استفاده از کودها و آفتکشهای شیمیایی و غیره وارد محیط می شوند که حذف آنها از محیط جهت ممانعت از ورود آنها به زنجیرهای غذایی و آسیبهای بعدی ضروری میباشد. آلودگی محیط با فلزات سنگین می تواند اثرات منفی فراوانی بر روی رشد و نمو و تولید مثل موجودات زنده ساکن در مناطق آلوده داشته باشد (Fritsch et al., 2010). روی یکی از فلزات سنگین با جرم اتمی 65 و با وزن مخصوص 3/7 گرم بر سانتیمتر مکعب می باشد که در مقدار کم به عنوان ریزمغذی ضروری برای گیاهان محسوب می شود، درحالی که مقدار اضافی آن در خاک موجب اختلالات متابولیکی و در نهایت بازدارندگی رشد در بیشتر گونههای گیاهی میگردد (Rascio and Navari-Izzo, 2011; Lin et al., 2012). میزان طبیعی روی در بافتهای گیاهی 10 تا 150 میلی گرم در کیلوگرم گزارش شده است .(Reeves and Baker, 2000)
امروزه توجهات فراوانی بر روی استفاده از موجودات زنده نظیر قارچها، باکتریها و گیاهان به عنوان یک روش دوستدار محیط زیست برای پالایش محیط از فلزات سنگین متمرکز شده است. از روشهای مختلف گیاه پالایی (Phytoremediation) نظیر استخراج گیاهی (Phytoextraction)، تجزیه گیاهی (Phytodegradation)، فیلتراسیون ریزوسفری (Rhizofilteration)، تثبیت گیاهی (Phytostabilization) و تبخیر گیاهی (Phytovolatilization) برای پاکسازی محیط از آلایندههایی مانند فلزات سنگین استفاده میشود (Yang et al., 2005; Yoshida et al., 2006). گیاهان مقاوم جهت رشد در خاکهای آلوده به فلزات سنگین از سه راهکار اصلی استفاده می کنند :(Baker, 1981; Ali et al., 2013) گونههای اجتناب کننده (Excluders) که از انتقال فلز به بخش هوایی ممانعت نموده، بخش عمدهای از فلز را در ریشه تغلیظ میکنند .(Rascio and Navari-Izzo, 2011) درگونههای شاخص (Indicator) میزان فلزات سنگین در بخش هوایی آنها با غلظت عناصر مذکور در خاک یکسان است. وجود گونه های شاخص در یک منطقه به طور کلی منعکس کننده سطح فلز در خاک میباشد. گونههای تجمع دهنده (Accumulator) توانایی جذب و تجمع فلز در آلودگیهای کم تا زیاد را دارند. گونههای تجمع دهنده میتوانند عنصر خاصی را از خاک جذب و در بخشهای هوایی خود مثل، ساقه یا برگ تغلیظ کنند، بدون اینکه علایم مسمومیت در آنها ظاهر شود. در گونه های تجمع دهنده، غلظت عنصر مورد نظر در بخش هوایی گیاه به مراتب بیشتر از خاک میباشد .(Memon et al., 2001) زیر مجموعهای از گیاهان تجمع دهنده گیاهان بیش تجمع دهنده (Hyperaccumulator) هستند که در استخراج گیاهی کاربرد فراوانی دارند. در واقع غلظت فلز در این گیاهان در حدود 100 تا 1000 برابر بیشتر از غلظت فلز در گیاهان غیر تجمع دهنده است .(McGrath et al., 2002; Reeves, 2006) این گیاهان برای پاکسازی مناطق آلوده یا مناطقی که از لحاظ زمین شناسی غنی از یک عنصر خاصاند، کاربرد دارند. گیاهان بیش تجمع دهنده گیاهانی وحشی، کمیاب و بومی مناطقی هستند که در آن جا شناسایی شدهاند(Li et al., 2003) . در حدود 500 گونه گیاهی بیش تجمع دهنده شناسایی شدهاند که اکثر آنها جزء بیش تجمع دهنده های اجباری بوده، در خاک های غنی از فلز رشد میکنند. تعداد کمی از گیاهان بیش تجمع دهنده، تحت عنوان بیش تجمع دهندهای اختیاری که غالباً در خاکهای طبیعی رشد میکنند، تنها وقتی که بر روی خا ک های غنی از فلز قرار میگیرند توانایی بیش تجمع دهندگی از خود نشان میدهند (Pollard et al., 2014). اکثر گیاهان بیش تجمع دهنده فلزات سنگین که تاکنون شناسایی شده اند، متعلق به خانواده شب بو (Brassicaceae)، به ویژه جنسهای Thlaspi و Alyssum میباشند(Reeves and Baker, 2000) . بیشتر گونههای بیش تجمع دهنده بومی مناطق خاص هستند و بیوماس پایینی دارند (Li et al., 2003) و این باعث میشود که اغلب مواقع علیرغم تجمع بالای فلز در بخشهای هوایی، کارایی بالایی در پالایش خاک نداشته باشند. همچنین، بر اساس مطالعات میدانی برخی از گونههای گیاهی توانایی (بیش) تجمع دهندگی از خود نشان دادهاند، اما در شرایط آزمایشگاهی این ویژگی در آنها تأیید نشده است
(Rascio and Navari-Izzo, 2011). به همین جهت مطالعات فراوانی تحت شرایط کنترل شده برای مطالعه میزان جذب و تجمع فلزات سنگین در گونههای گیاهی مختلف انجام شده است. برای مثال، در یک مطالعه گلدانی تجمع روی توسط Thlaspi caerulescens ارزیابی شد .(Whiting et al., 2001) توانایی حذف فلزات ارسنات، کادمیم، سرب و روی از خاک آلوده به این عناصر توسط چند گونه گیاهی با استفاده از کشت گلدانی مورد مقایسه قرار گرفت .(Fischerova et al., 2006) توانایی جذب و تجمع منگنز توسط Xue و همکاران (2004) در بیش تجمع دهنده Phytolacca acinosa تحت شرایط هیدروپونیک تأیید گردید. جذب و تجمع روی و سرب در چند گونه گیاهی رشد یافته در مناطق با فعالیت معدن کاری، در کشت گلدانی جهت یافتن گونههای با پتانسیل بالا در پاکساری این مناطق بررسی و پیشنهاد شد که برخی از آنها می توانند برای اهداف گیاه پالایی و برخی برای تثبیت گیاهی مفید باشند (Del Rio-Celestino et al., 2006). با استفاده از کشت گلدانی تجمع ارسنات و کادمیم در بیش تمجع دهنده Solanum nigrum L. برای کادمیم بررسی و پیشنهاد شد که احتمالاً این گیاه میتواند برای حذف این فلزات از خاکهای آلوده ابزار بیولوژیکی مفیدی باشد .(Sun et al., 2008) مطالعات جذب و تحمل کادمیم درLonicera japonica Thunb در شرایط هیدروپونیک نشان داد که این گیاه یک بیش تجمع دهنده قدرتمند برای فلز کادمیم میباشد (Liu et al., 2009). پتانسیل تغلیظ و انتقال کروم و کادمیم به بخش های هوایی Prosopis laevigata در شرایط شیشه (in vitro) ارزیابی و توانایی بیش تجمع دهندگی این گیاه بیابانی برای اهداف گیاه پالایی تأیید گردید .(Buendia-.Gonzalez et al., 2010) با مطالعات Moogouei و همکاران (2011) توانایی حذف و پالایش فلز سزیم از محلول غذایی توسطCalendula alata, Amaranthus chlorostachys و Chenopodium album مورد بررسی قرار گرفت. تجمع فلزات سنگینی نظیر کادمیم، کبالت، مس و نیکل توسط Soudek و همکاران (2011) با استفاده از محیط هیدروپونیک در Allium sativum L. مطالعه شد. کارایی و پتانسیل تجمع روی و کادمیم در پژوهش Hao و همکاران (2012) در Helianthus annuus L. مورد بررسی قرار گرفت. پتانسیل تجمع روی توسط Corydalis davidii درکشت گلدانی و هیدروپونیک مورد مطالعه واقع و به عنوان یک بیش تجمع دهنده کارا برای فلز روی و حذف آن از مناطق دارای فعالیت معدنی معرفی گردید (Lin et al., 2012). بنابراین با توجه به تحقیقات اشاره شده، بررسی پوشش گیاهی موجود در خاکهای آلوده به فلز یا در مناطق دارای فعالیت صنعتی و معدنکاری در شناسایی گونههای گیاهی مناسب برای پاکسازی خاکها از اهمیت بسزایی برخوردار است و به دنبال این شناسایی، ارزیابی دقیق توانایی جذب فلزات سنگین توسط این گیاهان تحت شرایط گلدانی یا کشت هیدروپونیک میتواند جهت تأیید گونههای مناسب و کارا برای حذف فلز از خاک های آلوده مؤثر و مفید باشد. پنیرک یک گیاه دولپهای و یکساله از خانوادهMalvaceae میباشد که پراکندگی فراوانی در منطقه خوزستان دارد و به عنوان یک گیاه علفی خوش خوراک برای دام و انسان در این استان محسوب میشود. با توجه به فاکتورهای تغلیظ زیستی و انتقال بالاتر از یک برای فلز روی در گیاه پنیرک (Malva parviflora) بر اساس مطالعات میدانی قبلی (سعادت خواه، 1392) و با در نظر گرفتن این که ورود فلزات به بدنه گیاهانی که برای انسان و دام جنبه خوراکی دارند، این فلزات را به انسان منتقل میکند، تصمیم گرفته شد که تحت شرایط کنترل شده آزمایشگاهی با تیمار غلظتهای مختلف روی، میزان تجمع در بخشهای هوایی و ریشهای این گونه مورد بررسی قرار گیرد تا به عنوان یک کار مقدماتی و بنیادی، از نتایج آن بتوان برای انجام آزمایشات تکمیلی در بخش فیزیولوژی گیاهی، محیط زیست و همچنین بهداشت و سلامت انسان استفاده نمود.
مواد و روشها:
شرایط کشت گیاهان: با توجه به بلوغ بذر گیاه پنیرک در اواخر زمستان و اوایل بهار در خوزستان، کپسولهای رسیده پنیرک در اوایل بهار 1392 از مناطق اطراف صنایع فولادسازی در جنوب شرقی اهواز، واقع در جاده بندر امام- ماهشهر که محل فعالیت چندین کارخانه تولید فولاد است، جمع آوری و به آزمایشگاه منتقل شدند. پس از ضد عفونی کردن سطحی بذرها با هیپوکلریت سدیم 20 درصد، بذرها به مدت یک ماه در شرایط رشدی کنترل شده با دوره نوری 8 ساعت روشنایی و 16 ساعت تاریکی و دمای شبانه روزی C° 2± 25 کشت گلدانی شده، یک روز در میان با آب معمولی آبیاری شدند. پس از یک ماه، گیاهان به محیط کشت هیدروپونیک 1/0 با فرمول اصلاح شده جانسون (Siddiqi et al., 1990)، 6-5/5pH= ، ترکیب غذایی کامل و با مقدار 2/0 میکرومولار روی انتقال یافتند و پس از یک هفته سازگاری با این محیط به محلولهای غذایی کامل حاوی غلظتهای مختلف روی شامل (شاهد) 0، 250، 500، 1000، 1500 و 2000 میکرومولار (به صورت Zn(NO3)2. 6H2O) منتقل شدند. برای تهویه مناسب محیط کشت از پمپهای هوادهی استفاده و جهت ممانعت از کاهش غلظتها، هر سه روز یکبار، تعویض محیط کشت انجام گردید.
سنجش میزان روی درگیاه: جهت بررسی میزان تجمع فلز، گیاهان در زمان های 0 (قبل از اعمال روی)، 3، 6 و 9 روز (پس از اعمال غلظتهای مختلف روی) به صورت T9,T6,T3,T0 برداشت شدند. به منظور حذف فلزات سنگین از سطح ریشهها و فضاهای آپوپلاستی ابتدا ریشهها با محلول 1/0مولار Na2-EDTAو سپس دوبار با آب مقطر شسته شدند و بعد از خشک نمودن سطحی و جدا کردن بخش هوایی از ریشهها، طول و وزنتر اندام هوایی و ریشهای اندارهگیری شد و سپس نمونهها به مدت 72 ساعت در دمای C°75 آون تا تثبیت وزن نهایی برای اندازهگیری وزن خشک و تهیه پودر خشک گیاهی قرار گرفتند. جهت سنجش میزان روی در بافت های گیاهی، عصارهگیری از پودر خشک بخشهای هوایی و ریشهای با استفاده از اسید نیتریک گرم 65 درصد و آب اکسیژنه 30 درصد انجام گرفت (Soon and Abboud, 1993). یک گرم از پودر خشک گیاهی وزن و به آن 10 میلی لیتر اسید نیتریک 65 درصد اضافه و به مدت یک شب به حال خود رها شد. سپس نمونهها تا زمان تبخیر کامل اسید در دمای C°90 حرارت داده شدند و پس از خنک شدن آب اکسیژنه 30 درصد اضافه گردید و تا زمان شفاف شدن حرارت ادامه یافت. به دنبال هضم نمونهها و صاف نمودن آنها با کاغذ واتمن شماره 42، عصاره شفاف با آب مقطر به حجم 50 میلی لیتر رسانده شد. به منظور اندازهگیری میزان فلز روی موجود در عصاره های تهیه شده از نمونه های گیاهی از دستگاه جذب اتمی (مدل GBC Avanta، ساخت کشور استرالیا) استفاده و غلظت روی به صورت میلی گرم بر کیلوگرم وزن خشک گیاه تعیین گردید. جهت تهیه محلولهای استاندارد ازZn(NO3)2 6H2O استفاده شد.
محاسبه شاخصهای زیستی: به منظور بررسی توانایی گیاه مورد مطالعه در جذب فلز روی، فاکتور انتقال
(Translocation factor, TF)، فاکتور تغلیظ زیستی (Bioconcentration factor, BF) ، شاخص تحمل ریشه
(Index of tolerance, IT) ، شاخص جذب (Uptake index, UI) و درصد نرخ رشد گیاه (Growth rate, GR) در محیط دارای غلظتهای مختلف فلز روی مطابق با روابط زیر محاسبه شدند.
رابطه-1 (Mattina et al., 2003):
غلظت فلز در ریشه/غلظت فلز در اندام هوایی=TF
رابطه-2 (Saraswet and Rai, 2009):
غلظت فلز در محیط/غلظت فلز در اندام هوایی یا ریشه =BF
رابطه-3 (Baker, 1987):
طول ریشه درمحیط فاقد فلز/ طول ریشه در محیط دارای فلز= IT
رابطه-4 (Aravind and Prasad, 2005):
غلظت فلز در گیاه (mg/kg DW) × وزن خشک گیاه (kg)= UI
رابطه-5 (Baker, 1987):
100× |
وزن خشک گیاه در محیط فاقد فلز |
= GR |
وزن خشک گیاه در محیط دارای فلز |
تجزیه و تحلیل آماری: کلیه آزمایشات در سه تکرار، آنالیز داده ها با استفاده از نرم افزار SPSSنسخه 20 و مقایسه میانگینها با استفاده از آزمون چند دامنهای دانکن در سطح اطمینانP < 0.05 انجام شد.
نتایج:
در برداشت T0 گیاهانی با طول و وزن یکسان و یکنواخت انتخاب شدند، همچنین با توجه به اینکه گیاهان جهت سازگاری با شرایط هیدروپونیک و قبل از اعمال غلظتهای مختلف روی، به مدت یک هفته در محلول غذایی با ترکیب کامل و حاوی 2/0 میکرومولار روی قرار گرفته بودند، بنابراین، در برداشت T0 مقادیری از روی در بافتهای گیاهی سنجش شد که غلظت آن برای همه گیاهان تقریباً یکسان بود، بنابراین، با در نظر گرفتن طول و وزن یکسان گیاهان و حضور مقدار برابر روی در بافتهای گیاهی در این برداشت، محاسبه شاخصهای TF، BF، IT، UI و درصد GR انجام شد. در شکل1 غلظت روی در بخشهای هوایی و ریشهای در چهار برداشت زمانی نشان داده شده است. بر اساس شکل1 a، صرف نظر از زمان برداشت، غلظت روی در بخش هوایی با افزایش غلظت روی در محیط، افزایش نشان داد. به استثنای