در دهه اخیر، احداث و نگهداری از چمن ها با توجه به کاهش نزولات جوی و کمبود منابع آبی، با تردیدهای جدی مواجه شده است. شناسایی گونه های بومی و مرتعی مقاوم به خشکی و معرفی آنها به عنوان چمن، نه تنها در کاهش مصرف آب موثر است، بلکه باعث حفظ منابع ژنی کشور نیز می شود. به منظور ارزیابی قابلیت استفاده از چمن های بومی ایران به عنوان چمن مقاوم به خشکی، دو گونه ی علف گندمی و بروموس با چمن چاوداری (شاهد) مورد مقایسه قرار گرفتند. بدین منظور تیمار تنش خشکی با قطع کامل آبیاری تا خشکیدگی کامل تمامی چمن ها اعمال شد. در طول آزمایش، میزان رشد بخش های هوایی، رنگ، محتوای آب نسبی، پرولین، عرض برگ، درصد خشکیدگی، عمق نفوذ ریشه، وزنتر و خشک ریشه، عمق موثر تراکم ریشه و وزن تر و خشک اندام هوایی اندازه گیری شدند. بر اساس نتایج بدست آمده، کاهش میزان رشد اندام هوایی در بروموس، زودتر از دو گونه ی دیگر اتفاق افتاد. روند کاهش محتوای نسبی آب و تغییرات عرض برگ در علف گندمی با سرعت کمتری اتفاق افتاد. افزایش درصد خشکیدگی در علف گندمی با تأخیر بیشتری نسبت به دو چمن دیگر رخ داد. میزان پرولین در چمن چاوداری بیشترین، و در بروموس کمترین مقدار بود. صفات اندازه گیری شده ی مربوط به ریشه و اندام هوایی در بروموس از همه کمتر و در علف گندمی از همه بیشتر بود. همچنین، برگشت پذیری در علف گندمی به طور کامل صورت پذیرفت. در مجموع علف گندمی با توجه به ویژگی های یاد شده، میتواند به عنوان یک چمن مقاوم به خشکی جایگزین چمن چاوداری گردد.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |